Category: جامعه

کمپیرک نوروزی در هزاره‌جات

نوروز را در ولایت‌های مرکزی کشور مانند دایکندی، بامیان و قسمتی از ولایت غور با جوش و خروش خاص و متفاوتی از دیگر ولایت‌های افغانستان جشن می‌گیرند. شاید این سؤال برای‌تان مطرح شود که چرا جشن نوروز در ولایت‌های مرکزی کشور با ولایت‌های دیگر تفاوت دارد؟ نوروز برای ساکنان ولایت‌های یادشده معنایی خاص دارد و هنگام فرارسیدن آن، در چشمان مردم آن ولایت‌ها برق خوشحالی می‌زند. آن‌ها به گونه‌های مختلف این جشن باستانی را گرامی می‌دارند.

«نوراتیس» نوروز هندوباوران

« تمام مردم افغانستان را دوست دارم، در ولایت کابل به دنیا آمدم، در کوهدامن کابل بزرگ شدم و در زمان درس و تعلیم خود سفرهای به چندین ولایت کشور داشتم؛ ولی هراتیان را از دل و جان دوست دارم، عکس‌های که از تاریخ و فرهنگ هراتیان در شبکه‌های اجمتاعی نشر می‌کنم، در پایانش می‌نویسم، هرات را دوست دارم، هراتیان را بیشتر دوست دارم.»

قصۀ نوروزی شهزاده حسینا

شهزاده حسینا قصه‌یی است که نسل‌های مختلف در هرات آن را با روایت‌های مختلف شنیده اند. سال‌های سال کست، فیته یا نوار قصۀ شهزاده حسینا در هرات دست به دست شده وشنیده شد است.

نوروز جشن همگانی مردم افغانستان

جشن نوروز یا آغاز سال نو در افغانستان از دیر زمانی تجلیل می‌شود، هرچند تاریخ دقیق از تجلیل این روز مشخص نیست، اما گفته می‌شود نوروز را 6000 سال پیش مردمان آریایی این سرزمین تجلیل می‌کردند. مردم برای رهایی از زمستان سرد و بی‌روح و تجلیل از نوروز و سال نو از روزها قبل آمادۀ این جشن شده و با گرامی‌داشت و استقبال از این روز، آن را از ارزش‌های فرهنگی و آغاز فصل طراوت و زندگی مجدد طبیعت می‌دانند.

قصۀ آهنگ بیا که بریم به مزار چیست؟

«بیا که بریم به مزار ملا محمد جان!» آهنگی که یاد آور نوروز است و همه ساله در آستانۀ نوروز از رسانه‌های دیداری وشنیداری کشور نشر شده است. این آهنگ چه قصه‌یی دارد؟ این قصه‌ به دورۀ تیموریان هرات می‌رسد.

نوروز در مناطق جنوبی افغانستان

هرچند به دلایل بیشتر سنتی بودن مناطق جنوبی کشور، نوروز و تجلیل از این جشن باستانی علاقه‌مندان کمتری دارد، اما در بعضی از مناطق جنوبی کشور از این روز هرچند کمتر اما با مراسم‌های گوناگون تجلیل می‌شود.

گردش‌گری در شهر بودا

بامیان ولایتی در مرکز افغانستان که دو پیکره‌ی بزرگ بودا با داشتن سی و پنج و پنجا و سه متر ارتفاع، دردل آن ولایت قد برافراشته بود ولی حکومت طالبان آن را نابود کرد. اما بامیان تنها این دو پیکره نیست، بلکه این ولایت باستانی و خوش آب و هوا افزون بر آنان صدها اثر و مناظر طبیعی را دل خود جای داده که سالانه پای دها هزار گردش‌گر داخلی و خارجی را به سمت خود می‌کشاند.

بی خانمان شدن نزدیک به ۲۰ هزار خانودۀ کندزی در سال جاری

کندز، در شمال افغانستان در چند سال اخیر همواره میدان نبرد میان نیروهای دولتی و گروهای مخالف دولت بوده است. نبردهایی که چندین بار به سقوط این ولایت به دست طالبان انجامیده است و هنوز هم امنیت در این ولایت نگران کننده خوانده می‌شود. به گفتۀ فعالان مدنی در کندز، هر روز وضعیت امنیتی در این ولایت وخیم‌تر، حلقۀ آزادی، زنده‌گی، گشت و گذارها برای مردم این ولایت تنگ‌تر می‌شود و البته این وضعیت با آمدن فصل گرما و شروع دوبارۀ درگیری‌ها دشوارتر خواهد شد. عنایت الله خلیق رییس شبکۀ نهاد‌های مدنی در کندز می گوید:«هم در مرکز این ولایت و هم در ولسوالی‌ها، مخالفان دولت و گروه طالبان بیشترین ساحات این ولایت را در کنترل خود دارند.» به گفتۀ آقای خلیق، حتا مرکز این ولایت نیز در امنیت نبوده و هر از گاهی درگیری در اطراف شهر کندز نیز صورت می‌گیرد که آرامش را از  باشنده‌گان این شهر سلب کرده است. به گفتۀ این فعال مدنی، ساحات مهم سه ولسوالی این ولایت در کنترل طالبان است و در دیگر ولسوالی‌های­ این ولایت به جز از مراکز این ولسوالی­‌‌ها، ساحات دیگر نیز در کنترل مخالفین مسلح قرار دارد. به گفتۀ آقای خلیق بارها مردم کندز این موضوع را با مقام‌های دولتی شریک کرده اند، اما کمتر به این موضوع پرداخته شده است. حبیبه گلستانی، رییس انجمن اجتماعی زنان کندز و فعال مدنی در این ولایت می‌گوید که وضعیت امنیتی در ولایت کندز به مراتب شکننده‌تر از سال­‌های قبل از سقوط این ولایت به دست طالبان است. به گفتۀ او حتا در ساحاتی  که قبل از سال ۲۰۱۵  میلادی فعالان مدنی سفر می‌کردند، امروز نمی‌توانند در آن‌جا حضور یابند. اما انعام‌الدین رحمانی سخنگوی فرماندهی پولیس کندز با رد ناامنی‌ها در این ولایت می‌گوید که وضعیت امنیتی در این ولایت بهبود یافته است. به گفتۀ او به جز از یک ولسوالی، تمام ولسوالی‌های این ولایت در کنترل دولت است:« به جز از ولسوالی طلبات که جدیدا در این ولایت تشکیل شده و قرار گاه نیروهای دولتی در آن‌جا افراز نشده و دولت بر آن تسلطی ندارد و کارکنان آن در ولسوالی امام صاحب این ولایت قرار دارند، دیگر ساحات این ولایت به دست نیروهای دولتی اند.» به گفتۀ فعالان حقوق زن در کندز، این جنگ­‌ها و نا آرامی­‌ها سبب شده اند که زنان در فعالیت‌های اجتماعی سهم کمتر بگیرند. مرضیه رستمی رییس شبکۀ زنان افغان در کندز می‌گوید:« ما هر روز شاهد حملات مخالفین بالای شهر کندز هستیم و این شهر در محاصره قرار دارد، جغرافیای تحت حاکمیت دولت هر روز محدود شده و خانم­‌ها کمتر علاقه دارند به بیرون کار کنند و اکر کار هم می‌کنند کمتر حس مصوونیت می‌کنند.» هم‌چنین حبیبه گلستانی می‌­گوید، علاوه بر ناامنی‌­ها  کم توجهی مقامات محلی سبب شده است تا به زنان تحصیل کرده در ادارات دولتی  سهم کمتر داه شود، خانم گلستانی می گوید:« حتا شاهد۲۰ فیصد حضور زنان در ادارات حکومتی و غیر حکومتی نیستیم، جنگ، ناامنی، مردسالاری، زورمند سالاری و موقف گیری­‌های جنگی سبب شده اند که حضور زنان به صورت سمبولیک به مردم رونما گردد و زنان در سطح ادارات کلیدی این ولایت حضور ندارد.» اما عصمت الله مرادی سخنگوی والی کندز در صحبت با رادیو نوروز می‌گوید که زنان در این ولایت بیشتر از دیگر ولایات کشور در ادارات دولتی حضور دارد. آقای مرادی می گوید:« کندز یگانه ولایتی است که در مورد خانم‌­ها توجۀ زیاد از سوی ادارۀ محلی صورت می‌گیرد به گونۀ مثال چند روزقبل معاون مالی و اداری مقام ولایت یک خانم مقرر شده  است و بیشتر  از ۲۷۰ خانم از معاونیت گرفته تا کارمند پایین رتبه در این ولایت مصروف کار اند.» اما شماری از فعالان مدنی و زنان در کندز کارهای انجام شده در این ولایت را در بخش­‌های مختلف ناکافی می‌دانند و خواستار توجه جدی در این زمینه اند. علاوه بر حضور کم زنان در ادارات دولتی در کندز، جنگ‌­ها و ناآرامی‌­ها در سال جاری نزدیک به ۲۰ هزار خانوده در این ولایت را مجبور به ترک خانه‌های شان کرده است که در مرکز این ولایت در شرایط بد به سر می‌برند. […]

والی بی‌اختیارترین مقام اجرایی افغانستان است

توضیح: دکتر داوودشاه صبا، وزیر معادن و پترولیم کشور در دورۀ حکومت وحدت ملی به رهبری آقایان غنی و عبدالله بود. آقای صبا پیش از آن و در دورۀ حامد کرزی، رییس جمهوری قبلی کشور برای مدتی والی هرات بود. آقای صبا را به عنوان بنیان‌گذار دیدگاه هرات می‌شناسند. وی هم اکنون در ایالات متحده امریکا […]

آزمایش بکارت، یا شکنجۀ روحی دختران

آزمایش بکارت دختران، نگرانی کمیسیون مستقل حقوق بشر و فعالان حقوق زن را برانگیخته است. در گوشه و کنار کشور دختران زیادی هستند که مورد آزمایش بکارت قرار می‌گیرند. اما این که این موضوع چقدر برای یک دختر غیر قابل تحمل و غیر قابل هضم است را هیچ نهادی نمی‌تواند درک کند.