ابتذال دیجیتال و فروپاشی نمادین در افغانستان؛ بازخوانی فرهنگی یک تهدید نوظهور

در عصر اطلاعات، قدرت دیگر صرفاً در دستان دارندگان اسلحه و سرمایه نیست؛ بلکه در دست کسانی‌ست که روایت‌ها را شکل می‌دهند. فضای مجازی، به‌ویژه در کشورهایی با زیرساخت‌های رسانه‌ای ضعیف، می‌تواند بستری برای آگاهی، همبستگی و تحول اجتماعی باشد، اما همان بستر، اگر در غیاب سواد رسانه‌ای و ارزش‌مداری فرهنگی رها شود، به میدان تاخت‌وتاز ابتذال، تحقیر و تفرقه بدل می‌گردد. افغانستان امروز، نمونه‌ای تمام‌عیار از این دوگانه‌ی دیجیتال است؛ جایی که تیک‌تاک، فیسبوک و یوتیوب همزمان می‌توانند صدای یک آموزگار تبعیدی را به جهانیان برسانند، یا کرامت و هویت جمعی را با چند کلیپ ویروسی به مضحکه بکشند.

زنان افغانستان، قربانی افراطیت مذهبی تا آپارتاید جنسیتی!

خشونت‌های خانگی علیه زنان در دوران طالبان افزایش بی‌سابقه‌ای داشته است. دختران و زنان بسیاری از آینده‌ای مبهم، از نبود انگیزه برای ادامه زندگی، دست به خودکشی می‌زنند. وضعیت نگران‌کننده زنان در جامعه‌ی طالب‌زده و سنتی، نیازمند رسیدگی فوری و یافتن راه‌حلی انسانی برای برون‌رفت از بن‌بست کنونی است. طالبان در رسانه‌ها وضعیت را «گل و گلزار» نشان می‌دهند، اما در نبود آزادی بیان، به‌ویژه در مناطق دوردست، بسیاری از جنایات این گروه پوشیده می‌ماند.

وضعیت ناگوار و مبهم پناه‌جویان افغان‌ در قبرس جنوبی!

کمپ «پورنارا» (Pournara) که مشهورترین کمپ پناه‌جویان است، در سال‌های اخیر با گزارش‌های متعددی از شرایط ناگوار روبه‌رو بوده است. از برخوردهای تبعیض‌آمیز کارمندان با پناه‌جویان گرفته تا نبود آب آشامیدنی و غذای سالم، کمبود امکانات بهداشتی و ازدحام بیش از حد از جمله شکایات پناه‌جویان است. آن‌ها اغلب با تبعیض و نژادپرستی مواجه‌اند و از سوی جامعه‌ی محلی به‌عنوان تهدیدی برای منابع و امنیت تلقی می‌شوند. گزارش‌هایی از خشونت فیزیکی و کلامی علیه پناه‌جویان نیز به‌طور مداوم منتشر می‌شود.

محور آسیایی؛ همگرایی و واگرایی در یک مسیر

آیا پکن، تهران، مسکو و پیونگیانگ، یک محور آسیایی اند؟ و یا می توان این چهار ضلعی را یک محور آسیایی تعریف کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، پس چرا این محور در با همگرایی همزمان با واگرایی، در یک مسیر حرکت می کنند؟ این ها پرسش های است که هنگامی تلاش کنیم تا پاسخ منطقی و علمی برای آن داشته باشیم، با اطمینان که با چالش ها و دشواری های زیادی، مواجه خواهیم شد. پس نیاز است تا ابتدا بدانیم که محور در سیاست، چه معنای دقیق و مشخصی را می دهد؟

امریکا و طالبان؛ دو برداشت اشتباه از تحلیل وضعیت کنونی

بازی امریکا با طالبان، رخ اصلی اش را نشان می دهد. برداشت ما از تحلیل وضعیت افغانستان پسا امریکا، به دو دلیل اشتباه بوده است: اول اینکه ما بسیار خوش بینانه در مورد نیت و قصد امریکا و جامعه پیرو بین المللی که دستورات امریکا را در قبال مسایل مهم جهانی، بازی می کند، قضاوت کردیم. دوم اینکه در برداشت این مسئله که طالبان با دوشاخه شدن، یکی به دنبال منافع منطقه و دیگری در پی منافع فرا منطقه هستند و تصادم میان آنها، در واقع تصادم میان منطقه و فرا منطقه است، یک مقدار سطحی برخورد کردیم. حال با نمایان شدن سیمای اصلی سیاست های مخرب امنیتی امریکا و متحدانش در افغانستان، می توان نتیجه گرفت که طالبان به طور کامل، درخدمت منافع امریکا بوده اند و تصور اشتباه ما از وجود اختلافات میان آنها، یک تصور فریبنده و یک برداشت گمراه کننده بوده است.

هنر و انقلاب: بازتابی از جهان و فریادی خاموش

وقتی از تغییر در جامعه حرف می‌زنیم، ذهن انسان به‌سرعت به سوی تحولات سیاسی و اجتماعی می‌رود. اما تغییر، صرفاً به معنای تحولات اجتماعی یا سیاسی نیست. تحول می‌تواند در همه‌ی عرصه‌های زندگی رخ دهد—از جمله در جهان هنر. هنرمندان در دوران‌های بحرانی، با زبان اثر، توانسته‌اند دردهای جامعه را بیان کنند و گاهی حتی راهی برای اندیشیدن به حل آن بیابند. هنر، به‌ویژه در دوران‌های سخت، جای خالی فریادها را پر می‌کند؛ همان‌جا که مردم، زبانِ گشودن ندارند.

به یاد زرتشت و به مناسبت زادروز او

امروز اگر گوشی برای شنیدن مانده باشد، می‌توان از زبان او باز شنید: «کدام راستی را برمی‌گزینی؟ و راهت به کدام‌سو خواهد بود؟»
در مورد زادگاه زرتشت، روایت‌ها بسیار و اجماع اندک است. تاریخ در برابر او سکوت پر ابهامی دارد. آن‌چنان‌که افسانه و حقیقت در هم تنیده‌اند و یافتن قطعیت دشوار شده است. با آن هم آنچه می‌شود دید، کوه‌های شرقیِ فلات ایران، میان بلخ و ری است. سرزمینی که روزگاری «آریانا» خوانده می‌شد و امروز در مرزهای ایران، افغانستان و فرارود پراکنده است.

ده چالش اساسی در برابر شکل گیری محور آسیایی

این محور از ظرفیت خوب نظامی، اقتصادی، سیاسی برخورد دار است و جغرافیا و ژئوپولیتیک وسیعی را در اختیار دارد. مجهز با تسلیحات هسته یی، قدرت اقتصادی قابل توجه و جایگزین احتمالی برای آینده نظم بین الملل است. از این میان چین و روسیه دو قدرت نظامی و اقتصادی ای هستند که همزمان عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند و در برابر سیاست های امریکا، از قدرت وتو کار می گیرند. من در این نوشته به ده چالش اساسی در برابر کارایی بهتر و بیشتر این محور اشاراتی خواهم داشت که احتمالا اگر به این چالش ها رسیدگی نشود، ممکن این محور از هم بپاشد و در شکل دهی یک نظم پسا گذار، ناکام شود.

بررسی مقایسه ای بازی بزرگ کلاسیک با شکل جدید آن

بازی بزرگ کلاسیک در واقع به رقابت سیاسی و نظامی میان روسیه تزاری و بریتانیای استعماری درآسیای مرکزی اطلاق می شود که نه تنها اینکه اثرات مخربی بر ثبات، امنیت و توسعه اقتصادی منطقه گذاشت، بل باعث شد تا ریشه های این رقابت برای سالیان متمادی، در تفکر رقابتی منطقه و فرامنطقه، اثراتی بی ثبات کننده ی داشته باشد. اصطلاح «بازی بزرگ» برای اولین بار توسط آرتور کانولی بکار برده شد و فلسفه آن این بود که بریتانیا از توسعهٔ روسیهٔ تزاری به سمت هند از طریق آسیای مرکزی می‌ترسید. درحالی‌که روسیه از گسترش منافع بریتانیا در آسیای مرکزی واهمه داشت. در این تنش ایجاد شده فضای عمیقی از بی‌اعتمادی و صحبت از جنگ بین دو امپراتوری استعماری اروپایی وجود داشت. این بازی در سال 1830 آغاز و با امضای پروتوکول کمیسون مرزی پامیر، در سال 1895 یا بنا بر بعضی روایات 1907 ختم شد. اما مرحله بعدی آن در اواخر دهه 1990 زمانی آغاز شد که اتحاد شوروی، فروپاشیده بود و کشور های متعدد منطقه و فرامنطقه برای دسترسی به نقطه استراتیژیک هارتلند و دسترسی به منابع فراونی زیر زمینی این منطقه استراتیژیک، به رقابت با هم پرداختند و تا حال این رقابت به شکل امنیتی، سیاسی و اقتصادی اش در اشکال مختلف جنگ هیبریدی، وارد مرحله های عملیاتی، شده است. 

پاکستان و سرمایۀ استراتیژیک حقانی ها

خلیفه حقانی در بر آورد های پاکستان و برنامه های فرامنطقه، گزینۀ بی بدیلی است. حقانی ها از مدت زیادی در خدمت منافع پاکستان بوده اند و با برنامه های امریکا، همنوا حرکت کرده اند. این به این معنی نیست که سایر شاخه های طالبان، مستثنی از این قاعده هستند. نه؛ همه ی طالبان و سایر گروه های سیاسی و جهادی که در جریان بیش از چهار دهه در افغانستان به منصه حضور سیاسی رسیدند، در خدمت اهداف و منافع استعماری بوده اند.  پس به این حساب، هیچ استثنای وجود ندارد.

محور آسیایی، امریکا و مسئله افغانستان

اما محور آسیایی چه راهی در پیش دارد؟ این محور تنها در صورت اتحاد استراتیژیک و با اتکا به نیاز های فوری امنیتی، اقتصادی و ژئوپولیتیک، می تواند از ظرفیت این اتحاد راهبردی، روحیه امریکا ستیزی و امکانات موجود در فضای ملتهب امنیتی و سیاسی جهان، به نفع خودش بهره ببرد. در حالیکه امریکا با مدنظرداشت این نیت محور آسیایی، به شدت در تلاش محدود ساختن تمام بستر ها و زمینه های است که بتواند محور آسیایی را در رسیدن به این هدف راهبردی کمک کند.

بهار، زنی‌ست که دیگر نمی‌خندد

نوروز زمانی شکوهی داشت. مردمان، با خانه‌تکانی دل و خانه، با لباس نو، طنین موسیقی و عطر سبزه، به استقبالش می‌رفتند. کودکان در کوچه‌ها بازی می‌کردند، زنان سفره می‌آراستند، و همه در انتظار روزی نو، حالی نو و امیدی نو بودند. اما امروز، در افغانستانِ زیر سلطه‌ی نگاه خشک و تنگ‌نظرانه‌ی حاکمان سیاه‌اندیش، نوروز نه‌فقط دیگر جشنی ملی نیست، بلکه به جرم شادی، به جرم فرهنگ، به جرم گذشته، محکوم به فراموشی شده است.