Category: فرهنگ سرا
قصۀ آهنگ بیا که بریم به مزار چیست؟
«بیا که بریم به مزار ملا محمد جان!» آهنگی که یاد آور نوروز است و همه ساله در آستانۀ نوروز از رسانههای دیداری وشنیداری کشور نشر شده است. این آهنگ چه قصهیی دارد؟ این قصه به دورۀ تیموریان هرات میرسد.
نوروز در مناطق جنوبی افغانستان
هرچند به دلایل بیشتر سنتی بودن مناطق جنوبی کشور، نوروز و تجلیل از این جشن باستانی علاقهمندان کمتری دارد، اما در بعضی از مناطق جنوبی کشور از این روز هرچند کمتر اما با مراسمهای گوناگون تجلیل میشود.
آزمایش بکارت، یا شکنجۀ روحی دختران
آزمایش بکارت دختران، نگرانی کمیسیون مستقل حقوق بشر و فعالان حقوق زن را برانگیخته است. در گوشه و کنار کشور دختران زیادی هستند که مورد آزمایش بکارت قرار میگیرند. اما این که این موضوع چقدر برای یک دختر غیر قابل تحمل و غیر قابل هضم است را هیچ نهادی نمیتواند درک کند.
قتل غمانگیز خلیل نرمگوی
داکتر خلیل نرمگوی نه تنها یک داکتر بلکه یکی از طنزنویسان مشهور کشور بود، او مدتی به حیث رییس اتحادیۀ خبرنگاران ولایت بغلان نیز کار کرد. خبر کشته شدن داکتر خلیل نرمگوی واکنش زیادی نویسندگان و شاعران کشور را به همراه داشته است،این نویسندگان کشته شدن آقای نرمگوی را ضایعهی بزرگ خواندند.
فرهنگیان بلخ: بازسازی خانقاه پدر مولانا وعدهی سرخرمن است
بعد از سالها ویرانی، مقامهای وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان میگویند، این وزارت مصمم است تا خانقاه بهاالدین ولد پدر مولانا جلال الدین محمد بلخی را بازسازی کند. این بنا که روزگاری یکی از بزرگترین مکانهای معنوی خراسانزمین شمرده میشد و مکانی بود که مولانا آموزشهای نخستین خود را در آنجا آغاز کرد، اما هنوز […]
اوزبیکستان، یک بخارا به من بدهکار است
به دلیل علاقه کم و نه چندان زیادم به تاریخ، هیجان چندان زیادی برای سفر به سمرقند نداشتم .دستکم برای من که دنیایش گرد و آرزوهایش همانند مستطیل سبز دراز است، سفر به منطقهای که در آن کلی جاذبه تاریخی موقعیت دارد، هیجان چندان زیادی ندارد. ولی اگر کنار آرامگاه امیر تیمور گورگانی در سمرقند، یک استادیوم فوتبال یا مجموعه ورزشی واقع میبود، یا دست کم در آن شهر یک مسابقه فوتبال مهم برگزار می شد، اوضاع به شدت برایم فرق میکرد
هرات و رنگهای بهزاد
مینیاتور به معنای عام، نقاشی به قطع کوچک است، این کلمه از واژهی لاتین مینیوم (minimum) مشتق شده است که برای رنگآمیزی سرخ در قرون وسطی در نسخههای تذهیب شده به کار میرفته است. هنر مینیاتوری با نام هرات پیوند ناگسستنی دارد و با سرزمین هری گره خورده و به عهد تیموریان هرات بر میگردد. […]
زبان اوزبیکی
به بهانۀ روز ملی زبان اوزبیکی در پاییز سال گذشته (1398)، 29 میزان/مهر به عنوان روز ملی زبان اوزبیکی در افغانستان به رسمیت شناخته شد. نمایندگان شماری از نهادهای فرهنگی اۉزبیکهای افغانستان در ماه عقرب/آبان سال پار، در یک دیدار با محمد اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان در ارگ ریاست جمهوری به رهبری دولت پیشنهاد […]
تأثیر عرفان خراسانی بر تساهل سیاسی و اجتماعی در هند
مذهب حنفی و مذهب جعفری در هندوستان هر دو بیشتر از اینکه فقهمحور باشند، معرفتمحور بودند و به این خاطر، این بزرگان تصوف بودند که مراجع دینی شدند و هنوز هم هستند. این مراجع دینی، رابطهای مسالمتآمیز با دیگر ادیان و قرابتهای متساهلانه با دیگر فرقههای مذهبی داشتند و بالأخره در سیاست، نوعی همگرایی و خودباوری ملی را تبلیغ میکردند. به همین دلیل هم بود که در روزگار جدید هند، مسلمانان و هندوها و دیگر فرقههای مذهبی بهشکلی برابر با گاندیجی، برای استقلال هندوستان و رقمزدن فرهنگ سیاسی و دموکراسی جدید هندوستان، همقدم شدند.
امیر حمزه شینواری، شاعر عارف
سرزمین تکلم پشتو غالباً بین تکلم زبانهای دیگری چون فارسی و اردو و انگلیسی و البته حالا زبان سخت ماشین که به کلمات محتاج نیستند، بیپناه مانده بو
ما از پی سنایی و عطار آمدیم
سبک نوشتاری عطار نیز از عوامل تاثیر گذاری شعر و نثرش به حساب میآید. او به زبان ساده و در عین حال گیرا مینوشت. از هرگونه پیچیدهگویی پرهیز میکرد و سعی بر آن داشت تا سخنی ساده اما مانا و تاثیر گذار بگوید. سادگی کلام و شعر او همانند سادگی روش و شیوۀ زندگی عارفانۀ او بود و به همین دلیل حکایت از یکسویی و یگانگی اندیشه و عمل او داشت.
شعر امروز بیشتر فیسبوکی است تا جدی
متاسفانه وضعیت کنونی شعر افغانستان چندان خوشایند نیست. البته که نمونههای بسیار خوب و چهرههای آشنایی مانند شریف سعیدی را داریم که واقعا نه تنها آبروی غزل افغانستان، بلکه امیدی برای غزل زبان فارسی است. در شعر معاصر افغانستان، شاعران جوانی را میبینیم که به تجارب تازهیی دست زده اند که میتوانند امیدهای شعر افغانستان باشند. اما وقتی به کلیت اندام شعر افغانستان نظر میاندازیم، متاسفانه کار جدی کمی از نظر فنی و تکنیکی میبینیم، با اشعار و شاعران فیسبوکی روبرو میشویم که برای جلب لایک و تشویق دیگران، روزی دو یا سه شعر و غزل میگویند.