«ملا خلیلزاد برادر »به نمایندگی از امریکا توانست دست حکومت افغانستان را از پشت ببندد و در میدان کارزار با طالب، اشرفغنی را در جایگاه التماس به مذاکره و مصالحه قرار بدهد. حکومتی که بیش از ۲۰ سال تلاش، تا دندان مسلح شده است، اما همواره پیام تسلیت میفرستد و به دفاع از ارگ و مراکز ولایت میبالد، نباید چنین سرافکنده میشد.
آبروی حکومت ناگهان نریخته است که بتوان به سادگی جبرانش کرد. همه به یاد دارند که سرقومندان اعلای قوای مسلح در صف سربازان امریکایی میایستاد و به ارشادات حکیمانۀ حضرت دونالد ترامپ با صبر و شکیبایی گوش داد تا مگر چیزی بیاموزد. معاون نخست رییس جمهور که در اصل مسوولیت گارنیزیون کابل را بر عهده دارد، نمیتواند به خوبی از عهده آن برآيد. وی اعتراف میکند که دلجویی و تسلیت به خانوادههای شهدا، جزو دستور کاری روزانهاش است. مشاور شورای امنیت که قرار بود کمتر از چهار ماه کمر طالب را بشکند، هنوز پس از گذشت چهار سال، دستش به کمر طالب نرسیده است.
در چنین شرایطی که دشمن اول در امان خدا و بعد در امان امریکا است و هر روز سربازان افغانستان را میکشد و باعث خشم و انزجار روزافزون مردم میشود، بالاخره حکومت هم باید ابتکار عملی نشان دهد و برای حفظ آبروی قوای تا دندان مسلح طرحی نو بیندازد. با بررسی بر چهرههایی مانند کرامالدین کرام، حسیب قوای مرکز و حمید خراسانی دریافتند که بادام کورَک دندان سالم میخواهد. پس چه باید کرد؟
نخست باید دشمنی بیدفاع اما سهبعدی با خلاقیت دکتور کارتونساز تراشید. علیپور میتواند بهترین هدف باشد، زیرا او زور بیشتر ندارد. سرور دانش و محمد محقق هزارههای اند که به نام هزاره امتیاز گرفته اند ولی دیگر انترناسیونالیست شده اند. دوم این که در بازیهای سیاسی هر حکومتی که در بحران مشروعیت و محبوبیت قرار میگیرد، برای خروج از آن نمایش قدرت و قاطعیت نظامی را اتخاذ میکند. چنانکه ولادیمیر پوتین در روسیه برای افزایش سطح محبوبیتش، پیروزی جنگ چچن را هدف قرار داد و برای حمله به چچن، ابتدا ساختمان کهنه رهایشییی را منهدم کرد و بستر یک حملۀ نظامی را با پیروزی از قبل تضمینشده برای حکومت هموار کرد.
بهسود همان ساختمان کهنۀ رهایشی مسکو را میماند. شاید از نظر نظامی هم منطقۀ مناسبی برای حملهیی سریع و با نتیجۀ مطلوب باشد. گروه شورشی علیپور از نظر امکانات در انزوا قرار دارد؛ نه با کشور همسایه و نه هم با جزایر قدرت تروریستی ارتباط دارد تا دایما نیازهای خود را تأمین کند. همچنین از کابل دور نیست و به سادگی میتوان محاصرهاش کرد. بعد از اعلام پیروزیی که به قیمت جان صدها غیر نظامی بدست خواهد آمد، هزارههای رهبرنما در اعتراض به تلفات غیر نظامی، اعلامیههایی پخش میکنند تا بر حکومت فشار آورند که هیئت حقیقتیاب تعیین کند و نتیجه تحقیقات را با بزرگان قوم شریک سازد.
بزرگان قوم در برابر طلب خونبهای مردم سکوت اختیار میکنند و مردم را به صبوری فرا میخوانند. رهبرنماها با اجازه حکومت بیانیه میدهند و حمله حکومت را محکوم میکنند. اما حکومت در سایر ولایات فاتح و قاطع جلوه میکند.