از زمان باستان تا اکنون طرفهای جنگ با قطع منابع اولیه فشار حداکثری را بر یکدیگر وارد میکردهاند؛ منابعی مثل غذا، آب و سایر ضرورتهایکه نبود آنان باعث مرگ انسان میگرد و به تبع آن قطع خدمات اولیه شامل، تخریب کانالهای آبرسانی، زهرآگینسازی چشمهها و کاریزیهای که منتهی به سکونتگاه طرف مقابل میشود، تخریب کانالهای زراعتی، ممانعت از ورود نمک و هیزم به ساحه طرف مقابل و سایر چیزهایکه نبود آن زندگی انسان را مختل میکند.
در دنیای مدرن خدمات اولیه شامل، بسهای شهری، بندهای ذخیره آب، خطوط انتقال برق، راهها، پلها، خطوط راهآهن، خطوط میترو، مکاتب، درمانگاه و سایر تأسیسات اینچنینی میشود. عموماً این نوع اقدامات توسط مهاجمین و شورشگران انجام میشود، اما از دورۀ باستان تا اکنون شهرها و کشورها در زمان طراحی تأسیسات ارائه خدمات اولیه و سایر خدمات به امنیت این تأسیسات فکر کردند.
در دنیای باستان وقتی آب آشامیدنی شهری از بیرون تهیه میشد، سعی میکردند تا آب را توسط کانالهای سرپوشیده و مخفی وارد شهر کنند، اگر منبع این آب چشمهای بود، سعی میشد تا چشمه نیز مخفی نگهداشته شود، ضمن اینکه نیروی امنیتی خاصی برای مراقبت از این گونه تأسیسات نیز وجود داشت.
در دنیای امروز اگر چه قوانین بین المللی برای حمایت از تأسیسات عام المنفعه وجود دارد، اما این قوانین در زمان جنگ بخصوص توسط شورشیان کمتر مرعات میشود. و نیز نصوص دینی و رهنمودهای فقهی اسلام بر حفاظت تأسیسات عام المنفعه در زمان جنگ تأکید بسزایی کرده است، اما طرفهای جنگ حداقل در بیست سال اخیر ثابت ساختند که هیچ گونه اهتمامی به اوامر دینی و فقهی ندارند.
در بیست سال گذشته کابل از ناحیه قطع تأسیسات ارائه خدمات اولیه بصورت مستمر تهدید شده است. در جنگهای معاصر خطوط انتقال برق، راهها و سیستم ترانسپورتی از جمله موارد عمدۀ بودند که برای تهدید زندگی مردم کابل و در کل مردم همۀ ولایات افغانستان استفاده شده است.
باتوجه به اینکه گروه طالبان و سایر گروههای جرمی و جنایی در چند ماه اخیر با انفجار دادن پایههای خطوط انتقال برق وارداتی از آسیای مرکزی به کابل، بخش بزرگی از ارائه خدمات اولیه به شهروندان کشور را مختل کردند، حکومت افغانستان باید تدابیر لازم را مطابق به شرایط جنگی فعلی اتخاذ کند. در این مقاله سعی شده خطوط کلی پیشنهاد طرح بومی سازی امنیت پایههای خطوط انتقال برق به کابل ارائه شود.
ایجاد ریاست روابط و انسجام عمومی در شرکت برشنا
متأسفانه شرکت برشنا توانمندی لازم برای برقراری ارتباط به مردم محلی را ندارد. ارتباطات عمدۀ شرکت برشنا با مردم محلی در مورد انتقال خطوط ولتاژ پایین در نواحی شهری و قریهجات و توزیع آن است. این ارتباطات هم بهشکل درست و معنیدار آن برقرار نیست، چنانکه امور انتقال و توزیع برق نیز توسط نمایندگان پارلمان و نمایندگان شورای ولایتی با شرکت برشنا پیش برده میشود و تقربیاً ارتباط معنیدار و جامع شرکت برشنا با متنفذین، روحانیون، مجاهدین و مردم عام روستاها در سطح صفر قرار دارد.
باتوجه به شرایط جنگی و استفادۀ ابزاری از قطع برق توسط مخالفین مسلح، نیاز است تا شرکت برشنا با ایجاد ریاست روابط عامه و انسجام مردمی در سطح مرکز، به آکاهی دهی از مزیتهای برق، ناروا بودن تخریب تأسیسات عام المنفعه از منظر دینی و پرورش حس مالکیت و مسوولیت در مردمی که خطوط انتقال از قریجات شان عبور میکند، بپردازد.
همچنان در سطح ولایت نیز آمریت روابط عامه و انسجام مردمی را در ریاستهای ولایتیاش ایجاد کند تا ارتباط بین مردم و شرکت برشنا بگونۀ جامع و معنیدار برقرار گردد. شورایهای مردمی حفاظت از تأسیسات برقی در سطح یک یا چند قریه ایجاد گردند.
این شوراها بصورت عاجل در مناطقی که خطوط ولتاژ بلند برق، بخصوص قریهجاتیکه خطوط انتقال برق کابل، از آنان عبور میکند، ایجاد گردد. این شوراها به بسیج افکار عمومی بخصوص جوانان قریهجات برای حفاظت و مراقبت از پایهها و سایر تأسیسات برقی بپردازد و در عین حال اگر کدام گروه اخلالگر قصد تخریب و تهدید این تأسیسات را داشته باشد، این شوراها با بازکردن باب باگفتگو سعی کنند تا مانع آنان شوند و در صورت نیاز با داشتن بازوی نظامی که در بخش زیر به آن اشاره شده است، بتوانند بصورت جدی و نظامی از این تأسیسات حفاظت کنند.
با ایجاد شوراهای مردمی حفاظت از تأسیسات برقی باید حس مالکیت مردم بر این تأسیسات برانگیخته شود و مفهوم ملکیت محض حکومتی به مفهوم عام المنفعه بودن و مردمی بودن این تأسیسات مبدل گردد.
ایجاد کندک حفاظت از تأسیسات برقی
تاجایی که نویسنده پیشنهاد این طرح آگاهی دارد، بخشهای امنیتی حکومت در تشکیلات خود لوایی زیر نام « لوای محافظت عامه» دارند. این لوای بیشتر به امنیت شاهراهها توجه دارد و گاهی هم امنیت پروژههای کلانِ ملی را تأمین میکند. شرایط موجود ایجاب میکند که در قالب همین لوا و یا هر بخش موثر دیگری، کندکهای مردمی حفاظت از تأسیسات برقی به ویژه حفاظت از پایههای خطوط انتقال برق ایجاد گردد.
این کندکها با ایجاد دلگیها و بلوکها میتوانند امنیت تأسیسات برقی را بومی سازی کنند. بدین گونه که نیروی انسانی دلگیها و بلوکهای حفاظت از تأسیسات برقی توسط قرارداد رسمی از شوراهای مردمی حفاظت از تأسیسات برقی تأمین گردد و مسایل آموزش، تجهیز و تأمین آنان از مسوولیتهای لوای محافظت عامه باشد.
بیگمان با بومیسازی امنیت تأسیسات برقی، سطح حفاظت از این تأسیسات بالاتر خواهد رفت، در عین حال با ارائه خدمات بهتر حکومت به شهروندان اعتماد مردم به ارگانهای خدمات رسان و امنیتی حکومت بیشتر شده و بدین طریق برای استحکام ثبات در کشور مفید واقع خواهد شد.