محافظه‌کاران ایران قدرت را یک دست می‌سازند؟

شورای نگهبان در ایران مانند همیشه فشرده‌ای از نامزدان تایید صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری پیش روی این کشور را اعلام کرده و این بار نیز شماری از چهره‌ها و ازجمله چهره‌های محافظه‌کار و مشهوری مانند علی لاریجانی رد صلاحیت شده‌اند. چهره شاخص در میان هفت نامزد تایید صلاحیت شده ابراهیم رئیسی است، نامی که در انتخابات پیشین ریاست جمهوری ایران نیز بر سر زبان‌ها بود و در دوره آماده گی‌های انتخاباتی نیز در میان جناح محافظه‌کار درایران مطرح بود.

ازاین میان نام‌های باقی مانده با وجود سابقه در نظام شهرت چندان بالایی ندارند، البته به اضافه محسن رضایی که نامزد همیشه هر انتخابات ریاست جمهوری در ایران است.سعید جلیلی دیگر نامزد محافظه‌کار نیز – چه در دوره‌ای به عنوان گفتگو کننده مسایل هسته ای ایران و چه به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری – درمقایسه چهره مشهورتر محافظه‌کاران است.

دراین میان محمود احمدی نژاد چهره جنجالی انتخابات ایران و رئیس جمهور دو دوره ای دراین کشور نیز رد صلاحیت شده است. برخی رسانه‌ها گزارش داده اند که  حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در نامه ای به آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای رهبر ایران خواستار بازنگری شورای نگهبان درفهرست منتشره شده است. با وجودی که این صلاحیت برای رهبری ایران محفوظ است، هنوز مشخص نیست که مطابق آنچه درگذشته اتفاق افتاده است، حکمی درخصوص بازبینی و تایید صلاحیت نامزد و یا نامزدان بیشتری از سوی رهبری این کشور صورت خواهد گرفته و یانه ولی آنچه فهرست منتشر شورای نگهبان نشان می‌دهد، شاخص‌‌ترین چهره درمیان این فهرست ابراهیم رئیسی از جناح محافظه‌کار این کشور است.

چهره شاخص در میان هفت نامزد تایید صلاحیت شده ابراهیم رئیسی است.

اگرچه مانند هر انتخاباتی گاهی ممکن است نامزدی در کارزار انتخابات دیدگاه‌های عمومی را جلب کند که چندان در تحلیل‌های نخستین به دید نیامده است. مانند محمود احمد نژاد در رقابت با اکبر هاشمی رفسنجانی که شاخص‌ترین چهره چهار دهه عمر جمهوری اسلامی درایران بود. اما و ضعیت ایران در مناسبات داخلی و جهانی به گونه‌ای است که این تطور و چرخش در دوره‌های ریاست جمهوری این کشور تقریبا به یک هنجار قابل پیش‌بینی تبدیل شده است.

دو دوره کار حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور اصلاح طلب احتمال روی کار آمدن دولتی به محافظه‌کاری آقای ابراهیم رییسی را مطرح می‌سازد. او با سابقه ریاست بر تولیت آستان قدس رضوی از مهم‌ترین مراجع مذهبی و اقتصادی تا ریاست قوه قضاییه این کشور را عهده دار بوده و از او به عنوان چهره مورد اعتماد رهبری نام برده می‌شود و حتا بسیاری حضور اورا راهی برای برگزیده شدن به عنوان جانشین رهبری فعلی ایران می‌دانند.

هرچند درمیان چهره‌های تایید صلاحیت شده تا اکنون امکان رقابت با آقای رئیسی وجود دارد و ممکن است محسن رضایی نامزد همیشگی انتخابات ایران نیز از جهاتی با او رقابت کند و یا دیگرانی که هرکدام از دوره‌های مدیریتی و تجارب متنوع به میدان انتخابات ایران آمده‌اند. اما مشخص‌ترین موضوع در دوره‌های اخیر برای افکار عمومی در ایران شاید مساله اقتصاد و مناسبات بین‌المللی از مهم‌ترین اولویت‌های ایران باشد که دومی نیز ربط مستقیمی به و ضعیت عمومی اقتصادی دراین کشور دارد.

بخشی از این مسایل بازار سیاسی و انتخاباتی ایران را داغ خواهد کرد اما بخش مهم آن در تصمیم گیری نهایی رهبری دراین کشور است که به عنوان رهبر و فرمانده کل قوا از و جهه قانونی بالایی برخوردار است و در مواردی مانند گفتگو با جهان و ازجمله امریکا، تصمیم نهایی و اذن ورود و خروج با رهبری ایران است. مساله داخلی انتخابات ایران و سرخط شعار‌های انتخاباتی به احتمال زیاد حول این دو محور خواهد چرخید.

درگذشته این اصلاح طلبان بودند به شمول سید محمد خاتمی رئیس دو دوره ریاست جمهوری که به گفتگوی با جهان غرب و از جمله امریکا تمایل داشتند، درکنار آن این تحلیل همواره درمورد ایران وجود داشته است که محافظه‌کاران خواستار یک دست سازی ساختار قدرت دراین کشور اند تا خود تصمیم گیرنده نهایی درباب مساله رابطه با غرب باشند و درواقع کلید گشایش در دستان خودشان باشد هرچند این کلید قرار بود به و یژه در دوره نخست ریاست جمهوری حسن روحانی با دستان او بچرخد.

محمود احمدی‌نژاد و علی لاریجانی در میان نامزد‌های ردصلاحیت شده‌ هستند.

ابطال یکجانبه برجام  ازسوی دونالد ترامپ و روی کار آمدن حکومت جو بایدن با وجود نوسان در انتشار دیدگاه‌های دوطرف، آرامش را به فضای روابط دوکشور برگشتانده است. این آرامش حکومت دمکرات‌ها در امریکا و احتمال روی کار آمدن حکومتی محافظه‌کار و مورد تایید تمامی ارکان نظام درایران خط‌کشی دیدگاه‌های دوجانبه را و اضح‌تر و روشن‌تر می‌سازد.

البته که انتخابات ایران برای امریکا و چگونگی برخورد آن کشور با ایران مهم است ولی یکی از تحلیل‌ها می‌تواند این باشد که روی کار آمدن احتمالی حکومت محافظه‌کار و یک دست شدن قدرت در ایران می‌تواند، زمینه را برای تعامل احتمالا روشن‌تر کند، هرچند درفضای داخلی ایران اصلاح طلبان و جریان‌های ناهمسو با محافظه‌کاران دیدگاهی مخالف دارند و از رد صلاحیت شدن نامزد‌های اصلاح طلب شاکی اند. این شکایت را آن بخش از اصلاح طلبان دارند که با وجود نایکدست بودن جریان اصلاح طلب به ویژه پس از انتخابات هشتاد و هشت به نحوی با چهار چوب‌های نظام حاکم برایران کنار آمده‌اند.

دراین میان البته ردصلاحیت علی لاریجانی با سابقه طولانی در مدیریت صدا و سیما و ریاست مجلس و درعین حال چهره مورد اعتماد رهبری و محافظه‌کاران از فیصله‌های غیر قابل پیش‌بینی شورای نگهبان ایران بود. با وجودی که هنوز زود است حتا در مورد فهرست نهایی نامزدان و اجد شرایط از نظر شورای نگهبان با توجه به امکان و رود رهبری سخن گفت اما وضعیت پیش آمده و ترتیب چینش نامزدان فعلی نشان دهنده، رفتن انتخابات به سویی است که امکان حضور محافظه‌کاران و شاید هم ابراهیم رئیسی است.

با آن هم دیده شود که در روزهای پیش رو فضای عمومی ایران با فهرست منتشره شورای نگهبان و در اصل با انتخابات و  روند گزینش رئیس جمهور بعدی چگونه خواهد بود ولی آنچه که در افکار عمومی درایران مهم است و از منظری دیگر برای حکومت ایران پایان گذشتن بربن بست سیاسی میان ایران و غرب و گشایش در اقتصاد این کشور است؛ امری که بخشی از آن را انتخابات می‌تواند محل و زمینه گشایش و یاعدم گشایش درآن باشد.