رهبری ایران در آخرین سخنان خود در مورد برگشت به برجام و در واقع رابطه این کشور با امریکا گفته است که ما اهل لجبازی نیستیم و در صورت عمل طرف مقابل به بازگشت به توافق برجام، آمادهایم. این میزان از انعطاف پذیری در رابطه ایران و امریکا باتوجه به روابط دو کشور به ویژه تجربۀ دوره دونالد ترامپ، تقریبا منحصر به فرد است. موضعگیریی که از سوی حسن روحانی رییس جمهور این کشور نیز دنبال شد و اقدام ایران در زمینه برگشت به گفتگوها و به ویژه برجام را وابسته به عمل و اقدام طرف مقابل عنوان کرد و آمادهگی کشورش را در صورت اقدام امریکا اعلام کرد.
با آمدن جو بایدن به کاخ سفید به ویژه در ایران امیدواریهای بیشتری برای بهبود روابط دوکشور ایجادشد. اگرچه هم درطول دوره گفتگوهای پنج به علاوه یک نیز، موضعگیری رهبر ایران تقریبا چیزی میان بیم و امید بود و با وجود پشتیبانی رهبری ایران از این گفتگو ، موضع سخت و واضحی در برابر رابطه با ایران بروز نمی کرد، و همواره شکی در این سرانجام نیک این گفتگوها برای منافع ایران عنوان می شد. بیرون شدن یکجانبۀ حکومت ترامپ از برجام نیز به این شک مهر تایید گذاشت. درعین حال در طول مبارزات انتخابات اخیر امریکا نیز موضع رهبری ایران در سخنرانیها همواره بر عدم گفتگو و نا استواری و عهد شکنی امریکا تاکید داشت. اگرچه محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه ایران در این زمان به آقای جو بایدن در رقابت با دونالد ترامپ در انتخابات امریکا اظهار خوش بینی کرد.
با روی کار آمدن رییس جمهور دلخواه به تناسب ترامپ که در برخورد با ایران با توجه به لابیهای ضد ایران در واشنگتن دراین دوره، روابط دوکشور به تنش وتندی گرایید، انگار یخهای منجمد درحال آب شدن است. وزیر امور خارجه امریکا نیز راه دیپلماسی با ایران را باز اعلام کرده است. به هر روی روابط دو کشور این افت و خیزها و تندی و نرمیها را در این چهل سال اخیر به کرات شاهد بوده و این نوسان در روابط ایران و امریکا با توجه به روی کار آمدن دمکراتها و یا جمهوریخواهان و یا در ایران اصلاح طلب و محافظهکار وجود داشته است. «مذاکرات هستهیی» عنوانی که بیشتر از سوی غرب در مساله ایران عنوان می شود و روایت «انرژی هستهیی حق مسلم ماست»، ایران اما نشانهیی از معادله مهمی در منطقه است که ایران و امریکا را به تعامل و تقابل در برابر هم میکشاند.
این نشانه به تنهایی عمق موضوعات دوطرف نیست و مسایل بسیاری است که در منطقه منافع دو کشور را در توازی و یا تضاد باهم قرار میدهد. جنگ نیابتی در کشورهای منطقه، تضاد منافع ایران و برخی کشورهای عربی، نفت و… موضوعات متنوعی است که دوکشور را رو به رو هم قرار میدهد. موضوعاتی که برای دوطرف به پیمانه هم دارای ارزش و تامین کننده منافع ملی شان است. این منافع گاهی در گفتگو و گاه در تنش و تشنج دوگانه دنبال میگردد. با پیروزی جو بایدن در مسیر روی کار آمدن رسمی او و استقرار در کاخ سفید نیز همچنانی که رفتار دیپلوماتیک ایران محتاطانه بود، نکوهش دوره دونالدترامپ وشخص او نیز ادامه یافت تا جایی که خبر تحت تعقیب دانستن او از سوی ایران منتشر شد.
اکنون امکان انعطافپذیری برای برگشت به برجام و یا دستکم به گفتگو ها وجود دارد. با آن که فرانسه از کشورهایی است که خواستار ورود عربستان سعودی به گفتگوهای ایران شده، موضوعی که از سوی ایران با مخالفت روبرو شد، اما انگار واقعبینی بیشتری در اتحادیۀ اروپا نسبت به واقعیات ایران وامریکا وجود دارد، امری که به ویژه در سیاست گذاریهای ترامپ چندان بر وفق مواضع این کشور ها نبود. آنچه اکنون هم درایران وهم درمنطقه موافقان ومخالفان این رابطه بدان می نگرند، نشانههایی از امکان بهبود روابط دوکشور دستکم به سقف پس از توافق برجام است.
رفتار دونالد ترامپ درعرصه روابط خارجی و سیاست بین المللی، فشار های اقتصادی تحریمها بر ایران و پرهیز از تنشها و به ویژه جنگ با توجه به رکود اقتصادی، به ویژه جهان و اقتصاد پسا کرونا از عواملی اند که دو طرف را میتواند به نرمش بیشتری درعرصه روابط شان برساند. دیده شود که این خط خوش بینی تا کجا امتداد می یابد و در طی مسیر خود چه نتایجی برای ایران و امریکا در پی خواهد داشت که البته کشورهای منطقه و از جمله افغانستان نیز ازنتایج این گفتگو ها به پیمانه زیادی می توانند متاثر شوند. باهمه اینها آنچه تاحال مشخص است چراغ سبز هایی است که دوطرف به همدیگر نشان داده اند.