طرح پر چالش‌ صلح برای افغانستان

حکومت بایدن در حالی نخستین قدم دیپلوماتیک خود را برای تسریع فرایند صلح افغانستان برمی‌دارد که به بازنگری سیاست خود در مورد افغانستان ادامه می‌دهد. این موضوع در نامۀ فاش‌شدۀ آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه امریکا به رییس‌جمهور اشرف‌غنی که نشان‌دهندۀ این نقشه از پیش تعیین‌شده است، بازتابیده است. از پیش‌نویس توافق‌نامۀ صلح نیز می‌توان به روشنی فهمید و به این امر پی برد؛پیش‌نویسی که ایالات متحده آن را در اختیار احزاب افغانستان و دیپلوماسی منطقه‌ای قرار داد. اکنون زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژۀ امریکا سکان‌دار دیپلوماسی منطقه‌ای است.

این پیش‌نویس، دربردارنده سه موضوع است، تکرار تعهد ایالات متحده در خروج از افغانستان، تمایل امریکا به خروج از افغانستان پس از تأمین صلح پایدار میان گروه‌های در حال جنگ، و میل به رسیدن و دست‌یابی سریع به صلح و خروج از افغانستان. موارد گفته‌شده سوالات متعددی را به وجود می‌آورند. آیا حکومت بایدن با نقشه‌ جاه‌طلبانه‌ای که می‌خواهد در زمانی محدود آن را به انجام برساند، پا از گلیم خود درازتر کرده است؟ آیا ایالات متحده در فشار به گروه‌ها، اهرمی در دست دارد تا آن‌ها را وادار به صلح کند؟ آیا همان‌طور که دشمنان قسم‌خورده در قدرت سهم خواهند گرفت، دولت موقت فراگیر، گزینۀ قابل قبولی است؟  آیا گروه‌های افغان جایگاهی در طرح موافقت‌نامۀ صلح واشنگتن – ولو در حد بحث – خواهند داشت؟

تیم بایدن در گفتگوها بر سر نقشۀ صلح و مهلت خروج ایالات متحده در 1 مِی به شرط این که مذاکرات به یکی از نتایج مورد نظر برسد، به شدت در حال رصد اوضاع کابل، طالبان و رهبران دیگر افغانستان است. رییس‌جمهور جوبایدن گفته است که پای‌بندی به ضرب‌العجل 1 مِی را در نظر دارد و نمی‌تواند آن را برای مدت زیادی تمدید کند. ضمنا، طالبان در برابر هرگونه تأخیر در این مهلت تعیین‌شده و هر واکنش احتمالی، هشدار داده‌اند. ابتکار دیپلماتیک ایالات متحده – طبق نامۀ افشاشده – دارای چهار بخش است. 1. نشستی با نمایندگان روسیه، ایالات متحده، پاکستان، ایران و هند در سازمان ملل برای ایجاد اجماع منطقه‌ای در حمایت از طرح صلح؛ 2. پیش‌نویس توافق‌نامۀ صلح برای تسریع مذاکرات در مورد حل و فصل اختلافات و ایجاد آتش‌بس، هنگامی که توافق حاصل شود، تشکیل دولت انتقالی، طرحی کلیدی است؛ 3. میزبانی ترکیه از نشستی بین دو طرف برای تضمین گفتگوهای صلح و 4. کاهش 90 روزۀ خشونت از سوی طالبان برای پیش‌گیری از حملات بهاری.

در واقع هشدار ایالات متحده در این طرح تداخل ایجاد کرد، هشداری مبنی بر این که در حال بررسی خروج کامل نیروهای خود در 1 مِی است، اما گزینه‌های دیگر را در نظر دارد. طرح صلح ایالات متحده آزمون‌های مهمی را پیش رو دارد این پیام روشن که اولویت ایالت متحده – نه تنها خروج نظامی که مد نظر رییس‌جمهور ترامپ بود -، بلکه حل و فصل سیاسی اختلافات نیز است. به نظر می‌رسد شیوۀ سنجیده‌ای که به عنوان مسیر دیپلوماتیک مذاکرات در نظر گرفته شده است، نتایج بازنگری سیاست ایالات متحده را شکل خواهند داد. اجماع منطقه‌ای برای رسیدن به صلح کاملا ضروری است. چنین اجماعی راهی پیش روی واشنگتن باز می‌کند تا مطمین شود ایران را در این فرایند دیپلوماتیک دخیل کرده است.

 سازمان ملل متحد مجبور خواهد شد تا نقشی زیرکانه‌ای بازی کند که از آن سازمان انتظار می‌رود. مسکو همان‌گونه که از ایدۀ دولت انتقالی استقبال می‌کند، چیزی در مورد طرح ایالات متحده نگفته است و دیپلوماسی منطقه‌ای خود را به شمول کنفرانس صلحی آغاز کرده است که هفتۀ گذشته در مورد افغانستان برگزار کرد. متغیر پاکستان – هند نیز باید در نظر گرفته شود؛ اسلام‌آباد بدگمانی خود نسبت به شرکت هند در این کنفرانس را به اطلاع مقامات ایالات متحده رسانده است. با در نظرداشت دو نشست جدید ( مسکو و استانبول) به علاوه نشست دوحه، نباید اجازه داد این دو نشست، مذاکرات بین‌الافغانی در دوحه را تحت‌الشعاع خود قرار دهند و آن را کمرنگ کنند. آن‌ها باید پروسۀ صلح دوحه را تسهیل کنند و جایگزین آن نشوند.

باید هم‌چنان تلاش دیپلوماتیکی طبق گفتگوهای دوحه صورت گیرد. کاملا آشکار است که واشنگتن برای رسیدن به صلح در افغانستان عجله دارد و سعی می‌کند نشان دهد فرایند صلح نتیجه ناامیدی ایالات متحده از گفتگوهای بین‌الافغانی است. این موضوع هم‌چنین نشان‌دهندۀ ناشکیبایی امریکا در برابر تاکتیک‌‎های بازدارندۀ رییس‌جمهور غنی است که در نامۀ بلینکن به وی مشهود است. جدول  زمانی که در آن ایالات متحده می‌خواهد اختلافات را حل و فصل کند و در اهداف خود بازنگری کند تا دو طرف را مجبور کند که به طور جدی بر سر میز مذاکره بنشینند بسیار فشرده است. با این حال، انتظار می‌رود این مذاکرات نتایج سریعی به بار آورند، نتایجی که در برابر این واقعیتی انکارناپذیر عرض اندام کنند، واقعیتی مبنی بر این که متأسفانه صلح پایداری که نیاز به توافق دارد به زودی به دست نمی‌آید، زیرا واشنگتن جدول زمانی برای آن در نظر گرفته است.

هم‌چنین سوالی مطرح می‌شود مبنی بر این که آیا واشنگتن به منظور تسریع فرایند صلح بیش از حد به مولفه‌های یک توافق‌نامه تکیه کرده است و به یکی از آن‌ها پیش از حصول نتایج مذاکرات، بیش از حد میدان داده است؟ این امر یعنی واشنگتن تسریع فرایند صلح را به عنوان راه حلی تحمیلی در نظر گرفته است. در حالی که ایالات متحده اعلام می‌کند در پی دیکتۀ‌ چیزی نیست و توافق صلح پیش‌نویسی برای مذاکرات است و باید دید که آیا گروه‌های افغان به این توافق به یک چشم می‌نگرند یا نه.

پاکستان علاقمند موفقیت مذاکرات بین‌الافغانی است که می‌تواند منتج به پایان جنگ و صلحی پایدار قبل از خروج کامل نیروهای ایالات متحده شود. این همان چیزی است که اسلام‌آباد بارها با عنوان “خروج مسوولانه” بر آن تأکید کرده است. به هر صورت، از آن‌جایی که طرح صلح ایالات متحده اجرایی و با آزمون‌های مهمی در ماه‌های آینده روبرو می‌شود، این گروه‌های افغان هستند که باید آن را غنیمت شمرند.