رامش پژواکِ عصرِ طلایی موسیقی ایران

رامش صدایِ نامیرایی‌ که دور از کشورش درگذشت. او در فورم‌های مختلف موسیقی آوازی ایران آثارِ ماندگاری را به یادگار گذاشت که کمتر هنرمندی در حوزه‌‌ی موسیقی آوازی ایران تا کنون چنین کارکردی داشته است.

آذر محبی با نام هنری رامش، زاده‌ی 22 عقرب/آبان 1325 درایران است که کار هنری اش‌را در 12 فروردین/حمل سال 1344 با ترانه‌ی « پرستو جان » در رادیو آغاز کرد. او ریشه‌های اصلی موسیقی سنتی ایران را خوب می‌دانست ولی ظرفیتی‌که در صدایش بود توانست در شگردهای دیگر موسیقی نیز موفقانه گام نهد و اثر خلق کند. آثاری‌ که از او برجای مانده در فورم‌های جَز، جَز لاتین، راک، فانک یا پانک راک،پاپ و موسیقی سنتی است. رامش زمانی در دید مخاطبانش عزیز و محبوب شد که تلویزیون ملیون‌ها انسان‌ را در ایران به سوی خود کشانده و مجذوب کرده بود، او را مردم بیش‌تر از طریق « شوی رنگارنگ» و برنامه‌های فریدون فرخزاد می‌دیدند.


رامش/ عکس از صفحه‌ی فیسبوک رامش

رامش در جریان فعالیت‌های هنری‌اش ترانه‌های دوصدایی زیادی را با خواننده‌های مطرح معاصرش چون منوچهر سخایی، عارف،ضیا آتابای،ویگن و فریدون فرخزاد اجرا کرده است. و هم‌چنان بازی‌گرانِ زیادی در سینمای ایران روی صدایِ رامش لب‌خوانی کرده اند. رامش قبل از انقلاب در ایران بیش‌تر از 600 آهنگ خوانده است. عماد رام،بابک افشار، پرویز مقصدی، عطالله خُرَم،فرید زلاند، رامیک و ناصر چشم‌آذر از جمله‌ی آهنگ‌سازانی اند که با رامش همکاری داشتند. یکی از آهنگ‌های ‌که خارج از البوم و به شکل تک‌ترانه رامش را به شهرت رساند، ترانه‌‌ی رودخانه است که ترانه‌ی آن توسط محمد علی بهمنی بر اساسِ داستان « ماهی سیاه کوچولو» اثری از صمد بهرنگی ساخته شده است. این ترانه را صادق نوجوکی آهنگ ساخته و ناصر چشم‌آذر تنظیم کرده است.


رامش با ویگن/عکس از فیسبوک رامش

رامش پس از انقلاب که از ایران خارج شد و دیگر به پیمانه‌ی دوران قبل از انقلاب  ایران، آهنگ نخواند. او را دوری از وطن کم‌کار ساخت. شاید هم غربت اورا به انزوا کشانیده بود. حتا او اعتراض کرد و برای مدتی دیگر آواز نخواند و در مصاحبه‌ی گفته بود که « نخواندن من ابتدا اعتراض بود به صدایِ قدغن زنان در ایران، صدای قدغن خواننده‌گان زن در سرزمینم که حتا اجازه‌ی خواندن و فریاد درون خود را به گوش‌ها رساندن هم نداشتند. » و این اعتراض که پانزده سال طول کشید، رفته، رفته دیگر به یک عادت تبدیل شده بود، تا صدای همیشه جاوید او را دیگر از گلو بیرون نکند و در پستوی جان پُر دردش هم‌چنان حبس بماند. او در ادامه گفته بود که اگر روزی زمینه‌ی رفتن اش به ایران مساعد شود، از ته دل برای تمامی مردم ایران می‌خواند ولی هرگز زمینه‌ی بازگشت اش به ایران مساعد نشد.

او بعدها موفق شد صدایش را از پستوی جان پُر دردش بیرون کند و در فضای امروزی و دور از وطن ترانه هایی‌ را به ثبت برساند. رامش در این هنگام به همکاری فرید زلاند و آرمیک آهنگ‌سازان مطرح  و از همکاران سابق اش در حوزه‌ی آهنگ‌سازی، البومی را با نامِ « جهانِ سومی » به بازار عرضه کرد. در آغاز قرار بود این البوم را ابی اجرا کند ولی پس ازآن‌ که رامش در اجرای این البوم علاقه‌مندی نشان داد، ابی به خاطرِ احترامی که به رامش داشت آن البوم را در اختیار رامش قرار داد.

البومِ دیگری که رامش آن‌ را دور از ایران به بیرون داد البوم « معشوق همین‌جاست » با اشعاری از مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و آهنگ‌سازی فرزین فرهادی با همراهی داریوش اقبالی و فرامرز اصلانی بود که این دو البوم را نمی‌شود به هیچ وجه با کارهای قدیمی رامش مقایسه کرد. شور و حالی که در اجراهای پیش از انقلاب رامش وجود دارد در این دو البوم دیده نمی‌شود.

ترانه‌ی غربت او که محبوبیت زیادی میان ایرانیان مهاجر داشت، آن‌ را در کنسرت هایش از جمله در کنسرتِ کاباره تهران لاس انجلس اجرا کرده بود.  این ترانه نیز از کارهای اخیر رامش محسوب می‌شود.

رامش در جشن جمهوریت 26 سرطان 1356 با ستار خواننده‌ی مطرح ایرانی به کابل آمد و در غازی استدیوم اجراهایی داشت که در آن سفر، آهنگی را از زنده‌یاد استاد جلیل زلاند با مطلعِ « من شریک غم جانکاه تو ام گریه مکن » با سازها و تنظیم موسیقی افغانی ثبت استدیو کرد، این آهنگ را ظاهر هویدا نیز اجرا کرده است. ترانه‌ی نماز که به ترانه‌ی نیاز شهرت پیدا کرد نیز از آهنگ های رامش است که این آهنگ را اسفندیار منفرزدزاده آهنگ‌سازِ مطرحِ ایرانی روی ترانه‌ای از شهیار قنبری ساخت ولی فریدون فروغی و رامش آن‌ را بدون این‌که شهیار قنبری و یا اسفندیار منفرزدزاده را خبر کند با تغییر نماز به نیاز در رادیو ایران ثبت کردند که این آهنگ خیلی معروف شد.

رامش در باغی در پغمان با استاد زلاند، افسانه ودیگر هنرمندان افغانستان در سال ۱۳۵۶/ عکس از صفحه‌ی فیسبوکی شرگذشت موسیقی افغانستان.

رامش این خنیاگرِ معترض بلاخره در دهم آذر/قوس 1399 هجری خورشیدی به اثر ایست قلبی درگذشت.