خُنیاگر نامیرا

محمدرضا شجریان متولد یکم مهر ۱۳۱۹ در مشهد است. او هنوز کودک بود که صدای خویش را روی آیاتِ قرآنی نزد پدر که خود قاری قرآن بود آزمود. او در قرائت صدای خوش داشت و آرزوی پدر هم این بود که روزی یکی از قاریانِ صاحب نام در مشهد شود. اما پس از راه یافتن در  دانش‌سرای مقدماتی مشهد با یک معلم موسیقی آشنا شد و این آشنایی کماکان مسیر زنده‌گی او را عوض کرد. پس از دیپلوم دانش‌سرای عالی به تدریس مشغول شد و در این هنگام بود که با سنتور آشنا شد. او اساسات سنتور را نزد جلال اخباری آموخت و این ساز علاقه‌مندی اش به موسیقی را دو چندان کرد. او در کنار موسیقی یکی از خوشنویسان مطرح در انجمن خوش‌نویسان ایران بود.

او  به خاطر ورود به دنیای موسیقی وارد رادیو تهران گردید و در شورا امتحان داد ولی بنا به دلایلی موفق نشد و شورا اورا رد کرد. او بعد از آن ‌که از سوی شورا رد شد نزد داود پیرنیا تهیه کنندۀ برنامۀ گل‌ها رفت و نواری را که قبلاً به صدایِ خود ضبط کرده بود گذاشت تا صدایش را داود پیرنیا بشنود و او با شنیدنِ صدای شجریان متعجب شد و از او خواست تا فردا دوباره به رادیو مراجعه کند، شجریان فردای آن روز به رادیو رفت و با سنتور رضا ورزنده آوازی خواند که « برگ سبز 216 »  نامیده شد. و در قوس 1345 برای نخستین بار صدای شجریان با نامِ مستعار سیاوش بیدگانی از رادیو ایران پخش شد. این آغاز کار خُسرو آواز ایران بود که چراغ های روشن پی هم را در زنده‌گی اش در پیش رو داشت و او را به موفقیت های جاویدانه‌ رساند.

شجریان در دههٔ ۱۳۵۰

محمدرضا شجریان تا آغاز سال ۱۳۵۰هجری خورشیدی به‌خاطر این ‌که پدرش نمی‌خواست خانوادهٔ آن‌ها (شجریان) که همه روحانی بودند و با قرائت قرآن شهرت داشتند با نام موسیقی شناخته شوند، او با نام مستعار سیاوش بیدگانی با رادیو همکاری می‌کرد و آواز می‌خواند، ولی بعدها پدرش به او اجازهٔ استفاده از نام خانواده‌گی‌اش را داد و صدای او با نام محمدرضا شجریان روی امواج رادیو رفت. او در همین سال با فرامرز پایور آشنا شد، نزد پایور ردیف‌های آوازی را آموخت و به آموزش جدی‌تر سنتور پرداخت و زمانی‌ که کارش را در برنامۀ گل‌ها آغاز کرد با نورعلی ‌خان برومند آشنا شد. برومند شجریان را با شیوهٔ آوازی حسین طاهرزاده آشنا ساخت و این آشنایی‌ها امید‌های زیادی را برای فراگیری علم موسیقی در او پدید آورد و در سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامی رفت و از او شیوه‌های تصنیف‌خوانی را فرا گرفت. در همین سال بود که شجریان با محمدرضا لطفی، حسین علی‌زاده، ناصر فرهنگ‌فر، داوود گنجه‌ای و جلال ذوالفنون آشنا شد و به عضویت مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت پیوست.

او در این جمع بود که برای نخستین بار شعر نیمایی را وارد موسیقی سنتی ایران کرد. تصنیف داروَگ از ساخته‌های محمدرضا لطفی با شعری از نیما یوشیج را خواند و این کار در موسیقی سنتی ایران سابقه نداشت و این اجرا با استقبال خوبی روبرو شد. محمد رضا شجریان در سال ۱۳۵۴ در جشن هنر شیراز به همراه محمد رضا لطفی و ناصر فرهنگ‌فر شرکت کرد، جشن هنر شیراز، جشنوارهایی از هنر نمایشی و موسیقی  بود که از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ در پایان تابستان هر سال در شهر شیراز و تخت‌جمشید برگزار می‌شد. شجریان درین جشن دستگاه راست پنج‌گاه را به صورت زنده اجرا کرد. دستگاه راست‌پنج‌گاه یکی از دستگاه‌های موسیقی سنتی ایرانی است که در آن زمان تقریبا در حال فراموش شدن بود. ولی محمد رضا شجریان این دستگاه را یک بار دیگر زنده ساخت.

محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۷ همکاری اش را با رادیو قطع کرد اعضای گروه عارف و شیدا همراه با هوشنگ ابتهاج سایه که در آن زمان رئیس بخش موسیقی رادیو بود نیز از رادیو به نشانه‌ای اعتراض به خاطر رویداد 17 شهریور یا همان «جمعهٔ سیاه» سیاه خارج شدند. و محمد رضا لطفی به حمایت هوشنگ ابتهاج « سایه » کانون چاووش را ساخت محمد رضا شجریان نیز در آن کانون آواز می‌خواند.

شجریان در دههٔ ۱۳۶۰

دهۀ 1360 هجری خورشیدی یکی از دهه های مهم و پُربار هنری استاد محمد رضا شجریان است او درین دهه به همکاری زنده‌یاد پرویز مشکاتیان البوم های فراوانی را ثبت کرد که امروز بخش بزرگی از فعالیت های هنری او محسوب می‌شود البوم هایی‌که او با پرویز مشکاتیان درین دهه به ثبت رسانده عبارت از بیداد، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا، دستان، گنبد مینا، دود عود، جان عشاق و قاصدک است و این البوم ها پُخته‌گی کار شجریان را در موسیقی سنتی ایران نشان می‌دهد. در همین دهه او به همراه گروه عارف به رهبری پرویز مشکاتیان کُنسرت های زیادی را در بیرون از ایران اجرا کرد که با استقبال گسترده‌یی روبرو شد. او در کُنسرت های آن سال‌ها بیشتر از البوم بیداد آهنگ اجرا می‌کرد که مایه های اعتراضی دارد.

شجریان در دههٔ ۱۳۷۰

اتفاقِ مهمی که درین دهه در زنده‌گی محمدرضا شجریان رُخ داد جدایی او از همسرش فرخنده گل‌افشان بود. او از فرخنده جدا شد و در ۵۳ مین سالِ زنده‌گی اش در سال ۱۳۷۱ با کتایون خوان‌ساری که ۲۶ سال عمر داشت ازدواج کرد و حاصلِ این ازدواج پسری به نام رایان است که در کانادا متولد شده است. ولی رویدادِ مهم هنری او در دههٔ هفتاد کُنسرت های او در تورِ اروپا و امریکا است که او با همکاری مرتضی اعیان، داریوش پیرنیاکان و جمشید عندلیبی این تورها را به راه انداخت و علاقه‌مندانِ آوازش را از سراسر جهان زیر یک چتر فراخواند. او درین دهه نیز البوم های زیادی را به بازار عرضه کرد.

 شجریان در سال ۱۳۷۷با آهنگسازی کیهان کلهر  آلبوم شب، سکوت ، کویر را منتشر کرد که آهنگ هایش را کیهان کلهر بر اساس موسیقی مقامی شمال خراسان ساخته بود و با آواز محلی اجرا شده که درین آهنگ‌ها  از ساز های محلی خراسانی نیز استفاده شده است. او در همین دهه د ر سال ۱۳۷۸ جایزۀ پیکاسو را از سوی یونسکو دریافت کرد.

شجریان در دههٔ ۱۳۸۰

انتشار البوم‌های «بی تو به‌سر نمی‌شود» و «فریاد» در سال ۱۳۸۱ شجریان را نامزد جایزۀ گرمی ساخت این دو البوم به همکاری حسین علی‌زاده، کیهان کلهر و همایون شجریان اجرا شده بود، محمد رضا شجریان در سال ۱۳۸۲ جهت کمک به زلزله‌زده‌گان بم کُنسرتی را در تهران برگزار کرد و درآمد حاصل از فروش د‌ی‌وی‌دی این کنسرت را نیز به زلزله زده‌گان بم کمک کرد. او درسال ۱۳۸۷ گروه شهناز را بنیان گذاشت که نام این گروه بنا بر ارادتی که شجریان به جلیل شهناز (نوازندهٔ نام آشنای تار) داشت نام‌گزاری کرده است.

شجریان در دههٔ ۱۳۹۰

محمد رضا شجریان در اردیبهشت سال 1390 در نمایشگاهی که در تهران برگزار کرده بود، از ساز هایی که در موسیقی ایرانی ابداع کرده بود رونمایی کرد سازهایی که خودش نیز بالای آن‌ها نام گذاشته و در کُنسرت‌هایش از آن‌ها استفاده کرده است. این عبارت از ساغر، صراحی، شهرآشوب، سبو و کرشمه می‌باشد.

محمدرضا شجریان در اسفند 1398 البوم خراسانیات را که در سال 1365 با آهنگسازی پرویز مشکاتیان اجرا و ضبط کرده بود منتشر کرد. شجریان درین البوم اشعارِ بابا طاهر عریان و ملک‌الشعرا بهار را خوانده است. آهنگ‌های این البوم با حال و هوا و گویش خراسانی اجرا شده است. و هم‌چنان در فروردین ۱۳۹۸ جشنوارۀ بین المللی موسیقی بنیاد آقاخان جایزه ویژه و لقب «خداوندگار موسیقی» را به محمدرضا شجریان داد.

شجریان و مرغ سحر

محمد رضا شجریان را اکثراً با تصنیف « مرغ سحر » می‌شناسند از او همواره در هر کُنسرتی خواسته شده تا این تصنیف را که مضمون سیاسی – اجتماعی دارد و مفاهیم کلان انقلابی را حمل می‌کند اجرا کند و او هم اجراهای متفاوتی از این تصنیف داشته و خیلی هم زیبا آن‌را اجرا کرده است. ولی تاریخچه‌‌یی این تصنیف به کجا برمی‌گردد سازندۀ آهنگ این تصنیف و خوانندۀ اصلی آن کیست شاید به این موارد تا کنون توجه کمتری از طرف علاقه‌مندان این اثر صورت گرفته باشد.

مرغ سحر از ساخته‌های مرتضی نی‌داوود با شعری از ملک‌الشعرا بهار است و این شعر در زمانی سروده شده است که به تازه‌گی جنبش مشروطۀ ایران به پایان رسیده و رضا خان سلطنت را به دست گرفته بود و این مرغ سحر بود که روحیۀ انقلابی مردم را منعکس می‌کرد و تا هنوز هم این مرغ سحر است که صدای ضد استبداد و نابرابری را در دوره های مختلف سیاسی  ایران منعکس می‌کند و طرفدارانِ زیادی دارد. نخستین هنرمندی که این اثر را خوانده است ملوک ضرابی است که برخی ها صدای اورا با صدای قمرالملوک وزیری اشتباه گرفته اند. کسانی چون ملوک ضرابی، ایران‌الدوله هلن، جلال تاج اصفهانی، محمدرضا شجریان، نادر گلچین، هنگامه اخوان، شهلا سرشار، همایون شجریان، فاضل جمشیدی، شکیلا، سالار عقیلی، فرهاد مهراد، محسن نامجو و گوگوش تا کنون این اثر جاویدان را با شگرد های مختلفی اجرا کرده اند.

شجریان بیماری و درگذشت

محمدرضا شجریان در پیام تبریکی نوروز ۱۳۹۵ که به واسطۀ ویدیویی منتشر شد چنین گفت: (خود من هم با یک میهمان ۱۵ ساله‌یی سال‌هاست که آشنا هستم و دوست شدیم با هم‌دیگر و الآن هم من به خاطر همان این جا ایستاده‌ام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچهٔ حرف‌گوش‌کنی شدم و چند وقت دیگر هم در این‌جا هستم، چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم این‌ جا، برای این ‌که با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم ان‌شاءالله. به تفاهم که رسیدیم، راه می‌افتم می‌آیم به سراغ شما هم‌میهنان عزیزم و کارهای هنری‌ام را دنبال خواهم کرد. ) این پیام تمامی رسانه هارا در آن سال پُر کرد و خبرناگوار و نا امید کننده  به علاقه‌مندان اش بود. همه جا از مبتلا  شدن استاد به سرطان کلیه حرف می‌زدند و نا امید بودند که مبادا این مهمان پانزده ساله استاد را با خود ببرد و متاسفانه بعد از ظهرِ پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ خبرِ جاودانه‌گی استاد در همه جا پیچید و همه‌گان را به ماتم نشاند.

واکنش ها به مرگ شجریان

ساعتی پس از درگذشت استاد شجریان در بیمارستان جم تهران، شمار زیادی از علاقه‌مندانش پشت شفاخانه حضور یافتند و شب را نیز آن‌جا گذراندند. در ایران و دیگر کشور های فارسی زبان و هم‌چنان هنرمندان و افراد سر شناس در تمامی کشور ها به درگذشت استاد محمد رضا شجریان واکنش نشان دادند. خواننده‌گان موسیقی غیر سنتی ایران نیز هرکدام متاثر بودند و تسلیت می‌فرستادند و شجریان را صدای ایران می‌دانستند. و این واکنش هنرمندان غیر سنتی نیز بی سابقه بود.