کشورهای نفتخیز و پولدار جهان عرب، در زمینۀ تحصیلی و تحقیقات علمی شناخته شده نیستند، اما خودشیفتهگی آنان حد و مرز ندارد. امارات متحدۀ عرب نمایندۀ این گرایش است. ماموریت مریخ امارات، در ماه جولای سال 2020 به معنای موفقیت و بازدید از سیارۀ سرخ در ظرف شش ماه است؛ شهرهای امارات متحدۀ عربی دارای چشم اندازهای چشمگیر و برتر از بلندترین و خیرهکنندهترین ساختمانهای جهان هستند و بهترین شرکت هواپیمایی جهان خط هوایی امارات نامیده میشود.
در این نزدیکیها امارات متحدۀ عرب و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با عربستان سعودی شروع به ساخت (نویم Noam ) بزرگشهری آیندهنگر، در اعماق کویر هممرز با دریای سرخ، کرده اند، به هزینۀ بالغ بر 500 میلیارد دالر. بزرگشهر آیندهنگر دارای باران مصنوعی، مهتاب با ویژه گیهای مصنوعی، خدمتکارهای رباتیک و تکسیهای پرنده خواهد بود. قطر، قصد دارد بیش از 220 میلیارد دالر را برای میزبانی جام جهانی فیفای سال 2022 هزینه کند.
برخیها این نمایشهای بزرگ را مسخره میکنند و انتقاد بر این است که نقش عربها در این همه تغییرات و تحولات چیست؟ تمام این آبادانیها کار خارجیهای مقیم امارات و قطر است، این خارجیها در استخدام اماراتیها و قطریها هستند، آنان از خادمان خانهگی گرفته تا رانندهگان و معماران معروف و تا نخبهترین مهندسان را در استخدام دارند. فرهنگهای عربی و پاکستانی هنوز هم، حتا هشت قرن پس از پایان دوران طلایی اسلام، عنصر خودشیفتهگی دارند.
اما، با دانستن این که نفت روزی خشک خواهد شد، بعضی حاکمان عرب شورای خلیج فارس برآورد کرده اند که هیچ راه بدیلی ندارند، اگر روی اقتصاد غیر نفتی سرمایهگذاری نکنند. کوبیدن بر طبل شان و جلال گذشته و تعلیم و تربیت از نوع معمول مذهبی، آنان را روزی به هلاکت میکشاند. کشورهای عربی روی تحصیلات عالی سرمایهگذاری کرده اند، تحصیلات ابتدایی تا دانشگاهی در تمامی موسسات دولتی شهرها رایگان است. دانشگاههای جدید عربی زیادی همراه با چندین دانشگاه امریکایی،آزمایشگاهها، با تجهیزات علمی و تحقیقی همراه با استادانی که معاش بلند میگیرند، در کشورهای پولدار و نفتخیز عربی فعالیت دارند.
آیا این کارا خواهد بود؟ آیا فرهنگ یادگیری و بورس تحصیلی ایجاد شده است؟ طبیعت که یک مجلۀ علمی بسیار معتبر و دارای علاقهمندان زیاد است، در مقالۀ جدید نسخۀ خاورمیانهیی خود عربستان سعودی را دومین کشور تولیدکنندۀ علم در غرب آسیا پس از اسراییل توصیف میکند. سایرکشورهای شورای همکاری خلیج فارس هم در رده بندی جهانی توانسته اند که بالا بروند و تنها معیار مورد استفاده در این درجهبندی را تعداد مقالات پژوهشی منتشر شده از دانشگاهها دانسته اند.
اهداف عمومی مجلۀ طبیعت، احتمالاً تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و مالی قرار گرفته است. نتیجۀ شگفتآور دوم بودن عربستان سعودی در تولید دانش با شواهد دیگر پشتیبانی نمیشود. به عنوان مثال گزارش علمی یونسکو، بسیار محتاطانهتر در این زمینه نوشته است. این گزارش برآورد کرده که در بیشتر کشورهای عربی سیستم آموزشی تا هنوز قادر به شناسایی فارغ التحصیلانی نیست که انگیزۀ بیشتر برای ترقی اقتصادی و علمی دارند.
اساتید دانشگاهها که از دورههای آموزشی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باز میگردند، از بی تفاوتی، بی علاقهگی، ضعف اخلاق کار و عدم کنجکاوی دانش آموزان خود شکایت دارند. آنان میگویند که عادت خواندن در دانشجویان عرب شان توسعه نیافته است. اکثر دانشجویان، رشتههای فنی مانند بازاریابی، بانکداری و مدیریت را انتخاب میکنند و تعداد کمی از آنها به دنبال رشتههای علمی هستند.
قرنها پس از پایان عصر طلایی اسلام (قرن های 9 تا 13)، فرهنگ عرب هنوز خودشیفته و متمرکز بر تبریک و تمجید است و این هستۀ اصلی نگرش عربها نسبت به دانش و یادگیری است. اعراب با یقین به این که تنها دین واقعی را در اختیار دارند و عربی کاملترین زبان دنیا است، ادعای انحصار ابدی برحقیقت دارند و این غیر از خودشیفتهگی چیز دیگری نیست.
نارسیس، یک شخصیت افسانهیی یونان است که با هذیان عاشق خودش میشود و همه اطرافش را تحقیر میکند، الهه نمسیس، او را مجازات شدید کرد. نارسیس چنان شیفتۀ خود بود که نمیتوانست از خودش دور شود و با همین حس درگذشت. نارسیستها کسانی اند که نشاط خود را از دست میدهند زیرا اشتیاق کمی برای یادگیری، تعامل و اختلاط با افراد دیگر در آنها وجود دارد. امروزه بسیاری از جوانان عرب، محصول یک فرهنگ نارسیست اند که آنان را خودشیفته و تنبل بار آورده است. آنها فکر میکنند که دست آوردهای مدرن تنها بازتاب کمرنگی از آثار بنیادی نیاکان مسلمان آنها است و از پیگیریهای فکری چشم پوشی میکنند.
این تصور خیالی است. ساینس و دانش از همه نوع بشر نشأت گرفته و در تمدنهایی که از قبل از اسلام بوده اند وجود داشته است. علم در بابل باستان و مصر 3000 تا 4000 سال پیش آغاز شده بود و تمدنهای چین، هند و یونان نیز بسیار بارور بودند. مسلمانان بسیاری، ایدههای خارق العاده جدید به وجود آوردند، اما دانش آنها فقط بخشی از دانش امروزی بشر است.
اما برخی نشانههای امیدوارکننده در جهان عرب در حال ظهور است. با دسترسی به رسانههای بیشتر و آزادیهای فردی بیشتر برای شهروندان، به ویژه برای زنان، افراد زیادی در حال حرکت به سمت منحنی یادگیری و جذب ارزشهای جهانی اند. در حالی که گرایش به رسمیت شناختن اسراییل به معنای شکستپذیری است و منافع فلسطین را به هیچ میگیرد، کاهش تبلیغات ضد یهودی برای همه خوب است.
اما پاکستان ما هنوز مشغول تولید توهمات خودشیفتهگی جدید است. پاکستان ارادهیی برای مقابله با هرج و مرجهای شهری در کراچی یا ایجاد اشتغال برای شهروندانش ندارد، اما به دنبال تسویۀ حساب از طریق ساختن گذشتهیی ترکی – اسلامی و ترویج سریال تخیلی « عثمان» است که اکنون میلیونها نفر آن را تماشا میکنند، این شکل جدیدی از نارسیسم و فرار از حقیقت است.
شواهد بسته شدن ذهنیت پاکستان کاملاً مشهود است. مطالعه درمورد تاریخ جهان، فلسفه، معرفتشناسی یا ادیان تطبیقی در برنامههای درسی وجود ندارد، در برنامههای درسی ملی دروس مذهبی، بسیار افزایش یافته است، انگار برنامهریزان میخواهند دانشآموزان را برای زندهگی در یک دنیای دیگر آماده بسازند، نه در جهان کنونی. این راه حل نیست.