استاد زریاب حامی فرهنگ تاجیکان

در سال 2020، شخصی، خانواده­ای، محلی، روستایی، شهری و کشوری نیست که سوگ‌وار و داغ‌دار نشده باشد. امسال باران مرگ بر سقف هر منزلی چه اشخاص عادی و خاص بارید و سیلی از اشک­‌ها را جاری ساخت و جهان را در اقیانوسی از غم و اشک­ رها کرد. روزی نیست که در رسانه­‌ها و شبکه­‌های اجتماعی جهان خبر درگذشت شخصی را نشنویم و نبینیم. انگار مرگ کینۀ دیرینۀ خود را بر سر بشر دارد خالی می­‌کند. امسال هر شخصی بیشترین پیامی که شنیده یا گرفته تسلیت بوده­ است. من شخصا این‌قدر پیام تسلیت شنیدم و دیدم که این آواخر آرزوی کر بودن یا مثل شخصیت­‌های رمان کوری ( اثر ژوزه ساراماگو ) کور بودن را آرزو می­‌کنم، تا دیگر این خبرها و پیام­های تلخ و غمگین را نشنوم و نبینم. چند روز قبل که به فیسبوکم سر زدم دوباره باز چشمم خورد به پیام‌­ها و عبارت‌های غم‌گین کننده که حکایت از سفر خردمندی دیگر می­‌کرد.

بازهم غروب خورشید دیگر که روشنایی­‌اش فراتر از مرزهای جغرافیای خود رفته و دل هزاران هنردوست و ادب‌دوست را تسخیر کرده بود.  نام استاد اعظم رهنورد زریاب، داستان‌نویس مطرح  افغانستان برای ادیبان، شاعران و اکثر مردم جغرافیای فارسی زبان بسیار آشناست. چهرۀ هنری و ادبی استاد علاوه بر کشور خودش افغانستان، در ایران و تاجیکستان نیز برای اهل ادب، هنر و حتا مردم عادی کاملا شناخته شده ­است. کوچ این مرد بزرگ و آزاده که تکیه­‌گاه معنوی ادیبان، نویسندگان و شاعران بود، موج غمگینی از واکنش‌ها را در رسانه‌­ها و شبکه‌­های اجتماعی سه کشور فارسی زبان به وجود آورد که نشان از محبوبیت و شخصیت ادبی وی نزد مردم سه کشور فارسی زبان است. اگر چنین پیام‌­هایی را از شبکه‌­های اجتماعی و رسانه‌ها جمع­‌آوری کنیم، حتما کتاب و یادنامۀ خیلی زیبا به نشر خواهد رسید که در آینده ارزش ادبی و تاریخی خواهد داشت. امیدوارم  در آینده کسانی بتوانند این کار را انجام بدهند. چنین پیام­‌ها و یادداشت­‌ها از طرف ادیبان، دوست‌داران و مخلصان آثار وی و حتا چهره­‌های شاخص سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سه کشور فارسی زبان خیلی زیاد است. در این نوشته فرصت و مجال اشاره به تمام آن‌ها نیست، در این جا تنها به برخی از یادداشت­‌ها و واکنش‌هایی که از طرف مخلصان و دوست‌داران وی در این سوی آمو یعنی تاجیکستان نسبت به درگذشت ایشان شده ­است، می‌پردازم. امیدوارم که آینده به شکل مفصل و مبسوط به فعالیت­های ادبی و آثار ایشان که ارزش ادبی، تاریخی و فرهنگی دارند بپردازم.

داستان­‌های کوتاه استاد زریاب در مجله‌­ها و روزنامه­‌های تاجیکستان بارها توسط استادان برجستۀ تاجیک  به خط سیریلیک برگردان و نشر شده­‌اند. مانند داستان «مردی که سایه­‌اش ترکش کرد»،( هفته نامه ادبیات و صنعت 1 فوریه سال 2018 – ص 15) و «خواستم نویسنده شوم»، ( صدای شرق – 2018 – شمارۀ 2 – ص 71 – 85) و …که توسط استاد برجستۀ دانشگاه ملی تاجیکستان بدرالدین مقصود­اف  به خط سیریلیک برگردان و نشر شده ­اند. با صحبت تلفنی که با دکتر بدرالدین مقصوداف داشتم ایشان با شنیدن خبر مرگ زریاب سخت اندوهگین شده و ضمن تسلیت به جامعٖۀ ادبی و مردم افغانستان از استاد رهنورد زریاب، همچون یک نویسندۀ بزرگ که آثارش از نظر ارزش ادبی می‌­تواند در سطح نوشته­‌های صادق هدایت قرار بگیرد یاد کردند. استاد بدرالدین تاکید کردند که متاسفانه در فضای ادبیات تاجیک، نویسنده­‌هایی که ویژگی سورئالیستی با اسلوب خاص درنوشته‌هایش دیده شود کمتر داریم. از استاد رهنورد یک چهرۀ فوق العاده در نویسندگی نام بردند که تحول ژرفی در داستان‌نویسی افغانستان به وجود آورده ­است و احساس خوشحالی کرد که توانسته ­است برخی از داستان­‌های وی را به خط سیریلیک برگردان و پیشکش مخاطبان تاجیک نماید. استاد بدرالدین تصریح کردند که داستان­‌های استاد زریاب با استقبال گرمی جامعۀ ادبی تاجیک مواجه شده و آینده تصمیم دارد که در فرصت­‌های مناسب داستان‌های دیگری این نویسندۀ زبردست و قوی را به خط سیریلیک برگردان کند.

دکتر صفر عبدالله؛ ادیب و منتقد شناخته شدۀ تاجیک در صفحۀ فیسبوک خود یادداشتی نسبتا بلند نوشته و ضمن همدردی با مردم افغانستان از خاطراتش با این نویسندۀ بی نظیر و هم‌صحبت شدنش در تهران و نیز با برادرش « عالم جان دانشور» در مسکو که به عنوان مترجم در روزنامۀ «پراگرس» کار می­‌کرد یاد کرده ­است.  دکتر صفر عبدالله از استاد زریاب یک چهرۀ شناخته شده در جهان یاد می­‌کند که صاحب بیش از 100 داستان کوتاه و رمان است و آوازه­‌اش فراتر از کشورهای فارسی زبان رفته ­است. استاد صفر عبدالله به برخی از داستان­‌های نشر شدۀ وی در مسکو که از استقبال گرمی برخوردار بوده اشاره کرده­ و هم‌چنین در آخر یادداشت خود به برخی از  چهره­‌های شاخص سیاسی، اجتماعی و ادبی افغانستان که نسبت به مرگ استاد زریاب واکنش­ نشان داده‌­اند یاد کرده‌­است. و در آخر از کوچ این نویسندۀ بزرگ که حامی فرهنگ تاجیکان بود دریغ و افسوس خورده­ است.

شاعر جوان دیگر تاجیک؛ خورشید احسان در صفحۀ فسبوک خود ضمن همدردی با مردم افغانستان از خاطراتش و از صحبتی که با استاد زریاب در تهران داشته و لحن لهجۀ خاص استاد و تلاش و کارهای ارزشمند استاد در جهت گسترش درست‌نویسی و گسترش اصطلاحات فارسی یاد کرده اند  و دلیل نویسندگی خانم استاد زریاب را شخصیت بی­همتای استاد زریاب دانسته و به برخی کتاب‌هایی که از استاد خوانده اند اشاره کرده ­است.

کاربری دیگری شبکۀ اجتماعی تاجیک به نام سپهر کرامت الله ضمن ابراز تسلیت به پیوندان و مردم افغانستان، مرگ استاد زریاب را ضایعۀ بزرگ برای تاجیکان و همه دوست‌داران ادبیات اصیل دانسته و بیان می­‌کند که با نوشته­‌های استاد زریاب بزرگ شده و هر نوشتۀ استاد را حریصانه می‌خوانده ­است. و از استاد زریاب یک چهرۀ تکرار نشدنی در ادبیات نام برده­ است.

علاوه بر شخصیت­‌ها و دوست‌داران تاجیک وی که نسبت به درگذشتش واکنش نشان داده ­اند بسیاری از سایت‌های خبری تاجیکی نیز خبر درگذشت استاد زریاب را پوشش داده ­اند. از جمله سایت خبری ( m.sputnik-tj ( تاجیک  با  ابراز همدردی با مردم افغانستان از این مرد بزرگ یاد کرده و نوشته است: «  رهنورد زریاب، داستان نویس بی‌­همتا و سابق رئیس اتحاد نویسندگان افغانستان در سن 76 سالگی از مریضی ویروس کرونا وفات کرد». سپس به شکل مفصل در بارۀ زندگی و فعالیت‌­های ادبی و آثار وی پرداخته است. همچنین سایت خبری ( asiaplustj.info ( تاجیک از ایشان به عنوان معروف‌ترین داستان نویس­‌های ادبیات معاصر فارسی و شناخته شده یاد می‌کند که در تاجیکستان و ایران مخاطبان زیاد داشته ­است. و سپس به شکل مفصل از فعالیت­‌های ادبی و زندگی وی یاد می­‌کند.

استاد محمد اعظم رهنورد زریاب در سال 1323 خورشیدی در افغانستان به دنیا آمد و چند روز پیش بر اثر بیماری کرونا از دنیا گذشت. تجربۀ مهاجرت، عوامل سیاسی و اجتماعی  و شناخت فرهنگ­‌ها در جهان‌بینی وی  و آثارش تاثیر عمیقی گذاشته ­است. تسلط وی بر زبان، شعر و ادبیات و دانستن زبان­‌های انگلیسی و فرانسوی باعث شد که در نویسندگی صاحب سبک و با تفکر تازه و تخیل قوی ظهور کند. رمان «گلنار و آیینه»  یکی از  رمان­‌های موفق و پرمخاطب استاد زریاب است که بین جوانان افغانستان محبوب است. از استاد زریاب مجموعه داستان­‌های « آوازی در میان قرن‌ها» ( 1362)، « هذیان‌های دور غربت» (1383)، «زیبای زیر خاک خفته» (1388)، «چارگرد قلا گشتم» (1390)،«درویش پنجم» ( 1395)، «سکه‌ای که سلیمان یافت» (1397)  در کابل و تهران و دیگر کشورها به نشر رسیده­ است. در کابل و تهران به پاس فعالیت­‌های ادبی وی بارها از ایشان قدردانی شده ­است و چهره­‌های شاخص فرهنگی مانند استاد محمود دولت آبادی و دیگران در بارۀ کتاب‌­های ایشان و ارزش ادبی و هنری آن‌ها از استاد رهنورد زریاب تحسین و تقدیر کرده­ اند.