روند افراطگرایی در صفوف پولیس ملی افغانستان نام پژوهشی است که در برج قوس 1394 از سوی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان به نشر رسیده است. این پژوهش به بررسی روند و رشد افراطگرایی در صفوف پولیس، در یازده ولایت کابل، بلخ، غور، بامیان، هرات، هلمند، کندز، کندهار، پکتیا، پکتیکا و ننگرهار میپردازد و به صورت کل عواملی را جستوجو میکند که از سال 1387 به اینسو، منجر به یکسری حملات خشونتبار، موسوم به «حملات سبز بر آبی» شده است. فرضیۀ اساسی پژوهش این است که مسبب بالقوۀ چنین حملاتی، افراطگرایی است. این پدیده، خود برخاسته از تنشها و تضادهای ایدئولوژیک میتواند باشد که سه عنصر عمدۀ انحراف سیاسی، افراطگرایی مذهبی و عدم مدارای اجتماعی در ایجاد آن نقش اساسی دارند. بر اساس بررسیهای این پژوهش، انحراف سیاسی بخشی از فرایند افراطگرایی است که با نارضایتی سیاسی و مقاومت علیه نظم موجود سیاسی تعریف میشود. بدین معنا که انحراف سیاسی هر گونه همدلی و حمایت از مخالفت مسلحانه برای تغییر ساختار کنونی دولت و نیز عدم وفاداری به قانون اساسی شمرده میشود. همچنین افراطگرایی مذهبی شاخص دیگری از فرضیۀ افراطگرایی را میسازد که بر اساس انحراف از دیدگاههای میانهروانۀ مذهبی و هر گونه تمایل به تفسیر افراطی از آموزههای مذهبی، تعریف میشود.
بنابراین، بر اساس سنجش این پژوهش، تمایل به مقاومت خشونتآمیز علیه نهادهای مجریه و مقننۀ نظام کنونی، طرد و انکار کسانی از دین رویگردان شده اند، توجیه مذهبی خشونت، عدم مدارا و بردباری در برابر پیروان ادیان دیگر همه از مصداقهای افراطگرایی مذهبی به شمار میروند.
سومین شاخص افراطگرایی، بر اساس این پژوهش، عدم مدارای اجتماعی تشخیص نابردباری و عدم مدارای اجتماعی است که با هنجارها و ارزشهای پذیرفتهشدۀ بینالمللی تعیین میشوند. حقوق زنان و حقوق بشر از شاخصهای این سنجش اند. بدین ترتیب مفهوم افراطگرایی به مثابۀ فرضیۀ اصلی واحدهای سنجش زیر را به دست داده اند.
انحراف سیاسی:
دیدگاهها دربارۀ رهبران حکومت
دیدگاهها دربارۀ ناتو و نیروهای همپیمان
دیدگاهها دربارۀ قدرتیابی دوبارۀ طالبان
افراطگرایی مذهبی:
دیدگاهها دربارۀ تفسیرهای دینی و اعتقادی میان پرسنل نیروهای امنیتی
دیدگاهها دربارۀ پذیرش و تحمل مذهبی و مدارای قومی و فرقهیی
دیدگاهها دربارۀ سازگاری اسلام و دموکراسی
عدم مدارای اجتماعی:
دیدگاهها دربارۀ زنان و حقوق بشر
دیدگاهها دربارۀ ارزشهای پذیرفتهشدۀ بینالمللی و سازگاری آن با اسلام
دیدگاهها دربارۀ سازگاری ارزشهای پذیرفتهشدۀ بینالمللی با جامعۀ اسلام.
یافتههای اساسی:
- بیش از 68 درصد پاسخگویان به فساد در سطوح مختلف نیروهای امنیتی و نظامی باور دارند.
- بیش از 72 درصد به رغم موجودیت دادگاههای نظامی و نظام قضایی به مقابلۀ مسلحانۀ مردمی علیه مفسدان معتقدند.
- حدود 11 درصد از پاسخگویان با دستاویز مبارزه علیه نفوذ طالبان به نیروهای پولیس پیوسته اند.
- تقریباً 20 درصد دیگر دلیل پیوستن به صفوف پولیس را انگیزههای اقتصادی و مالی عنوان کرده اند.
- 67 درصد از پاسخگویان نیز علت حضورشان در نیروهای پولیس را حفاظت از کشور خوانده اند.
- دلیل حداکثری حملات سبز بر آبی انگیزههای شخصی بوده و عاملان آن به سبب نارضایتیهای فردی، بحرانهای روحی و باورهای ایدئولوژیک، دست به چنین حملاتی زده اند.
- 83 درصد از پاسخگویان باور دارند که مقاومت مسلحانه علیه منتقدان اسلام قابل توجیه است.
- 76 درصد دیگر در ولایت پکتیا معتقدند که طالبان در گذشته رهبران خوبی بوده اند اما نه به این معنا که مشروعیت دینی داشته باشند.
- 10 درصد از پاسخگویان ولایتهای پکتیا و پکتیکا بدین باور اند که حملات انتحاری یک نمونۀ موجه مقاومت مسلحانه علیه مخالفان اسلام است.
- پاسخگویان در ولایت کندز بیش از سایر ولایتها بدین باور اند که اسلام با دموکراسی تطابق ندارند و بیتوجه به ارزشهای دموکراتیک، هوادار نظام اسلامی اند.
- نزدیک 25 درصد پاسخگویان در جریان خدمت معتقد به تبعیض قومی اند.
- نزدیک به نیمی از پاسخگویان این پژوهش باور دارند که مواد کنوانسیونهای بینالمللی در راستای حقوق بشر و حقوق زنان با ارزشهای اسلامی همسو نیستند و بیشتر این پاسخدهندهگان از ولایتهای کندهار و کندز اند.
- بیش از 80 درصد پاسخگویان ولایت کندهار لت و کوب زنان را به سبب سرپیچی از قوانین اسلامی و بیاحترامی به سنت و فرهنگ افغانستان تأیید میکنند.
شیوۀ اجرای تحقیق:
در این پژوهش 1498 سرباز پولیس، 151 افسر و 8 مسؤول عقیدتی (پیشنماز قطعه) در یازده ولایت شرکت کرده و دیدگاههایشان با تکمیل یک پرسشنامه گردآوری شده است.
گروه پژوهشگران ساحوی این تحقیق متشکل از 22 دانشجو و فارغالتحصیل بومی رشتههای علوم مختلف سیاسی، جامعهشناسی، ادبیات، روابط بینالملل و… بوده که هیچ نوع وابستهگی با نیروهای دفاعی و امنیتی کشور نداشته اند. این گروه، یک دورۀ آموزش رسمی دو روزه را برای رعایت نرمهای اخلاقی در انجام پروژۀ تحقیق سپری کرده و سپس کار ساحویشان را آغاز کرده اند.
پرسشنامهها در چهار بخش طراحی شده که بخش اول شامل مشخصات عمومی و فردی پاسخگو و بخشهای دیگر مربوط به هدف و فرضیۀ این تحقیق است. محتوای به دست آمده از پرسشنامهها، به صورت دستی در فایل اکسل ذخیره شده و سپس تمام دادهها در نرمافزار SPSS انتقال داده شده است.
مشخصات تحقیق:
عنوان: روند افراطگرایی در صفوف پولیس ملی افغانستان
نویسندهگان: رابرت زمان و جنرال عبدالهادی خالد
زبان پژوهش: انگلیسی
هماهنگکننده: مصعب عمر
پژوهشگران اصلی: عبدالاحد محمدی، مریم هوتکی و مصعب عمر
بررسیکنندهگان: داکتر شهربانو تاجبخش، رییس برنامۀ امنیتی دانشگاه پاریس و خانم وانداد فلباب، عضو ارشد مرکز امنیتی و اطلاعاتی قرن بیستویکم در برنامۀ سیاست خارجی موسسۀ بروکینگز.
هماهنگکنندۀ کار ساحوی: غلامرضا ابراهیمی
ناشر و مجری: انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، قوس 1394
برای جزئیات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:
https://aiss.af/persian/assets/aiss_publication/068892d332b914a1e5740deaaba8a8d3.pdf