ترکیه در سال 2004، ده میلیون دالر از فروش سریالهایش به بیرون از کشورکسب در آمد داشته است، در حالی که این مبلغ در سالهای گذشته به بیش از 150 میلیون دالر میرسید، گر چه این نسبت به درآمد میلیاردی صادرات ترکیه از وجه درآمد سریالها مبلغ چندانی به نظر نمیرسد اما با این حال، سریالها یکی از صنایع پر درآمد صادراتی ترکیه را تشکیل میدهد. اما این همۀ ماجرا را تعریف نمیکند.
سریالهای ترکی، طی سالهای گذشته از مرزهای مختلفی عبور نموده و محبوب بسیاری از مردم جهان شده است. به گونۀ مثال، در افغانستان با نشر یک سریال آغاز و رفته رفته تمامی فضای سریالی افغانستان را تصرف نمود. در کشور پاکستان، تعدادی از سریالهای ترکی باعث حوادث خونین گردید و در ایران که رقابتهای فرهنگی زیادی با ترکیه دارد، نیز توانسته است سریالهای ایرانی را شکست بدهد و در صدر محبوبیت بین ایرانیان قرار گیرد.
علت این همه محبوبیت و قدرت سریالهای ترکی در چه است؟ و این سریالها جدا از مسایل اقتصادی برای دولت ترکیه چه منافعی دارد؟ سوالی است که با استناد به چند مورد مشخص، در این مقاله به آن خواهم پرداخت.
دلیل آشکاری که میشود به آن در قدم نخست پرداخت این است که: با گسترش نشر سریالهای ترکی، دامنۀ تبلیغات کالاهای ترکی نیز در بازار کشورهای دیگر زیاد گردیده و چرخۀ تقاضای آن کشور به حرکت در آمده، باعث تقاضاهای بیشتر برای واردات لباسها، وسایل خانه، لوازم اداری و اشرافی، تزیینی حتا غذاهای ترکی و در بازار و زندهگی روزمرۀ شهروندان دیگر ممالک میگردد. همچنان فرهنگ ترکی بیشتر محبوبیت پیدا میکند. ثانیا تنها موارد اقتصادی همۀ ماجرای این نشرات نیست، زیرا ماجراجوییها و سیاست نرم ترکها به اقتصاد خلاصه نمیشود. دولت ترکیه، در صدد احیای امپراتوریی با هژمونی فرهنگی است تا به لایههای امنیتی و سیاسی کشور ها وارد گردد.
ازسوی دیگر دولت ترکیه با تمرکز به تولید سریالهای با کیفیت و صادر نمودن آن، متوجه چنین مسایلی است، همچنان میخواهد، تفکر و فرهنگ کشورش را به نمایش درآورد. به همین علت است که ترکیه، تولیدکنندهگان سریالها را وارد انجمن اقتصادی این کشور کرده است. چنین دیدگاه و سیاست صنعت فیلم سازی، از سالهای گذشته در سینماهای هالیود محور اصلی نفوذ بوده است و گسترش این تفکر باعث گردیده تا تولیدکنندهگان سریالها در کنار کارشناسان اقتصادی قرار گرفته از شرایط، امکانات و توقعات برای فروش بیشتر، استفادۀ اعظمی کنند.
علاوه بر موارد یاد شده، انجمنهای ویژهیی با ترکیب فیلمسازان، تهیه کنندهگان، بازیگران، کارگردانان و بازاریابهای حرفهیی برای نظارت بر محتوا و ظواهر سریالها با حمایت دولت ایجاد گردیده است. ترکیه بعد از تهیۀ امکانات و ظرفیتهای مورد نیاز برای ساختن سریال، بودجۀ فوقالعادهیی را در اختیار تهیه کنندهگان تلویزیونی قرار داده است. در حالی که هیچ یک از شبکههای تلویزیونی در شرایط بد مالی کنونی و با امکانات اندک در دست داشتۀ شان، قادر به تولید سریالهای پرهزینۀ این چنینی نیستند، اما دولت با سیاستهای زیرکانه چنین ریسک را پذیرفته و با اختصاص بودجۀ هنگفت، عملاً همه چیز را برای تولید سریالهای بلند، پر هزینه و زمانبر فراهم کرده است.
صنم چویک عضو هیات علمی دانشگاه آنکارا در ترکیه، در یکی ازکنفرانسهای دانشگاه ایندیانای امریکا دربارۀ علل موفقیت سریالهای ترکی، چنین گفته:« این سریالها نقش مهمی در نشان دادن جهات مختلف قدرت نرم این کشور داشته و از جنبههای موضوعاتی که به آن میپردازد، تاثیر بسزایی روی ذهنیت تماشاگران این سریالها، به ویژه تماشاگران زن دارد.» او با مقایسۀ تاثیر مشابه فیلمها و سریالهای امریکایی در فرهنگ عامه یاد آور می شود که سریالهای ترکی بیشتر با پرداختن موضوعاتی چون رمانس، آموزش، آزادی زنان و از همه مهمتر مسایل خانوادهگی توجه به این صنعت مهم را به عنوان یک ابزار دیپلوماسی عمومی، در رساندن غیرمستقیم پیامهای ترکیه به گوش مردم جهان بیشتر ساخته است.
محبوبیت سریالهای ترکی پس از تحت تاثیر قرار دادن کشور های خاورمیانه، ایران و آسیای میانه به مرز امریکای لاتین رسیده و در کشورهایی مانند آرژانتین و شیلی باعث نگرانی صنعت سینما و سریال این کشورها شده است. در گذشتۀ نه چندان دور، سریالهای این کشورها نیز، از چنین جایگاه جهانی بر خوردار بود.
شرکتهای رسانهیی روبرت مرداخ، سریالها را ابزار های سرمایهگذاری و تبلیغ لیبرال زیستی، جذاب و پر درآمد میداند و تا سالیان زیادی در خط مشی کاری شان نشر و ساخت چنین سریالها نقش مهم داشت. اما اکنون این منش را سریالسازهای ترکی در پیش گرفته اند. در این سریالها اثری از دین و رفتارهای دینی به چشم نمیخورد و در عوض، آزادیهای اجتماعی، رقابتها، انتقامهای عشقی، ناهنجاریهای خانوادهگی با رنگپردازیهای زنده با فضاهای باز و موقعیتهای حقیقی، به مشخصات شناسایی اصلی سریالها مبدل گردیده است.
از دلایل دیگر محبوبیت سریالهای ترکی در افغانستان، تشابه فرهنگی عمیقی که بین دو کشور وجود دارد، میباشد. همچنان شدت تغییر جهانی شدن مانند: تقابلهای اجتماعی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل خانوادههای فقیر و ثروتمند باعث گردیده تا بینندۀ افغان با این سریالها رابطۀ احساسی و همذات پنداری پیدا کند. در سریالهای ترکی خانوادهها و پیوندهای خانوادهگی اهمیت زیادی دارد و معمولاً شکلی از پدرسالاری و مرد سالاری حاکم جامعۀ شان را به نمایش میگذارد که تشابه فرهنگی جامعۀ ترکی و افغانستان را بیشتر به چشم بیننده هویدا ساخته و برای او جذاب میشود.
تهیه کنندهگان این سریالها سعی میکنند با ورود به زندهگی مردم عادی و پرداختن به مسایل و مشکلات آنها وارد دنیای احساسی و روانی شخصیتهای تماشاگر شده، علایق شان را کشف و در آن رخنه کنند، تا تماشا کنندهگان را بیشتر وادار کنند تا به تماشای سریال بپردازند. به این منظور تلاش میکنند تا موقعیتهای ناگهانی و هیجان انگیز، خیالپردازی و بازسازی روایت قصهها را خلق کنند.
همۀ این موارد روی هم رفته، از نگرش دولتی به سریال و فیلم به عنوان یک وسیلۀ قوی دیپلوماسی و ابزار قدرت مدرن و نگاه مسلکی سازندهگان و دست اندرکاران سریالها، رابطه جدی آنها با کارشناسان اقتصادی، متخصصان تماشاچی فیلم که جنبههای مختلف رنگ، تصویر، زیبایی و درامه را برسی میکنند، نقش سریالهای تاریخی که مخاطب را مجذوب امپراتوری تاریخی ترکها میکند و یا سریالهای خانوادهگی که در تقابل سنت و مدرنیته، راه حل پیشکش می کند، عجیب نیست که در موفقیت و پیشرفت این سریالها نقش داشته و ترکها را به ساخت بیشتر چنین سریالها تشویق میکند.