دیدگاه تهران:سیاست‌های آمریکا و مشکل مذاکرات صلح افغانستان

  • اختصاصی برای وب‌سایت رادیو نوروز
  • در طول بیش از چهل سال گذشته که افغانستان درگیر جنگ داخلی، خشونت و اقدامات گروه های افراط گرا و تروریستی بوده، شاید هیچ گاه شرایط به اندازه‌ی امروز حساس به نظر نمی‌رسیده است. اکثر مردم افغانستان که از جنگ، ناامنی و خون‌ریزی در کشورشان طی چهار دهه‌ی گذشته خسته شده­ اند، خواستار برقراری صلح و بازگشت امنیت به کشورشان هستند. مذاکرات برای بازگشت صلح و امنیت به کشور آغاز شده، با این حال افزایش سطح خشونت‌ها در کشور شگفت آور است.
  • باید پذیرفت که تحولات افغانستان طی بیست سال گذشته تحت تاثیر سیاست‌های دولت آمریکا بوده است. تصمیم دولت آمریکا به مذاکره‌ی مستقیم و امضای توافق‌نامه‌ی صلح با گروه طالبان در دوحه‌ی ‌قطر نیز از جمله موضوعات تاثیر گذار بر روند اوضاع در افغانستان بوده و به نظر می‌رسد شرایط کشور را پیچیده‌تر کرده است. بر اساس توافق صلح آمریکا با طالبان، از سه ماه پیش مذاکرات بین افغانی در پایتخت قطر آغاز شده است. دستاوردهای مذاکرات بین افغانی تاکنون ناچیز بوده و در این مدت نه تنها پیشرفت مهمی در روند صلح افغانستان ایجاد نشده، بلکه با گسترش دامنه‌ی جنگ و تشدید خشونت­‌ها، امید مردم برای دستیابی به صلح افول کرده و نگرانی­‌های آن‌ها و جامعه جهانی افزایش یافته است.
  • دینامیک خشونت­‌ها در افغانستان به دنبال امضای توافق‌نامه‌ی صلح میان دولت آمریکا و طالبان تغییر کرده است. جغرافیای درگیری­‌ها در داخل کشور گسترش یافته و دامنه‌ی آن به بخش‌­هایی از کشور مانند بدخشان، بامیان و اطراف تالقان رسیده است که مدت­‌ها منطقه‌‌ی امن افغانستان به شمار می‌­رفتند. سطح خشونت­‌ها به شدت بالا رفته و طیفی از حملات تروریستی به مراکز آموزشی، ترور علمای دینی و خبرنگاران، حمله‌­های راکتی به شهرها، انفجارهای کنار جاده‌­ای، بمب‌­گذاری‌­های شهری، حمله به مراکز تجمع غیر نظامیان مانند بازارها و مساجد، حمله به پاسگاه­‌های نظامی و تخریب زیر ساخت‌های کشور را در بر می­‌گیرد.
  • وجود برندهای مختلف گروه­‌های تروریستی در افغانستان باعث شده است تا طالبان از پذیرش مسئولیت بسیاری از ناامنی‌ها خودداری کنند. بخش قابل توجهی از ناامنی­‌ها به گروه­‌های تروریستی دیگر از جمله داعش نسبت داده می‌­شود و در این مورد طالبان و آمریکا هم نظر هستند در حالی که دولت افغانستان اعتقاد دارد که منشای تمامی این اقدامات تروریستی طالبان است.
  • این نکته مهم است که آمریکا در یک جنگ 19 ساله موفق به شکست طالبان نشد و لذا به عنوان طرف مغلوب در جنگ، با طالبان مذاکره و توافق‌نامه‌ی صلح امضا کرد. آمریکایی­‌ها در مذاکرات خود با طالبان استقلال دولت افغانستان را نقض کرده؛ نه دولت افغانستان را در این مذاکرات شریک کردند و نه با مقامات دولت در مورد آن مشورت کردند. از این جهت مذاکرات بین آمریکا و طالبان یک پروسه‌ی معیوب و پر ابهام بوده که به روند صلح افغانستان آسیب وارد ساخته و بخشی از وضعیت سخت کنونی در داخل افغانستان و تا حدود زیادی مشکلات موجود بر سر میز مذاکرات جاری بین‌افغانی در دوحه ناشی از توافق‌نامه‌ی صلح آمریکا و طالبان است.
  • جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از کشورهای منطقه که صلح و امنیت در افغانستان را برای امنیت خود و پیشرفت منطقه مهم و ضروری می دانند، همواره از هر گونه ابتکار و تلاش برای پیشبرد روند صلح و برقراری ثبات و آرامش در افغانستان استقبال و از این تلاش‌ها حمایت می کنند. با این حال و علی‌رغم این که جمهوری اسلامی ایران سعی داشته است تا اختلافات عمیق خود با آمریکا را به صحنه‌ی افغانستان وارد نکند، نکاتی در خصوص توافق‌نامه‌ی صلح میان دولت آمریکا و طالبان وجود دارد که باعث می شود با تردید به این توافق‌نامه نگریسته شود.
  • نادیده گرفتن استقلال دولت افغانستان از سوی آمریکا و پذیرش تعهدات سنگین به نیابت از  دولت افغانستان از یک سو و عدم تحمیل تعهدات جدی به طالبان برای توقف خشونت و برقراری آتش‌بس در توافق‌نامه‌ی دوحه، توازن قدرت در داخل افغانستان را به نفع طالبان برهم زده و باعث شده است طالبان در موضع قوی­‌تری نسبت به دولت افغانستان قرار بگیرد. طالبان تاکنون دولت افغانستان را به رسمیت نشناخته و در حالی که خود را امارت اسلامی افغانستان می‌خواند، از خواسته‌ی خود مبنی بر بازگشت امارت اسلامی به حاکمیت افغانستان عدول نکرده است.
  • آزادی 5 هزار زندانی طالبان از سوی دولت افغانستان که توسط آمریکا در توافق‌نامه‌ی دوحه تعهد شده بود، موقعیت طالبان در عرصه‌ی نظامی داخل افغانستان را تقویت کرده است. در همین حال کاهش و خروج غیر مسئولانه‌ی نیروهای آمریکایی از افغانستان موضع نظامیان افغانستان را تضعیف کرده و انگیزه و روحیه‌ی نیروهای طالبان برای حمله به مناطق و شهرهای بزرگ استان/ولایت­‌های کشور را بالا برده است. دولت افغانستان برای جلوگیری از سقوط شهرها و مناطق و همچنین افزایش روحیه نظامیان خود، مجبور شده است از نیروی هوایی و حملات راکتی استفاده کند. این اقدام خطر بالا رفتن تلفات غیر نظامیان را افزایش می‌­دهد.
  • توافق صلح آمریکا و طالبان توازن منطقه­‌ای را نیز خدشه­‌دار کرده است. دولت آمریکا برای صلح با طالبان با هیچ‌یک از کشورهای منطقه به استثنای پاکستان، از قبل مشورت نکرده و ملاحظات و منافع آن‌ها را در نظر نگرفته است. شاید به همین دلیل، پاکستان تنها کشوری است که سریعاً و به طور کامل از توافق‌نامه‌ی  آمریکا و طالبان حمایت کرده و خواستار خروج بدون قید و شرط نیروهای آمریکایی از افغانستان شده است، در حالی که کشورهای دیگر منطقه و حتی متحدین اروپایی آمریکا خواستار خروج مسئولانه‌ی نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان هستند.
  • شک نیست که تغییر شرایط به نفع پاکستان موجب نگرانی دهلی‌نو شده است. دولت هند بیم آن را دارد که ضمن از دست دادن منافع و سرمایه‌گذاری‌های سال‌های اخیر در افغانستان، گروه‌های افراط گرا و تروریست از خاک افغانستان برای اقدام در خاک آن کشور بهره ببرند. مشابه این نگرانی در سایر کشورهای منطقه نیز احساس می شود.
  • عدم شفافیت در توافق‌نامه‌ی آمریکا و طالبان باعث شده است تا عملاً ایران و اکثر کشورهای منطقه، علی‌رغم علاقه­‌مندی به برقراری صلح در افغانستان و استقبال از اقداماتی که در این راستا به عمل می­‌آید، با تردید به توافق‌نامه‌ی صلح طالبان و آمریکا بنگرند. ضمایم و بخش‌­هایی از  توافق‌نامه‌ی دوحه محرمانه نگه داشته شده و منتشر نشده است. برای مثال اخیراً سفارت آمریکا در کابل، علی‌رغم ادامه‌ی خشونت­‌های مرگ‌بار در افغانستان، ادعا نمود که بر اساس توافق‌نامه‌ی مذکور هفت هزار زندانی دیگر طالبان بایستی از زندان­‌های دولت افغانستان آزاد شوند. هر چند که دولت افغانستان تاکنون این موضوع را نپذیرفته است، ولی چنانچه تحت فشار آمریکا مجددا مجبور به آزادی زندانیان طالبان شود، توان و روحیه طالبان برای عملیات در سراسر افغانستان افزایش خواهد یافت و طالبان برای داشتن دست برتر در مذاکرات بین افغانی و تحمیل شرایط خود بر دولت افغانستان، بر شدت عملیاتش خواهد افزود.
  • یکی از نکات مبهم، خروج نیروهای خارجی از افغانستان است. بر اساس توافق‌نامه‌ی صلح دوحه و اظهار مقامات آمریکایی، قرار بوده است که در سال 2021 کلیه نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان خارج شوند. با این حال به نظر می‌رسد بخشی از فرماندهان نظامی این کشور با خروج کامل نیروها موافق نیستند. گفته می‌شود که آمریکا در نظر دارد بسته به شرایط، 2500 نیروی خود را در افغانستان حفظ نماید. همچنین این کشور تصمیم خود را به حفظ دو پایگاه بزرگ نظامی و تعدادی از پایگاه‌های  اقماری خود  اعلام کرده است. این در حالی است که طالبان اراده‌ی خود به ادامه‌ی جنگ تا خروج کامل نیروهای خارجی از کشور اعلام کرده است. لذا انتظار توقف جنگ در چنین شرایطی بیهوده است مگر این که بخش پنهان توافقات آمریکا و طالبان این موضوع را حل کرده باشد. از این رو شفاف­‌سازی در مورد توافق‌نامه‌ی صلح با طالبان بخشی از مسئولیت دولت آمریکا است که می­‌تواند از قربانی شدن منافع مردم و دولت افغانستان و همچنین کشورهای منطقه جلوگیری­ کند.
  • جمهوری اسلامی ایران معتقد است که آمریکا بایستی مسئولیت اقدامات و وظایفی را که طی مدت بیست سال گذشته در افغانستان بر عهده گرفته است بپذیرد. از نظر ما خروج آمریکا بایستی مسئولانه، صادقانه و بازگشت‌ناپذیر باشد. بخشی از این مسئولیت، توان‌مندسازی سریع و کافی نیروهای امنیتی و نظامی افغانستان برای مقابله با تهدیدات گروه‌های تروریستی از طریق واگذاری تجهیزات و ادامه‌ی کمک‌های مالی به بخش های نظامی کشور و هم‌چنین خودداری از اتخاذ سیاست‌هایی است که می‌توانند به تداوم و تقویت حضور گروه‌های تروریستی در افغانستان و منطقه منجر شوند.
  • در مجموع به نظر می‌­رسد توافق‌نامه‌ی صلح آمریکا و طالبان تنها اساسی برای حفظ منافع آمریکا در افغانستان و منطقه است و نمی­‌تواند پایه‌ی مناسبی برای پیشبرد روند صلح در  افغانستان باشد. این توافق باعث شده است که رهبری مذاکرات صلح از دست دولت افغانستان و مالکیت روند صلح از دست مردم افغانستان خارج شود و دست آمریکا و پاکستان برای دخالت مستقیم و غیر مستقیم در مذاکرات بین افغان‌ها باز بماند. از نظر جمهوری اسلامی ایران صلح پایدار در افغانستان تنها در حالی ایجاد خواهد شد که رهبریت و مالکیت آن در دست خود افغان‌ها باشد. با ادامه‌ی سیاست‌­های کنونی آمریکا، از دست رفتن بسیاری از دستاوردهای بیست سال گذشته در افغانستان می تواند بهای حفظ منافع آمریکا در افغانستان و منطقه باشد.
  •  یکی دیگر از تحرکات نگران­‌کننده‌ی اخیر آمریکا، تلاش برای مشورت بیشتر در مورد افغانستان با  کشورهایی که سابقه‌ی حمایت از گروه های تروریستی و به کار گیری آن‌ها در کشورهای منطقه داشته اند و احتمالا واگذاری نقش بزرگ تر به آن‌ها می باشد. این موضوع سوءظن‌ها در مورد اهداف آتی سیاست آمریکا در افغانستان را بیشتر کرده و مایه‌ی نگرانی کشورهای منطقه است که می توانند هدفی برای گروه های تروریستی باشند.
  • جمهوری اسلامی ایران همواره از نقش سازمان ملل متحد در افغانستان حمایت کرده است. سازمان ملل می‌تواند در شرایط فعلی نقش تسهیل کننده مذاکرات بین افغانی را ایفا نماید. افزایش نقش سازمان ملل متحد از طریق تعیین نماینده‌ی ویژه‌­ برای صلح افغانستان از سوی دبیرکل سازمان ملل متحد برای پیشبرد  روند صلح و مذاکرات بین افغانی مفید خواهد بود.