رییس جمهور غنی درفهرست سفرهای ولایتی خود بیشترین سفر را به هرات داشته است. شیفتگی او به هرات شاید دلایل متنوعی داشته باشد، رقابت سیاسی در دورههای انتخابات و تلاش برای چرخش این کانون رای به سوی حکومت، آگاهی و مطالعۀ شخصی داکتر غنی نسبت به جایگاه تاریخی و تمدنی این ولایت و مناسب بودن وضعیت عمومی هرات برای انجام سفر، احتمالا بخشی از این دلایل باشد.
اما درعین حال شهریان هرات چنانچه در فضای مجازی بازتاب یافت، در یک ابهام نسبت به این سفر به سر بردند. گمان هراتنشینان این بود که حضور رییس جمهور در این ولایت به معنای شروع و یا انجام یک امر مهم عام المنفعه و یا چیزی در این ردیف باشد. این موضوع از سوی بخش مربوطۀ ریاست جمهوری از پیش آگاهیرسانی نشده بود. پرسش این بود که اهداف سفر رییس جمهوری چیست وچه رویداد هایی به وقوع خواهد پیوست؟ پرسشی که ماندن دو روزۀ هرات را توجیه کند. برنامههای کاری رییس جمهور اما نشان داد که مطابق معمول شماری از گروههای اجتماعی برای بیان دیدگاه خود با او دیدار کردند، دیدار مسوولین ادارۀ محلی، سرمایهگذاران،نهادهای مدنی… و مواردی از این دست نشاندهندۀ روزهای عادی کاری ریاست جمهوری بود که این بار نه در ارگ که در دفتر والی هرات انجام میشد و البته در نوع خود برای دریافت نکته نظرات این طیفها از نزدیک حایز اهمیت است.
با آن که معمول سفرهای ولایتی روسای جمهوری است که تلاشهای « گسترده» برای دیدار با شخص نخست کشور از سوی شخصیتهای حقیقی و حقوقی محلی صورت میگیرد تا « صدای مردم» را به گوش رییس جمهوری برسانند، حضور و غیاب شماری از آنها و یا اتهام چاپلوسیهای سیاسی برای حضور، دیده شدن و یا به منافعی رسیدن از حاشیههای مستمر چنین برنامههایی است. و در مرز ظریف میان میزبانی شایسته و چاپلوسی سیاسی همواره آن دیگری است که دومی را برگزیده است.
در هرات این بار نیز شماری از نمایندهگان جامعۀ محل خواستههای متنوعی را در گفتگو با رادیو نوروز مطرح کردند. عدم حضور هراتیان در کابینه و سایر ارگانهای پایتخت و همچنان در سطح والیان و رهبری ولایتها، اختصاص بودجه به هرات براساس جمعیت زیر دوملیون، با درنظر داشت اینکه این جمعیت به مراتب افزایش داشته وحضور دهها هزار خانوار بیجا شدۀ داخلی به این مشکلات افزوزده است، چالشهای امنیتی و کمبود نیروی پولیس، نداشتن شهردار،کمبود برق، ساختن پلی برفراز دریای هریرود برای تکمیل جادۀ کمربندی برون شهری و.. خطوط اصلی مشکلاتی بود که درگفتگوهای شان با رادیو نوروز نیز مطرح کردند، اما برای رسیدن به نقطه نظر واحد و تجمیع این نیازها و ارایه و پیگیری سامانمند آن، زمینه ایجاد نکرده اند.
درعین حال اما والیان ولایتهای همجوار به اضافۀ مسوولین رده اول امنیتی آنها شامل فرمانده امنیه، رییس امنیت و… نیز از پیش به هرات فراخواسته شده بود و حمدالله محب مشاور شورای امنیت ملی با آنها گفتگو داشته است. در روز دوم کاری رییس جمهوری در هرات اما او در کنفرانس خبری ظاهر شد، در این کنفرانس رییس جمهوری دیدگاه مستحکمتری را در محور «جمهوریت» ومواجهه با طالبان، همزمان با گفتگوهای صلح ارایه کرد. او طالبان را کسانی خواند که تابعیت پاکستانی دارند و تلویحا به نقش ناصادقانۀ این کشور نیز درقضایای مربوط به صلح و جنگ افغانستان اشاره کرد.
رییس جمهوری همچنان در دیدار با سید وحید قتالی والی هرات ومسوولین ادارۀ محلی گفت که دلهره در قسمت آیندۀ نظام کارشما نیست، کارتان باید ارایه خدمات به مردم باشد. حرف اساسی این است که افغانستان کشور واحد، مستقل و مردمسالار است که براساس قانون اساسی مدیریت می شود. دیدارهای رییس جمهور و سخنان او و دیدارهای مجزای مشاور امنیت ملی با مسوولین رده اول ولایات غرب کشور نشان دهندۀ این است که به ویژه با توجه به تغییر رییس جمهور امریکا، موضع «جمهوریت» حالا مستحکمتر شده و به گونهیی به ولایات ابلاغ میگردد.
تاکید او برپایهدار بودن عهدهداری سید عبدالوحید قتالی به عنوان والی این ولایت و این که او نمایندۀ رییس جمهوری است و همه ارگانها باید از او اطاعت کنند، سخن دیگر رییس جمهوری بود که به بخشی از شایعات پیرامون گماشته شدن فردی دیگر پایان داد و این استمرار نیز به معنای در نظر گرفتن طیفی از ناهمسویان نظام برای روزمبادای حراست از جمهوریت میتواند باشد.
در نخستین لحظات ورود رییس جمهور غنی به هرات میدان طیارۀ این ولایت با نام خواجه عبدالله انصاری نامگذاری شد. موضوعی که به بحثهای داغ شبکههای اجتماعی تبدیل شد. پرسشهایی فراوانی در بدو ورود رییس جمهوری مطرح شد که فشردۀ آن این بود که دراین نامگذاری مشورتی با محل صورت نگرفته و یا این که کارهای مهمتر دیگری پیش رو بود که باید رییس جمهور بدانها میپرداخت. گرامیداشت از صدسالهگی روزنامۀ اتفاق اسلام، نود سالهگی انجمن ادبی هرات و مولانا عبدالرحمان جامی نیز بخشی از برنامههای رییس جمهوری بود که قرار است ادارۀ محلی هرات به دنبالۀ آن هفتۀ فرهنگییی را با این موضوع آغاز کند.
رییس جمهور غنی درطول دوره کاری و سیاسی خود ویژهگیهای رفتاری منحصر به فردی داشته است. این را در پشت صحنۀ هماهنگی برای دیدار های او به وضوع میشد دید. خیمههای برپا شده برای زمان انتظار گروههای مردمی و شروع دیدار، مرتب و با تهویه وغذا ومیوۀ مناسب پذیرای گروه هایی بود که پیوسته درحال آمد و شد بودند. درمیان این دیدارها بر آشفتهگی رییس جمهور نیز از برخی سخنان در فلان مجلس نیز مورد بحث بود.
در چهره و رفتار کارمندان دولت اما ترس شدیدی نمایان بود که به قولی پشت در چون موج میلرزند . ترس از ایجاد کوچکترین سکتگی و یا چیزی خلاف برنامه انجام دادن و انگار دست به دعا ایستاده اند تا سایۀ سنگین رییس اول به سلامت پس زده شود. این بار نیروی امنیتی ریاست جمهوری نیز کمتر توانست خبر ساز باشد جز این که گروه خبرنگاران محلی به دلیل عدم هماهنگی بخشهای مربوط ریاست جمهوری، خبرهای مربوط به این سفر را تحریم کردند، اما رسانههای مربوطۀ شان به پوشش خبر پرداختند.
اما در دیدار با اهالی انجمن ادبی هرات رویه و رویۀ رییس جمهور شمایل دیگری داشت. وقتی از صد سالگی روزنامۀ اتفاق اسلام گفته شد او با آرامش تمام به شرح تاریخچۀ این روزنامۀ کهنسال پرداخت. در مورد صلاح الدین سلجوقی، میوندوال و منشی عبدالکریم احراری از سرآمدان این روزنامه سخن گفت. او گفت که محمد هاشم میوندوال نخستوزیر گفت که نوشته و مقالهاش را بی ویراست صلاح الدین خان سلجوقی به نشر نمیسپرد. محمد هاشم میوندوال نخستوزیر وقت و زمانی مدیر مسوول روزنامۀ اتفاق اسلام بود. در سخن از مولانا عبدالرحمان جامی به شرح طریقۀ نقشبندیه و روزگار تیموریان و امیر علی شیر نوایی پرداخت و از خواجه عبیدالله احرار یاد کرد و حتا کتاب « نام من سرخ» اثر اورهان پاموک رماننویس معاصر ترکیه و برندۀ جایزۀ نوبل را خوانده بود که موضوع اساسی در رمانش مکتب هنری بهزاد است، و انگار در جایی ایستاده بود وسخن میزد که جایگاه اصلیاش بود نه جایگاهی که در آن ملکان به بیان خواستههای محلی خود میپردازند و این چهرۀ مشهور رییس جمهوری نبود که روزانه ناسزاهای بسیاری را میشنود. رییس جمهوری که حتا با نامگذاری میدان طیارۀ هرات به سوژۀ داغ شبکههای مجازی تبدیل شده است.
با این همه در شهر پیر هرات اینک « میدانی» دیگری در کنار «صد میدان» خواجه عبدالله انصاری قرار گرفته است که پس از این میهماندار هواپیما در بلندگو از این نام استفاده خواهد کرد. خواجه عبدالله انصاری آن که در کتاب «صد میدان» خود در شرح نخستین «میدان» می گوید:« از آشنایی تا دوستداری، هزار مقام است و از آگاهی تا به گستاخی هزار منزل است، و این جمله بر صد میدان نهاده آمد.»