چنگِ رودکی

ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودَکی و مشهور به استاد شاعران، نخستین شاعرِ پارسی سرایِ سدهٔ چهارم هجری قمری است که علاوه بر شعر تسلطِ عجیبی در موسیقی داشت. در متون قدیم آمده است که او در دربارِ ابونصر سامانی چنگ می‌نواخته است و شخصی به اسم مج راوی سروده‌های آهنگین رودکی در دربار سامانی بوده است.

از حضورِ رودکی در سفرِ ابونصر سامانی در هرات و شکل گرفتنِ قصیدۀ « بوی جوی مولیان » روایتی وجود دارد که نظامی عروضی در کتاب چهار مقاله چنین نقل می‌کند: « امیرنصر سامانی از بخارا به هرات می‌رود و دلبستهٔ هوای هرات می‌گردد. بازگشت به بخارا را چنان فصل به فصل عقب می‌اندازد که مدت چهارسال او و ملازمانش در هرات می‌مانند. لشکریانش که دلتنگ بخارا شده بودند به رودکی که در آن زمان نزد امیرمحتشم و مقبول القول بود روی آورده و به او گفتند اگر هنری بورزد و شاه را به بازگشت به بخارا ترغیب کند پنجاه هزار درم به او پاداش می‌دهند. رودکی نیز می‌دانست در این هوای لطیف نثر کارگر نیست و باید چیزی بسراید و بنوازد که از هوای هرات لطیف‌تر بنماید. از این رو قصیده‌یی می‌سراید و هنگامی که امیر سامانی صبوحی کرده بود، چنگ نواخته و آن تصنیف را با آواز می‌خواند؛ و امیر چنان تحت تأثیر قرار می‌گیرد که بدون آن‌که کفش را در پایش کند سوار بر اسپ می‌شود و مستقیم به سوی بخارا می‌تازد؛ و نقل است که کفش‌هایش را تا دو فرسنگ دنبال او می‌بردند؛ و رودکی پنجاه هزار درم از لشکریان می‌گیرد.» و آن قصیده همان قصیدۀ معروف « بوی جوی مولیان » است که در موسیقی سنتی ایران جایگاهِ ویژه پیدا کرده است و به « چنگ رودکی » معروف شده است.

این تصنیف را روح الله خالقی موسیقی‌دان و آهنگساز ایرانی سال‌ها قبل در بیات اصفهان ساخت که در برنامهٔ گل‌های رنگارنگ شماره ۲۵۴ رادیو ایران برای اولین بار توسط مرضیه و غلام‌حسین بنان اجرا و ضبط گردید که بعدها این اثر توسط آرکسترهای مختلف اجرا شده که تمامِ آن اجراها از ویژه‌گی‌ها و زیبایی های خاصی برخوردار است. یکی از آن اجرا ها توسط ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی به همراه گروه کُر بهار در کلیسای سَنت اوستَش در خرداد ماه/جوزای   1394به رهبری آرش فولادوند صورت گرفته است که با استقبال گسترده‌ روبرو شد. کامیار صلواتی پژوهشگر موسیقی سنتی ایرانی این تصنیف را « یکی از درخشان‌ترین قطعات تاریخ موسیقی ایرانی » شُمرده است.

این قصیده خود با آهنگِ خاص متولد شده که ظرفیت کلانی دارد و در هر فورمی به راحتی اجرا می‌شود. در افغانستان و تاجیکستان خنیاگرانِ دوره گرد این قصیده را در فورم های فولکلوریک با تار و و دف و یا هم بدون موسیقی اجرا می‌کنند و این آهنگ در فیلم « رودکی » نیز توسطِ آرکستر بزرگی در تاجیکستان به اجرا درآمده که از زیبایی و ظرافتِ خاص برخوردار است. در دهۀ پنجاه هجری خورشیدی فضل احمد ذکریا نی‌نواز یکی از آهنگسازان معروف افغانستان با شعری که عبدالاحمد ادا از این قصیده الهام گرفته بود این قصیده را با شعرِ « یادِ آن سرو روان آید همی » ساخت که احمدظاهر خوانندۀ نام‌آور افغانستان آن‌ را اجرا کرده و این اثر در افغانستان طرفدارانِ زیادی دارد.  یکی دیگر از اجراهای این اثر توسط داوود پژمان، یکی دیگر از آوازخوان محلی افغانستان در دهۀ 90 هجری خورشیدی است که بارِ دیگر قصیده‌‌یی « بوی جوی مولیان » را سر زبان‌ها آورد و به‌روز ساخت.

اما کاری که زنده‌یاد روحالله خالقی آهنگ‌ساز و نوازندۀ معروف ایران با این اثر کرده کاری ا‌ست جاودانه و در خورِ ستایش در تاریخ موسیقی فارسی. قطعه‌‌یی که روح‌الله خالقی برای مرضیه و بنان ساخته است با یک پیش‌نوا با وزن ۲ بر۴  آغاز می‌شود و این قطعه‌یی سازی پُر تحرکی است که ظرفیت کلانی را ایجاد کرده تا زمینه را برای فورم‌های دیگر نیز هموار کند و شاید هم این فورم به خاطرِ ظرفیت کلان شعری آن ایجاد شده باشد.