روزنامه هشت صبح در سرمقالهی خود نوشته است که مردم ساکن در مناطق زیر اشغال طالبان را فراموش نکنید.
سرمقاله نویس هشت صبح در ادامه مینویسد که اطلاعات دقیق درباره زندهگی مردم در مناطق زیر اشغال گروه طالبان در دست نیست. آنچه را که دولت و طالبان در این باره گزارش میکنند، متناقض است. نهادهای مستقل و بیطرف تاکنون موفق نشدهاند از زندهگی مردم در این مناطق گزارش بدهند.
به گفتهی سرمقاله نویس هشت صبح، در شبکههای اجتماعی نوارهای تصویری بسیاری یافت میشود که از وضعیت بد زندهگی مردم در مناطق تحت اشغال طالبان خبر میدهند.
در ادامهی این سرمقاله میخوانیم که واقعیت این است که درباره زندهگی مردم در مناطق تحت اشغال طالبان اطلاعات دقیق در دست نیست. تنها اتکا به اطلاعات دولت که در جنگ شدید تبلیغاتی با طالبان به سر میبرد، نیز گره مسأله را باز نمیکند.
سرمقاله نویس هشت صبح تاکید دارد که «خانه ظالم ویران است» و با ظلم و ستم نمیتوان بر مردم حکومت کرد. گروه طالبان اگر قصد دارد بخشی از جامعه افغانستان باشد، باید با تغییرات بیست سال اخیر در کشور کنار بیاید.
روزنامه افغانستان سر مقاله امروز خود را در باره خیزشهای مردمی اختصاص داده نوشته است که با پیشرویهای اخیر گروه طالبان در بخشهایی از کشور همزمان مقاومت ملی نیز علیه این گروه در همه نقاط افغانستان شکل گرفته است.
به گفتهی سرمقاله نویس، تا کنون اگر چه یک اصطلاح برند و واحد برای این مقاومتها به وجود نیامده است و هر کسی نامی بر آن میگذارد. ولی هدف اصلی واحد است: «ایستادگی در برابر طالبان». «مقاومت ملی»، «بسیج عمومی»، «خیزشهای مردمی» و دیگر برخی از نامهای دیگر همه بر مبارزات ملی مردم افغانستان در برابر گروه طالبان دلالت دارند.
به باور سرمقاله نویس، به نظر میرسد مقاومتی که علیه طالبان در روزهای اخیر شکل گرفته است یکی از اصیلترین و انسانیترین مبارزات مردم افغانستان خواهد بود که در تاریخ این سرزمین جایگاه ویژه برای خود خواهد یافت.
در ادمهی این سرمقاله میخوانیم که اکنون که خیزشهای مردمی به صورت خودشجوش و کاملا آگاهانه و در سطح ملی نیز به وجود آمده است باید از آن استقبال گردد و به بهترین وجه ممکن از این همه شور و هیجان در جهت توقف کشتار و سیطره طالبان استفاده گردد.
روزنامه صبح کابل در سرمقالهی خود نوشته است که « برای طالبان برنامهی پاکستان پیشتر از صلح ارزش دارد»
سرمقاله نویس در ادامه مینویسد که با گذشت هر روز، دامنهی جنگ در افغانستان گستردهتر و چهرهی خشونتبارتری را به خود میگیرد. این آتش اما؛ پس از آن شعلهورتر شد که در ۲۵ حمل همین سال، جو بایدن، رییسجمهور امریکا، زمان خروج نیروهای امریکایی را اعلام کرد.
به گفتهی سرمقاله نویس، از زمانی که جنگ در شمال کشور تشدید یافته، مردم در برابر طالبان بسیج شده اند و با امکانات ابتدایی در بسیاری از روستاهای افغانستان از خویش دفاع میکنند. اکنون که طالبان برنامهی جنگ در جنوب کشور را دارند.
سرمقاله نویس تاکید دارد که دولت باید رابطهی این گروه را با پاکستان تعریف کند و به خورد مردم بدهد و از نیروهای مردمی در برابر گروهی که به دهل پاکستان میرقصد، استفاده شود. اگر چه طالبان با بسترسازی در جنوب کشور پیشدستتر از دولت استند؛ اما، دولت میتواند با استفاده از ابزار طالبان که دین است، عین استفاده را از مردم ببرد و به تخریب بسترهای طالبان در جنوب کشور بپردازد.
سرمقاله نویس در پایان مینویسد، به نظر میرسد که طالبان هیچ برنامهای برای صلح واقعی ندارند و آن چه برای این گروه مهم است، پیشبرد استراتژی پاکستان در افغانستان است؛ حتا اگر با طرح صلح در قطر حضور داشته باشد.