باورش دشوار است اما زمانی بود که برخی آمریکاییها فکر میکردند جنگ افغانستان را بردهاند.
نظامیان ایالات متحده و متحدانش تنها چند هفته پس از حملات 11 سپتامبر بر نیویورک و واشنگتن دیسی، به افغانستان حمله کردند تا حکومت طالبان را سرنگون کنند؛ حکومتی که به مغز متفکر تروریست – اسامه بنلادن – پناه داده بود. افغانستان در همان زمان نیز «قبرستان امپراتوریها» شناخته میشد. باید از مقاومت مردم این کشور در برابر اتحاد جماهیر شوروی و کسب استقلال خود از امپراتوری بریتانیا در سال 1919 قدردانی کنم. اما برخی مقامات و روزنامهنگاران آمریکایی در مورد پیروزی اولیۀ خود در افغانستان عجله کردند. پیروزی که آن را به عنوان نشانهای در نظر گرفتند و به وسیلۀ آن از تکرار اقدامات اشتباهی پیشینیان خود جلوگیری کردند.
یکی از گزارشگران رادیو آزادیِ اروپا در نوامبر 2001 نوشت: «هیچکس پیشبینی نمیکرد که جنگ افغانستان به فرماندهی ایالات متحده، به این سرعت طالبان را از این کشور بیرون کند، حداقل کهنهسربازان اتحاد جماهیر شوروی چنین پیشبینی نمیکردند. پس چرا در حالیکه اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان شکست خورد، ایالات متحده به چنین موفقیت چشمگیری دست یافت؟
همانگونه که بعدها ثابت شد، این سؤال بسیار نابهنگام بود. به هر حال، شوروی تنها پس از 9 سال جنگ در افغانستان، این کشور را ترک کرد. اما وزیر دفاع ایالات متحده 20 سال پیش پاسخی اخلاقی به این سؤال داد: «اتحاد جماهیر شوروی قدرت توسعهطلبی بود که کشورهای دیگر را تصاحب میکرد و برای افغانستان نیز دندان تیز کرده بود، اما ایالات متحده چنین نیست».
اعلام خروج از افغانستان آمریکا را هم به فهرست اشغالگران شکستخورده در افغانستان اضافه میکند.
البته به این سادگی هم نبوده است.
رئیسجمهور بایدن روز چهارشنبه اعلام کرد که ایالات متحده تا 11 سپتامبر – بیستمین سالگرد حمله به این کشور که منجر به جنگ افغانستان شد – تمام نظامیان خود را از افغانستان خارج خواهد کرد و گفت: «اکنون چهارمین رئیسجمهور ایالات متحده هستم که حضور نظامیان آمریکایی را در افغانستان مدیریت میکند. دو رئیسجمهورِ جمهوریخواه و دو دموکرات از 20 سال پیش بدین سو در این روند دست داشتهاند. مسئولیت خود در قبال نظامیانمان و خروجشان از افغانستان را بر عهدۀ پنجمین رئیسجمهور نخواهم گذاشت».
این اعلام، آمریکا را هم به فهرست اشغالگران شکستخورده در افغانستان میافزاید. البته دلایل متعددی برای این شکست وجود دارد. اما هر تصمیمی بر مبنای این دلایل باید شامل سنجش چنین تکبری شود؛ تکبری که به عنوان استثناگرایی آمریکایی شناخته میشود. در حالیکه هیچ قدرتی تا کنون در جنگ افغانستان پیروز نشده است، ایالات متحده فکر کردند میتوانند به این کشور حمله کنند و پیروز میدان شوند. چه خیال باطلی.
در سال 2001، هنوز درسهای جنگ اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان تازگی داشت. یکی از سربازان قدیمی اتحاد جماهیر شوروی به نیویورک تایمز گفت: «ما دلیل مشابهی با ایالات متحده برای حضور ما در افغانستان داشتیم، برای مبارزه با تروریسم وارد این کشور شدیم».
علیرغم ادعاهای رامزفلد، احتمالاً رهبران شوروی برای حمله به افغانستان نیت خوبی نداشتند. در آن زمان افغانستان کشوری بود که میشد به راحتی به آن حمله کرد، اما سرزمین مخوفی بود که نمیشد به راحتی از آن خارج شد؛ در واقع حمله به افغانستان با خود (متجاوز) و خروج از آن با خدا بود.
تِد گالِن کارپنتر، متخصص امور دفاعی گفت: «اتحاد جماهیر شوروی در ابتدا موفق بود و تنها در چند روز افغانستان را اشغال کرد. مشکل از آنجایی پیدا شد که شوروی تصمیم گرفت افغانستان را به جامعهای سوسیالیست تبدیل کنند و دولت دستنشاندۀ خود را بر آن حاکم کنند. دولت و ملتی که کاملاً مطابق با دولت-ملت مدّ نظر خودشان باشد؛ همینجا بود که با مشکل روبرو شد».
تاریخ تکرار شد. مشکل ایالات متحده در افغانستان، پیروزی نظامی در این کشور نبود. مشکل به دولتی در افغانستان بازمیگردد که مکرراً در تأمین امنیت این کشور یا حاکمیت بر تمام افغانستان ناکام بوده است.
منتقدان بایدن از این میترسند که خروج ایالات متحده از افغانستان به جنگ خونینی در این کشور بینجامد. نظرشان چندان اشتباه هم نیست.
جنرال استنلی مککریستال، فرمانده نیروهای ایالات متحده در افغانستان در یادداشت غیررسمی سال 2009 نوشت: «ضعف نهادهای دولتی، بدجنسی کارگزاران قدرت، فساد گسترده و سوء استفاده از قدرت توسط برخی مقامات دولتی و …، باعث شدند تا افغانها حمایت کمی از دولت خود بکنند. بحران اعتماد مردم به دولت که با معضل اقتصادی و تحصیلی درآمیخته بود، زمینۀ یاغیگری برخی را فراهم کرده است. مقامات آمریکایی به جای آنکه به حل این معضل بپردازند، با فرستادن هرچه بیشتر پول به این کشور، بدان دامن زدند، سپس با چشم بسته باعث فسادی شدند که متحدانشان نیز در آن دست داشتند. ما در آمریکا دائما در مورد خروج نظامی از افغانستان صحبت میکنیم، اما از چند سال پیش بدین سو، هیچ راهبردی برای دورۀ پساخروج از این کشور در نظر نگرفتهایم.»
جای تردید نیست که آمریکا شکست خورده است.
منتقدان بایدن از این میترسند که خروج ایالات متحده از افغانستان به جنگ خونینی در این کشور بینجامد. نظرشان چندان اشتباه هم نیست. به هر صورت، حتی با حضور نظامیان آمریکایی، در 11 سال گذشته بیش از 93000 شهروند افغان به شمول زنان و کودکان در افغانستان کشته و زخمی شدهاند. منتقدان همچنین نگرانند که پس از خروج نظامیان خارجی از افغانستان، این کشور بار دیگر به پناهگاه تروریستان شود. اینطور فکر میکنیم که ترسشان بیاساس است. نمیتوان فراموش کرد که این جنگ را که اکنون به اظهار عجز از آن رسیدهایم، با چنان ترسی آغاز کردیم که هیچ آمریکایی تا کنون نه دیده و نه تجربه کرده است. اما از 11 سپتامبر تا کنون، یک نسل در آمریکا رشد کردهاند. زمان آن رسیده است که به جلو حرکت کنیم.