طالبان از شرکت در نشست استانبول امتناع کردند. آنان گفتند که در حال حاضر برای شرکت در این نشست آمادهگی ندارند و زمان بیشتری میخواهند تا آماده شوند. به نظر نمیرسد که امتناع طالبان از شرکت در نشست استانبول و تعویق این نشست، صرف علت فنی داشته باشد. چنین مینماید که طالبان به دلایل سیاسی در این نشست شرکت نکردند.
واقعیت این است که طالبان نمیخواهند در گفتگوهای صلح افغانستان به جانب مقابل شان که حوزۀ نظام جمهوری است، امتیاز بدهند. به تاریخ اول می کمتر از سه هفته باقی مانده است، برمبنای توافق طالبان و ایالات متحده، امریکا باید کلیۀ نیروهای ناتو را در آن تاریخ از افغانستان خارج کند، روشن است که واشنگتن نمیخواهد در آن تاریخ نظامیانش را از افغانستان بیرون کند، برخی از مقامهای امریکایی از جمله رییسجمهور این کشور گفته اند که خروج کامل از افغانستان در اول ماه می به دلایل فنی امکانپذیر نیست. به نظر میرسد که برنامۀ کنونی طالبان گرفتن امتیاز بیشتر از امریکا در بدل تاخیر در خروج است.
طالبان هیچ برنامهیی برای گفتگو با حوزۀ جمهوری در حال حاضر ندارند. آنان میخواهند بیشتر با امریکا در مورد تاخیر در خروج نیروهای آن کشور از افغانستان چانه بزنند و آخرین امتیازهای مورد نظر خود را از ایالات متحده بگیرند. امتیازی که در حال حاضر طالبان آن را مطالبه میکنند، حذف نامهای رهبران این گروه از فهرستهای سیاه ایالات متحده و سازمان ملل متحد است.
طالبان به عنوان یک سازمان در سازمان ملل متحد و نهادهای امریکایی به عنوان تروریست ثبت نیستند. ایالات متحده صرف شبکۀ حقانی را که زیر مجموعۀ طالبان است، سازمان تروریستی میداند، اما مجموعهیی به نام طالبان افغانستان از طرف سازمان ملل متحد و امریکا به عنوان یک گروه تروریستی شناخته نمیشود، ولی رهبران طالبان به عنوان فرد، در فهرستهای سیاه بینالمللی حضور دارند. اسم رهبران طالبان هم در فهرست سیاه شورای امنیت سازمان ملل متحد درج است و هم نهادهای امنیتی ایالات متحده آنان را در فهرستهای سیاه خود قرار داده اند. بر مبنای موافقتنامۀ طالبان و امریکا، واشنگتن باید اقداماتی انجام دهد که هدف از آن حذف نامهای رهبران طالبان از فهرستهای سیاه بینالمللی باشد.
طالبان به احتمال زیاد در بدل تاخیر در خروج نیروهای امریکایی خواستار حذف نامهای رهبران این گروه از فهرستهای سیاه جهانی و آزادی دیگر زندانیان شان خواهند شد. زندانیان طالبان در اختیار حکومت افغانستان است، طالبان حتما از امریکا خواهد خواست که در بدل تاخیر در خروج، به کابل فشار بیاورد تا زندانیان آنان را آزاد کند. روشن است که کابل با رهایی زندانیان طالب موافقت نخواهد کرد ولی مشت و یخن شدن ارگ و امریکا رویداد خیلی مطلوب برای طالبان است. طالبان پیوسته هشدار میدهند که اگر امریکاییها در تاریخ اول می خارج نشوند، با عواقب آن روبرو خواهند شد. هشدار حمله به نیروهای امریکایی در صورت تاخیر در خروج، ابزار امتیازگیری طالبان است. صحهگذاری وزارت خارجۀ پاکستان به تاخیر خروج نیروهای امریکایی نشان میدهد که گفتگوهای جدی بین منطقه، طالبان و امریکا در جریان است تا روند خروج نیروهای امریکایی از افغانستان بیشتر بطی شود و حداقل شش ماه دیگر زمان ببرد. به نظر میرسد که استراتژی طالبان در شرایط کنونی، گرفتن بیشترین امتیاز در برابر پذیرش تاخیر در خروج نیروهای امریکایی است نه چیز دیگر.
چندی پیش گفته میشد که سفیر زلمی خلیلزاد میخواهد از طریق دیپلوماسی با پاکستان، قطر و کشورهای دیگر پای ملاهبتالله و مولوی محمد یعقوب را به استانبول بکشاند و از این طرف اشرفغنی و امرالله صالح راهم ببرد و بعد ترتیبی بدهد که آنان نتوانند بدون امضای یک تفاهمنامۀ صلح از ترکیه خارج شوند. در نشست بن سال ۲۰۰۱ هم تقریبا به همین شیوه عمل شد. رهبران جناحهای مختلف در آن زمان در سالن کنفرانس یک هوتل در برلین گردآمدند و برای شان گفته شد که بدون امضای یک موافقتنامۀ صلح نباید خارج شوند. ظاهرا تلاشهای جریان داشت که عین سناریو در استانبول تکرار شود، اما رهبران طالبان نخواستند که به آنجا بروند. حال حتا هیات مذاکرهکنندۀ آنان در قطر از شرکت در نشست ۱۶ اپریل استانبول امتناع میکند.
طالبان نمیخواهند که پیش از دریافت امتیازهای مدنظر شان از امریکا در بدل تاخیر در خروج، با هیات حوزۀ جمهوری روبرو شوند. قراین نشان میدهد که طالبان هیچ برنامهیی برای حل سیاسی ندارند، نگاه آنان به گفتگوها بیشتر تاکتیکی است. آنان پس از دریافت امتیازهای کلان از امریکا در بدل تاخیر در خروج بازهم دست به وقتکشی خواهند زد تا تمام نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند و پس از آن به تطبیق برنامههای نظامی خود اقدام خواهند کرد.
به نظر نمیرسد که طالبان حتا در بدل ادارۀ موقت هم به پایان آنچه که « جهاد» میخوانند رضایت دهند و گلیم جنگ را جمع کنند. آنان مثل تنظیمهای دهۀ هشتاد منتظر روزی هستند که آخرین سرباز خارجی خاک افغانستان را ترک کند تا فردای آن به حملات تهاجمی برای تسخیر شهرها دست بزنند. حل سیاسی جنگ بخشی از قدرت را در اختیار طالبان قرار میدهد، اما تصور رهبری آنان این است که در نبود نیروهای خارجی با استفاده از زور کل قدرت را به دست میآورند. طالبان از دید ایدیولوژيک هم با یک نظم سیاسی کثرتگرا و رقابتی مشکل دارند. در چنین نظمی رییس دولت، در انتخابات آزاد، عمومی و رقابتی روی کار میآید، اما در مرام مذهبی و سیاسی طالبان چنین میکانیسمی مردود است. آنان تا حال به طور علنی از قبول اصل انتخابات عمومی و رقابتی سخن نگفته اند. بنابراین بسیار بعید است که طالبان به واقع در پی حل سیاسی باشند. از دید آنان حوزۀ جمهوری حبابی است که با رفتن امریکاییها خود میترکد و نیاز ندارند که به آن امتیاز بدهند.