وقتی ایالات متحدۀ امریکا و متحدانش پس از حملات 11 سپتامبر وارد افغانستان شدند، دنبال تامین حقوق بشری مردم افغانستان و سرکوب یک گروه شورشی محلی نبودند، بلکه مداخلۀ نظامی به هدف مبارزه جهانی با تروریسم صورت گرفت. جنگی که برای مردم افغانستان، ایالات متحده و ناتو به قیمت جان هزاران فرد نظامی و غیر نظامی تمام شد. اینک، پس از گذشت دو دهه از حضور نیروهای ایتلاف بین المللی، افغانستان دارای نظام مردمسالار، قانون اساسی، جامعۀ مدنی و رسانههای پر جنب و جوش است. همۀ این ارزشها حاصل محنت و فداکاری نیروهای امنیتی و مردم افغانستان است.
اما داشتههای کشور ما بی نقص نیست، دولت دامنگیر با فسادی است که تا حدود زیادی زمینۀ آن توسط شرکای بین المللی فراهم گردیده است. ولی با وجود چالشهای که با آن روبرو هستیم، نمیتوان از این که به عنوان یک کشور پیشرفت کرده ایم، انکار کرد. در این برهه، ایالات متحده بر آن است تا افغانستان را به گونۀ کامل ترک کند. امریکا برای خروج از افغانستان با طالبان مذاکره نمود و توافقنامه امضا کرد. گروه تروریستییی که تا هنوز با شبکۀ القاعده در هم تنیده است و در عین حال ایالات متحده نیز ظاهرا برای نابودی و ریشهکن سازی القاعده وارد افغانستان شده بود. موقف غیر قابل دفاع که منجر به تصمیمگیری مبنی بر خروج از افغانستان شد با استراتژی به ظاهر امیدوار کنندۀ دونالد ترمپ آغاز گردید که به خاطر اعمال فشار بر طالبان برای وادار ساختن آنها به میز مذاکره در نظر گرفته شده بود. شوربختانه، قبل از این که هرگونه فشار اثربخش اعمال شود، واشنگتن زلمی خلیلزاد را به عنوان فرستادۀ ویژهاش برای گفتگو با طالبان تعیین کرد.
پس از ماهها دیپلوماسی لرزان و فرسایشی، زلمی خلیلزاد و مایک پمپیو وزیر خارجۀ اسبق ایالات متحده، توافقنامۀ صلح یکجانبه با طالبان امضا کردند. چنین سازشی بیشتر از این که در راستای صلح باشد، توافق خروج امریکا از افغانستان به نظر میرسید. این توافق منجر به رهاسازی پنج هزار زندانی طالب گردید که بیشتر از شصت درصد آنها بلافاصله به میدان جنگ برگشتند. قابل یادآوری است که این زندانیان توسط دولت افغانستان نگهداری میشد اما این دولت طرف قرارداد امریکا و طالبان نبود. یک سال پس از توافق امریکا با طالبان، ادارۀ جو بایدن رابطۀ ناپایدار و بی ثبات با طالبان را به ارث برد. در میان سیاستگذاران امریکایی هراس از این موضوع به میان آمد که ضرب الاجل خروج عساکر آنها از افغانستان در حال تمام شدن بود. بسیاری از این سیاستگذاران از ادامۀ این توافق نا امید بودند چون طالبان بر تعهدات خود عمل نکرده و تهدید نمودند که اگر نیروهای امریکایی تا اول ماه می از کشور خارج نشوند خونریزی بیشتری در شهرهای افغانستان خواهند نمود.
ناامیدی امریکا، برای طالبان امیدواری کاذب ایجاد کرد. به این معنا که آنها می توانند رژیم ظالمانه شان را احیا نمایند. ایالات متحده خواستهای تکان دهندهیی از دولت افغانستان؛ شریک بیست سالهاش در مبارزه بین المللی بر علیه تروریسم داشت. در ماه مارچ، وزیرخارجۀ ایالات متحده نامهیی فرستاد و در آن تقاضا کرد تا دولت افغانستان، نظام سیاسی مبتنی بر قانون اساسی را با طرح صلح ۹ صفحهیی آنها جاگزین کند. در آن طرح در کنار سایر مسایل، گنجاندن شورای عالی فقه اسلامی در بدنۀ دولت افغانستان تقاضا شده است. شورای فقه طالبان با شورای اهل حل و عقد آنها هیچ تفاوتی ندارد چون هر دو بدون درنظرداشت مفاد قانون و خواست عمومی، ادعای تصاحب قدرت دارد. نکتۀ نگران کنندۀ دیگر این است که طرح صلح امریکایی به طالبان چیزی را که می خواستند بدون بهانه و مذاکره برای واگذار مینماید. به آنها اجازه میدهد تا بخشی از حکومت مشارکتی موقت شوند. این امر به طالبان فرصت میدهد که دوباره رژیم ظالمانۀ خود را احیا کنند. در گیرودار خروج شتابزده، به نظر میرسد سیاستگذاران امریکایی توقع دارند که دولت افغانستان هرگونه توافقی را که آنها پیشنهاد میدهند قبول کند. اما چنین چیزی بعید است. دولت افغانستان در عوض، به مبارزۀ خود برای آوردن صلحی که در آن حقوق اساسی مردم، مبنی بر انتخاب رهبران شان، حفظ قانون اساسی و دستآوردهای دو دهۀ گذشته حراست شود، ادامه میدهد.
خواست مردم از افغانستان جامعۀ جهانی قبل از خروج ناتو
در گام نخست، میخواهیم صدای ما شنیده شود. از شما [جامعه جهانی] میخواهیم به صدای مردم افغانستان گوش دهید. به ویژه آنهایی که در این ۲۰ سال متحمل درد و آسیب شده اند. از نسل نو افغانستان بشنوید، از زنان و از قربانیان درگیریها، که در واقع نمایندههای واقعی لحظۀ باریک مذاکرات اند بشنوید. نباید صرف به کارشناسان خارجی گوش دهید. درحالی که ممکن فقط چند ماهی در افغانستان زندهگی کرده باشند. آنها کسانی نیستند که زیر بار خشونت زندگی کرده و یا هم دوستان و اقارب شان را در جنگ از دست داده باشند. نه هم مشمول کسانی بوده اند که حیات شان را در خط مقدم به خاطر به دست آوردن ارزشهای دو دهۀ پسین به مخاطره قرار دادند. خواست ما از شما این است که وقتی کشور ما را ترک میکنید، بدون این که همه چیز را به طالبان واگذار نموده باشید، ترک کنید.
اجازه دهید یک مبارزه منصفانه وجود داشته باشد؛ نه در میدان جنگ بلکه در میز مذاکره. مبارزۀ منصفانه به خاطر ارزشهای که ما به دفاع از آن جنگیدیم، ارزشهای که در قانون اساسی افغانستان متجلی شده است. بگذارید طالبان با نمایندههای اصلی مردم افغانستان روبرو شوند. به شمول زنان و جوانانی که ارزشهای آنها در موجودیت سند قرون وسطایی طالبان مورد تهدید قرار میگیرد. فرصت دادن مجدد به طالبان به فاجعۀ عمیقتر میانجامد. ما از شما میخواهیم، بگذارید تا مردم افغانستان توسط دولت منتخب خویش ارادۀ خود را تمثیل و پروسۀ صلح را به دلخواه شان رهبری کنند. صلحخواهی مورد اجماع مردم افغانستان است. با این حال، رسیدن به این هدف شاید ۱۸ ماه را در بر گیرد و قطعا طی چندین نشست طول خواهد کشید. در حقیقت ممکن است سالها با انجام مذاکرت بی شمار طول بکشد. چون این درگیری پیچیدۀ چهل ساله محرکهای داخلی و خارجی بی شماری دارد. تلاش برای تحمیل طرحهای صلحی که دیگر محبوبیت مردمی ندارد، ارایۀ تقویم و ضربالاجلهای تحمیل شده از بیرون کشور منجر به ناکامی میشود و به جنگ شدت میبخشد.
خواست ما از شما این است که با چشمان بسته به سوی محرکهای بیرونی این جنگ نبینید. مداخلۀ پاکستان در درگیریها همواره کمرنگ جلوه داده شده و یا هم سو تعبیر شده است. کشوری که به سوی ما در اوج کشمکشها به عنوان یک منبع سودآور نگاه میکند، پاکستان است. باید فشار دیپلوماتیک معنادار بر پاکستان به منظور پایان دادن به حمایت مادی و معنویش از تروریسم اعمال شود. پاکستان به پناه دادن، آموزش نظامی و تجهیز تروریستان با مواد منفجره ادامه میدهد. حقیقتی که بارها از سوی فرماندهان ماموریت حمایت قاطع، مقامات وزارت خارجۀ امریکا و قانونگذاران امریکایی مطرح شده است. اگر جامعۀ جهانی پابند به اصل حفاظت و ترویج رفتار خوب دولتها است، همچنان به پیشبرد صلح و پایان دادن به خشونتها پابند است، پس اتحادیۀ اروپا و ایالات متحده باید سلسلهتحریمهایی را بر پاکستان به عنوان کشور حامی تروریسم جهانی وضع نمایند.
ما از شما میخواهیم تا مراقب زیانهای برجا مانده از جنگ به شهروندان افغانستان باشید. مواجه شدن مردم افغانستان به مصیبتهای بزرگ در این کشمکشها، نسبت به مساعدت هر کشوری که در افغانستان نموده است افزونتر است. پس از امضای توافق میان امریکا و طالبان، طالبان به ترور اعضای جامعۀ مدنی، فعالین رسانهها، روحانیون مذهبی و هر کس دیگری که این گروه پیش بینی کرد که در برابر ظلم و بربریت آنها میایستد، آغاز نمود. این ترورهای هدفمند، بمب گذاریها و بمبهای دستساخت جان بسیاری از افراد را گرفت. و فرجامین خواست ما از شما این است که بگذارید پایان جنگ سرآغاز تحقق آرزوهای مردم افغانستان باشد. برآیند هرگونه توافق صلح نباید منتج به دولت تحمیلی بر مردم افغانستان شود، بلکه دولتی که توسط مردم انتخاب می شود. محصول توافق نباید خشونت بیشتر و تداوم جنگ باشد. ما خواستار صلح باعزت استیم.
نسخۀ انگلیسی این یادداشت در وبسایت شورای اتلانتیک ایالات متحده چاپ شده است و طارق احمدی آن را به فارسی برگردان کرده است.