حکومت، نیروهای سیاسی و دیگر بازیگران منتظر اند که حکومت جو بایدن چه سیاستی را در مورد افغانستان روی دست میگیرد. این روزها موجی از مقالهها و یادداشتها در روزنامهها و مجلههای معتبر غربی از سوی متخصصان دانش پالیسیسازی و بلندپایهگان پیشین امریکایی به نشر میرسد که به حکومت جوبایدن در مورد سیاستگذاری دربارهی افغانستان مشورت میدهند. روشن است که این مطالب تا حدودی بازتاب دیدگاه جامعهی پالیسیساز امریکا و استبلشمنت آن کشور است. دونالد ترمپ آدم استبلشمنت امریکا و بخشی از طبقهی سیاسی آن کشور نبود. اگر سند شهروندی ترمپ را در نظر نگیریم میتوانیم بگوییم که او بیگانهای بود که به کاخ سفید راه یافته بود. او پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ امریکا، نقشی در مناسبات قدرت در حزب جمهوریخواه آن کشور نداشت و صرف تجارت کرده بود. جان بولتن مشاور امنیت ملی کاخ سفید در سال ۲۰۱۹ در کتاب خاطراتش نوشته است که ترمپ سیاست خارجی را هم یک معاملهی تجاری خرید زمین و ملکیت تصور میکرد. استبلشمنت امنیتی و دستگاه دیپلوماسی امریکا در زمان ترمپ وقت زیادی صرف میکردند تا او را در مورد مسایل مختلف مرتبط به سیاست خارجی و امنیتی آگاه بسازند. اما جو بایدن آدم استبلشمنت است. بنابراین مشورههای متخصصان پالیسیسازی درون و بیرون حکومت امریکا در نهایت روی تصمیمگیری او تاثیر دارد.
از فحوای متنهای مشورتیای که در رسانههای امریکا برای کاخ سفید نوشته است این طور استنباط میشود که جوبایدن در مورد افغانستان، سه گزینه دارد. گزینهی اول این است که نیروهای باقیماندهی امریکایی را تا اول ماه می سال جاری میلادی از افغانستان خارج کند. برمبنای قرارداد دوحه که در ماه فبروری سال گذشتهی میلادی بین طالبان و ایالات متحده امضا شد، جانب واشنگتن تعهد کرده است که تمام نظامیانش را تا اول ماه می سال ۲۰۲۱ از افغانستان خارج میکند. گزینهی دوم که جوبایدن میتواند آن را اختیار کند این است که بخش کوچکی از نیروهای امریکایی را برای اجرای عملیاتهای ضد تروریستی و حفظ منافع امنیتی ایالات متحده در افغانستان نگهدارد و پروای توافق دوحه را نکند. جوبایدن در فبروری سال گذشتهی میلادی قبل از امضای توافق حکومت ترمپ با طالبان گفته بود که او میخواهد بخش کوچکی از نیروهای امریکایی را برای مبارزه با تروریسم در افغانستان نگه دارد. گزینهی سوم جوبایدن این است که خروج کامل نیروهای امریکایی را که برمبنای توافق ایالات متحده و طالبان تا اول ماه می تکمیل میشود، شش تا نه ماه به تعویق بیاندازد و از این طریق برای پیشرفت گفتگوهای صلح افغانستان زمان بخرد.
خطر گزینهی اول این است که امریکا برگهی امتیازگیری خود را از دست میدهد و حل سیاسی جنگ افغانستان تحقق نمییابد. برمبنای توافق حکومت ترمپ و طالبان باید گفتگوهای صلح افغانستان در ده ماه مارچ سال ۲۰۲۰ آغاز میشد، اما این گفتگوها در ۱۲ سپتامبر همان سال یعنی با شش ماه تاخیر آغاز شد. دلیل این تاخیر هم موضوع زندانیان طالبان بود. از آنجایی که کابل طرف مذاکره در توافقنامهی امریکا و طالبان نبود، به آسانی با رهایی ۵۰۰۰ زندانی طالبان موافقت نکرد. کابل در آن زمان به این باور بود که طالبان در توافقنامهی دوحه امتیاز آتشبس را به جانب افغانستان نداده اند و بنابراین ارگ دلیلی ندارد که با رهایی زندانیان طالب موافقت کند. اما حکومت افغانستان زیر فشار حکومت ترمپ و دریافت تعهد توقف خشونت از واشنگتن به رهایی آن ۵۰۰۰ زندانی توافق کرد. امرالله صالح معاون اول ریاست جمهوری افغانستان در گفتگوی اخیرش با بیبیسی افشا کرد که هیات امریکایی که به نمایندهگی از حکومت ترمپ مذاکره میکردند در حضور او و رییسجمهور غنی به کتاب مقدس مسیحیان قسم خوردند که با رهایی زندانیان طالب و آغاز گفتگوها خشونت متوقف میشود، اما طالبان به دلایل سیاسی نمیخواهند آن را اعلام کنند. فاصله بین امضای توافقنامهی دوحه و آغاز گفتگوهای صلح افغانستان شش ماه بود. پس از امضای توافق دوحه، شش ماه وقت گرفت که زندانیان طالب رها شوند و گفتگوهای صلح در ماه سپتامبر کلید بخورد. در توافقنامهی دوحه آمده است که خروج نیروهای ناتو، پیشرفت گفتگوهای صلح، آتشبس و تعهدات ضد تروریستی طالبان، موضوعات به هم مرتبط اند و به هم صورت همزمان اجرا میشوند، حال که آتشبس به میان نیامده و گفتگوهای صلح افغانستان هم به جایی نرسیده است، خروج کامل نیروهای امریکایی در ماه می، برگهی امتیازگیری واشنگتن را از بین میبرد و به طالبان انگیزهای برای امتیازدهی باقی نمیگذارد.
گزینهی دیگری که به نظر میرسد که خود جوبایدن به آن علاقهمند است حفظ شمار کوچکی از نیروهای ضد تروریستی امریکا در افغانستان است که سبب لغو توافقنامهی طالبان و امریکا میشود، بر مبنای این توافقنامه باید تمام نیروهای امریکایی از افغانساتان خارج شوند. مقامهای پیشین امریکایی از جمله رولار میلر نمایندهی ویژهی امریکا در امور افغانستان در زمان اوباما، الیس ویلز رییس پیشین شعبهی جنوب آسیای وزارت خارجهی ایالات متحده و بارنت روبین مشاور سابق وزارت خارجهی امریکا و افغانستانشناس معروف به این باور اند که اصرار بر حفظ شمار کوچکی از نیروهای امریکایی در افغانستان به قیمت لغو توافقنامهی دوحه و پایان گفتگوهای صلح افغانستان، منطقه را در تقابل با ایالات متحده قرار میدهد و تمام قدرتهای منطقهای را به همپیمان طالبان و پاکستان در جنگ افغانستان بدل میکند. از نظر آنان واشنگتن باید با حکومتی که در نتیجهی روند صلح در افغانستان به میان میآید در مورد منافع امنیتی خود مذاکره کند و با کشورهای منطقه هم هماهنگ باشد.
گزینهی سومی که بسیاریها آن را به جوبایدن پیشنهاد کرده اند، تاخیر خروج نیروهای امریکایی بین شش تا نه ماه است. استیوکول روزنامهنگار معروف امریکایی که در مورد جنگهای افغانستان کتاب نوشته است، بارنت روبین افغانستانشناس معروف، رولار میلر و الیس ویلز مقامهای پیشین وزارت خارجهی امریکا در مقالههای شان آورده اند که گزینههای خروج کامل در اول می یا حفظ بخش کوچکی از نیروهای امریکایی به قیمت پایان گفتگوهای صلح افغانستان و لغو توافقنامهی دوحه، جنگ افغانستان را تشدید میکند و حل سیاسی جنگ را ناممکن میسازد. از نظر آنان حفظ شماری از نیروهای ضد تروریستی امریکا در افغانستان در صورتی که منطقه با آن موافق نباشد، تمام قدرتهای منطقهای را به دشمن علنی امریکا و کابل بدل میسازد.
از نظر متخصصان پالیسیسازی در امریکا شش تا نه ماه تاخیر در خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و دریافت تعهد کامل از طالبان برای اجرای شرایط خروج نیروهای امریکایی، گزینهای است که منطقه به احتمال زیاد با آن توافق خواهد کرد. کشورهای منطقه از آنچه که خروج غیر مسوولانهی امریکا میخوانند نگران اند. خروج مسوولانه از دید آنان این است که اول یک توافق جامع صلح که برای تطبیق آن ضمانتهای لازم وجود داشته باشد به دست بیاید و بعد نیروهای امریکایی خارج شوند. به همین دلیل احتمال آن زیاد است که کشورهای منطقه با شش تا نه ماه تاخیر در خروج نیروهای امریکایی موافقت کنند.
عدهی دیگر به این باور اند که بایدن در اول ماه می کلیهی نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج کند ولی همزمان با آن فشار بیاورد که تا آن تاریخ یک توافق صلح در گفتگوهای صلح افغانستان در دوحه به دست بیاید، ولی اوضاع و شرایط نشان میدهد که چنین چیزی ممکن نیست، اگر تا اول می هم توافق صلحی حاصل شود، بیشتر به نفع طالبان خواهد بود و صرف شماری از سیاستمداران مخالف ارگ آن را تایید خواهند کرد، چنین توافق صلحی مورد قبول محمد اشرف غنی رییس جمهور کنونی قرار نخواهد گرفت و امریکا هم شوروی نیست که مانند مورد امین با شلیک گلوله مشکل را حل کند. از طرف دیگر توافق صلحی که صرف منافع و افکار طالبان را بازتاب دهد پایهدار نخواهد بود و مرحلهی جدیدی از جنگ را کلید خواهد زد.
به نظر میرسد که حکومت جوبایدن هم علاقهمند لغو قرارداد دوحه یا خروج کامل در ماه می سال جاری نیست، بلکه راه وسطی را انتخاب خواهد کرد. مشاور امنیت ملی کاخ سفید در گفتگویی که با حمدالله محب همتای افغان خود داشت، از بررسی توافقنامهی دوحه خبرداده است. برمبنای نامههای خبری ارگ و کاخ سفید، مشاور امنیت ملی امریکا گفته است که حکومت بایدن این موضوع را بررسی میکند که جانب طالبان چقدر از تعهداتی را که در گفتگو با امریکا متقبل شده بودند، اجرا کرده اند. در آستانهی امضای توافقنامهی دوحه اعلام شده بود که کاهش قابل ملاحظه و پایهدار خشونت، پیشرفت در گفتگوهای صلح و قطع روابط طالبان با القاعده، پیششرطهای خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است. روشن است که در عرصهی کاهش خشونت و گفتگوهای صلح، پیشرفت چشمگیری حاصل نشده است، بنابراین احتمال آن زیاد است که حکومت جوبایدن گزینهی تاخیر در خروج کامل نیروهای امریکایی را با کشورهای منطقه مطرح کند.