استاد قاسم یکی از تاثیرگذار ترین هنرمندان درموسیقی معاصرافغانستان است که این موسیقی را سمت و سویِ جدیدی داد. او طرزهای جدیدی را درموسیقی آوازی ما ایجاد کرد که در نوعیتِ اجرا تفاوتی با موسیقی آوازی شمال هند داشت و آن طرز ها خیلی زود جا افتاد و پیروان فراوانی درین حوزه پدید آورد. او از کودکی نبوغ داشت. استاد قاسم هنوز دوازده سال داشت که با دستهی سازی پدر در دربار عبدالرحمان حضور مییافت، او شاید از همان آوانِ کودکی برخورد با مجالس شاهان و سلاطین را خوب میدانست و حضوریافتن در آن مجالس شگرد و روشِ خاصی میطلبید و هرخطایی سبب درد سرهای بزرگی میشد.
ستارجو پدر استاد قاسم که خود خوانندهی دربار بود برای پسرش زمینهی رفتن به مسجد علیای کابل و حضور یافتن درکنار خود در دربار را فراهم کرده بود و او از این دو زمینهی فراهم شده راه و رفتار های زیادی آموخت و آن آموزهها برای شخصیت سازی اش خیلی ها موثر افتاد. اگر ما درتاریخ موسیقی معاصر افغانستان دقت کنیم، استاد قاسم نخستین هنرمندی ازحوزهی موسیقی کلاسیک است که شعرفارسی را وارد موسیقی آوازی در این حوزه کرده است.
استاد یعقوب قاسمی پسر بزرگ استاد قاسم در شمارهی 11 سال 1350 مجلهی لمر در مورد نخستین اجرای استاد قاسم درحضور عبدالرحمان چنین میگوید « استاد ستارجو پدر کلانِ من با دستهی خود دردربار امیر عبدالرمان خان نوکر بود و معاش داشت که شب های پنجشنبه و جمعه نوکری بدهد. اما اگر دربین هفته گاهگاهی ضیاء الملت ( امیر عبدالرحمان خان ) به شنیدن ساز میل میفرمود، دستهی ساز را احضار میکرد. پدرم یعنی استاد قاسم نیز همیشه در دستهی پدر خود بود و اگرچه در دسته وظیفه نداشت، اما عقب پدر خود مینشست. او که در آن وقت 12یا 13 سال بیشتر نداشت هنوز درس موسیقی ندیده،در موسیقی دسترسی نداشت و آوازی نخوانده بود. در یکی از روز ها ضیاءالملت به خوانندهگان دربار امر کرد غزل حافظ که با این مصرع شروع میشود ( غلام نرگس مست تو تاجداران اند ) را بخوانند. خوانندهگان همه مات ماندند، زیر این غزل و سایر غزل های فارسی را یاد نداشتند و خواندن هایی که در دربار میکردند همه دُرُبت و ترانه بود که الفاظِ آن سانسکریت است درین موقع قاسم در همان صِغَرسن جرئت کرده، ایستاده شده گفت اگر حضورمبارک اجازه بدهند من این غزل را میخوانم ضیاءالملت پرسید که پدرت یاد ندارد، تو چطور یاد داری؟ گفت صاحب چون من نزد ملا کتاب خواجه حافظ را خوانده ام این غزل را یاد دارم امیر اجازه داد که بخواند».
ستارجو پدراستاد قاسم که یکی از مَدَم نوازان معروفِ آن زمان بود پس از آن روز قاسم نوجوان را مَدَم نوازی آموختاند و او در نواختن این سازمهارتِ خاصی پیدا کرد و پس از آن نزد استاد قربانعلی که با رباب آواز میخواند شاگرد شد. او بعدها در زمان سلطنت امیر حبیب الله خان نزد استاد پیارا خان که از هند به کابل آمده بود، تمامی اساسات رایج موسیقی آن وقت را فرا گرفت، او به خاطر ایجاد تفاوت دراجرای موسیقیاش از شیوههای موسیقی خراسانی و آهنگهای گذشتهی بومی استفادههای زیادی کرد راگها و یا دستگاه ای پهاری،بهروی،آسا،سندره،نیریز،مالکونس، پیلو و یک تعداد دیگر از آهنگ های غزل را روی تالهای موسیقی بومی کشور با نام های تاپیه و مغولی قرار داده اجرا نمود که این شیوه موسیقی ما را از موسیقی هند که هر دو از یک خانواده اند جدا میساخت، استاد قاسم پس از فراگیری علوم موسیقی برای زنده مانده سبک و سلوکی که در موسیقی معاصر کشور ایجاد کرده بود، برخی ها را در این زمینه آموزش داد استاد نتو، استاد محمد عمر،استاد نبی گل، استاد رحیم بخش و یک تعداد دیگر از آن جمله اند. نصرالله خان برادر امیر حبیب الله خان که علاقه و ارادت خاص به اشعار فارسی و خاصتاً بیدل داشت خواهان حضورِ استاد قاسم در مجالس شعر در دربار سلطنتی شد و از او خواست تا در کنار بحث روی اشعار بیدل که در مجالس آنها صورت میگرفت غزلیاتِ حضرت بیدل را در قالب موسیقی اجرا کند و این خواهش نصرالله خان روی علاقهمندی استاد قاسم به حضرت بیدل تاثیرِ فراوانی گذاشت. امیر حبیب الله خان از نخستین شاهان دربار سلطنتی خانوادهی امیر عبدالرحمان خان بود که نخستین هارمونیه را برای استاد قاسم از هند سفارش داد و این ساز نخستین بار درسال 1901 به سفارش امیر حبیب الله خان به کابل آورده شده و توسط استاد قاسم وارد موسیقی افغانی شده است. قبل از آن استاد قاسم آهنگهایش را با « مدم» اجرا میکرد.
زمانیکه امان الله خان شهزاده ولیعهد بود اساسات موسیقی را نزد استاد قاسم آموخت و همیشه از استاد قاسم به عنوان معلم و آموزگارش در زمینهای موسیقی یاد میکرده است و ارادت خاصی به استاد قاسم داشته است. زنده یاد استاد رهنورد زریاب که علاقهی زیادی به صدای استاد قاسم داشت همیشه در نشستهایی که میداشت یک آهنگ را بار بار به صدای استاد قاسم فرمایش میداد تا نشر شود و آرام بگیرد، او از سفر معروف امیر امان الله خان که در سال 1928 بین مسکو و وارسا داشته حکایت میکرد که امیر در جریان مسافرت ریکارد استاد قاسم را میشنیده و برایش از آنجا تلگرامی فرستاده که خوشبختانه آن نامه در آرشیف ملی تا هنوز نگهداری شده و متن آن نامه در « یادنامهی استاد قاسم » که توسط نوه اش استاد وحید قاسمی در پاییز 1399 به نشر رسیده چاپ شده است.
( قاسم جان ! وزیر دربار سلامت را به من رساند، برایش گفتم که از طرف من برایت سلام تحریر کند، بازهم چون وقت یافتم این است که خودم برایت تحریر میکنم. الحمدالله صحت دارم و در سفر خود روان هستم. یاد دوستان؛ دلم را سخت فشار میدهد خصوصاً آوازهای لطیف تو در روز های آزادی که به خیالم میرسد، دلم را سخت فشار میدهد و تسکین میشود و به ریکارد های گرامافون تو که با خود داریم با دیدهی اشکریز یادِ وطن میکنیم. از خداوند کریم، التجا دارم، وطن و تمامِ دوستان را در حفظِ خود نگه دارد. ) یکی دیگر از رخداد های مهم موسیقی کشور ما در زمان سلطنتِ امیر امان الله خان ضبطِ آهنگ های استاد قاسم در کمپنی « ماستر وایس » هند بریتانوی است که در آنجا استاد قاسم با تعدادی از هنرمندان و نوازندهگان افغانی تعدادی از آهنگ هایش را با ساز و شیوهی موسیقی افغانی ضبط نموده است که این خود از رخداد های مهمِ موسیقی معاصر افغانستان قلمداد میشود. از اینرو اهمیت استاد قاسم در موسیقی معاصر کشور برجسته و فراموش ناشدنی است، نگارنده یک ماه و نیم قبل از درگذشت استاد رهنورد زریاب که امید زیستناش در دل هریک مان زنده و مانا بود و امید داشتیم که این نویسندهی سترگ و قصهگوی کابل قدیم تا چند سالِ دیگر در کنار ما نفس بکشد و قصه کند در یکی از شب های پاییز امسال در خانهی مان ده ها بار آهنگ معروف « جانانهگکم» را به صدای قدیمی و بکر استاد قاسم شنیدیم، سیاهی شب و صدای برگهای پاییزی انگار عمر استاد زریاب را شمرده شمرده به آخرمیکشید و ناله های شب هنگام استاد قاسم در دل شب میپیچید و میخواند « جانانهگکم…»
استاد وحید قاسمی در« یادوارهی استاد قاسم » از زبان شاهدخت هندیا دختر شاه امان الله خان نقل میکند که هنگام وداعِ پدر در بیمارستان که آخرین لحظاتِ زندهگی اش بود چه اتفاقی رخ داده است او میگوید ( پدرم در شِفاخانه بود و آخرین لحظه های زندهگی اش را نفس میکشید از تمامِ فرزندان اش خواهش نمود تا به خانه رفته گرامافون و صفحهی ریکاردِ استاد قاسم را برایش به شِفاخانه بیاوریم. این کار را انجام دادیم و امیر در آخرین لحظاتِ زندهگی اش صدایِ استاد قاسم را شنید و با خواندنِ کلمهی شهادت بدرودِ حیات گفت ).
استاد قاسم در همجواری استاد محمد حسین سرآهنگ، احمدظاهر در هدیرهی خانوادهگی اش در شهدای صالحین که در کنارِ آن تعدادی از فرزندان و شاگردان اش چون استاد رحیم بخش آرام گرفته اند به خاک سپرده شده ولی سنگِ گور او به شآن و عظمتِ آن استاد سترگ موسیقی ساخته نشده، امید که آن سنگ با معماری خاصی ساخته شود تا یادگاهِ یکی از بنیان گذاران موسیقی معاصر افغانستان حفظ شود و شامل آثار تاریخی کشور گردد.
Notice: Undefined offset: 0 in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336
Notice: Trying to get property 'term_id' of non-object in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336