بهار در اسارت؛ نوروز در روزگار سیاه طالبانی

رهنورد کلانتر  

از زمانی که خودم را شناخته‌ام، در آستانه رسیدن به نوروز، مردم با دست‌های خود زمین‌هایشان را شخم می‌زدند و به درختان و باغ‌هایشان رسیدگی می‌کردند. در این روزها، زمین‌های خشک و بی‌جان به دل طبیعت جان می‌دادند و درختان در انتظار شکوفه‌های نو بودند. مردم، به‌ویژه دختران و پسران، خود را برای آغاز یک سال جدید آماده می‌کردند. مدارس در حال برنامه‌ریزی برای آغاز سال تحصیلی جدید بودند و خانواده‌ها قلم و کتاب و یونیفورم می‌خریدند، به گونه‌ای که گویی درهای جدیدی به‌سوی علم و دانش گشوده می‌شد. کتاب‌ها با دقت و وسواس در دست‌های بچه‌ها قرار می‌گرفت تا سال جدید تحصیلی با آموختن و رشد همراه باشد.

در کنار این‌ها، زنان و دختران با شوق و امید به کوه‌ها و دشت‌ها می‌رفتند تا سبزه بکارند. این سبزه‌ها نماد شکوفایی و امید به زندگی بودند. کوچکترها نیز در کنار هم جمع می‌شدند و میله می‌کردند، بازی می‌کردند و روزهای خود را با شور و نشاط پر می‌کردند. این روزها، همگی با دل‌های شاد و روحی پر از امید به استقبال بهار می‌رفتند. بهار برای مردم نویدهایی از زندگی و رشد بود. آن‌ها با این باور که هر فصل جدید فرصتی برای آغاز دوباره است، دل به زندگی می‌زدند و در دل طبیعت جانی دوباره می‌دیدند.

اما حالا در دوران طالبان، این شادی‌ها و امیدها به ناامیدی و سرکوب تبدیل شده‌اند. در این روزهای تاریک و سنگین، دیگر خبری از شور و شوق گذشته نیست. مردم دیگر نمی‌توانند با دل‌های شاد به استقبال بهار بروند. درختان دیگر شکوفه نمی‌دهند، زمین‌ها همچنان بی‌جان‌اند و کوه‌ها و دشت‌ها نیز دیگر آن رنگ و بوی زندگی را ندارند. بهار برای مردم امروز، نه نوید رشد و شکوفایی بلکه یادآور از دست دادن آزادی‌ها و امیدهاست.

نه خبری از روزهای شاد و پرنشاط در کوه‌ها و دشت‌هاست، نه طبیعت آن شور و شوق را دارد که در گذشته داشت. سکوت سرد و سنگین، جای خنده‌ها و بازی‌های کودکان را گرفته است. دیگر کسی سبزه نمی‌کارد، دیگر دستانی نیست که خاک را به امید رویش لمس کند. در این دوران سیاه، دیگر خبری از آماده‌سازی برای سال تحصیلی جدید نیست، نه از رونق علم و دانش خبری است و نه از آرزوها و امیدهای بی‌پایان برای آینده.

تنها چیزی که در این میان باقی مانده، خاطرات شیرین روزهای گذشته است. روزهایی که بهار به معنای واقعی، زندگی و رشد بود و نه چیزی که امروز شاهد آن هستیم. در این دوران، سایه‌ی سنگین طالبان بر هر لحظه از زندگی مردم افتاده است و امیدها و آرزوها در سکوت فرو رفته‌اند. آنچه روزگاری یادآور سرسبزی و شادابی بود، حالا بدل به نمادی از اندوه و حسرت شده است. مردم، با دلی پر درد، نوروز را در دل خود به خاک می‌سپارند و به انتظار روزی می‌نشینند که دوباره بتوانند بهار را با آزادی و شادمانی در آغوش بکشند.


Notice: Undefined offset: 0 in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336

Notice: Trying to get property 'term_id' of non-object in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336