لامعه ملاحت
بهار یعنی زنده شدن طبیعت و شکوفا شدن بذر از دل زمین؛ جلوهای از زیبایی در گسترهی جهان هستی. نوروز، زیباترین میراث کهن از گذشتگان برای ماست. گرچه با گذر زمان، تجلیل از این روز باشکوه کمرنگ شده، اما شور و شوق آمدن بهار در دوران کودکی هرگز از یادم نمیرود و خاطرهای ارزشمند در ذهنم بهجا مانده است.
در بدخشان، شهر فیضآباد، نوروز را اینگونه جشن میگرفتیم: لباسهای رنگارنگ آماده میکردیم، با شور و شوق خانهتکانی میکردیم و سبزه و سمنک آماده میساختیم. دستهایمان را حنا میگرفتیم و شب نوروز، سفرهای با هفتسین میچیدیم.
صبح نوروز، اهالی محل—بزرگان، جوانان و کودکان—با شیرینی و توغ (بیرق)، برای برافراشتن «جنده» به مسجد محل میآمدند. جوانان، کبوترهایی را در دست داشتند؛ نماد صلح، وحدت و همدلی. وقتی جنده را بالا میکردند، میان مردم شیرینی تقسیم میشد و کبوترها را بر فراز آسمان زیبای فیضآباد رها میکردند. زنها از روی بامها به تماشای برافراشتن توغ میآمدند، و همگان برای آبادی سرزمینمان دست به دعا بلند میکردند. چهرهها برق خوشحالی میزد، به یکدیگر تبریک میگفتیم و برای خوردن هفتمیوه، خانهی همدیگر میرفتیم.
به دشتها و کوهها میرفتیم تا گلهای لاله و ارغوان را تماشا کنیم، و نو شدن جامهی طبیعت را از نزدیک ببینیم و بوی خوش بهار را استشمام کنیم. همچنین در روزهای نوروز، مسابقات بزکشی برگزار میشد و زن و مرد، کودک و جوان، برای تماشای این مسابقات گرد میآمدند.
همچنین به خانههای همدیگر میرفتیم تا در پختن سمنک همکاری کنیم، تا این جشن باشکوه را با هم و در کنار هم تجلیل نماییم.
واقعاً حسی زیبا داشت تجلیل از این روز تاریخی و پرشکوه؛ حسی که تا همیشه در دلها زنده خواهد ماند.
Notice: Undefined offset: 0 in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336
Notice: Trying to get property 'term_id' of non-object in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336