ششمین پژوهش از سلسلهپژوهشهای رادیکالیسم است که انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان آن را در سال 1398 منتشر کرده است. این پژوهش به منظور شناخت و درک بهتر ماهیت دولت اسلامی ولایت خراسان در افغانستان، انجام شده است و مشخصاً به این پرسش میپردازد که آیا دولت اسلامی ولایت خراسان یک ولایت واقعی دولت اسلامی است یا فقط ظاهر یک تغییر اسم برای شبهنظامیان فرصتطلبی است که برای تأمین منافع مادیشان پرچم سیاه به دست گرفته اند.
روش تحقیق:
در این پژوهش از اطلاعات موجود دربارۀ ماهیت و حضور دولت اسلامی ولایت خراسان در افغانستان که قبلاً در کتابها، ژورنالهای پژوهشی، مقالههای خبری و ویدیوهای مرتبط آمده، استفاده شده است. طوری که این اطلاعات به عنوان مقدمه و پیشینه در این پژوهش به کار رفته است. سپس یک پرسشنامۀ کیفی طراحی شده تا فهم دربارۀ تعهد دولت اسلامی ولایت خراسان به ایدئولوژی دولت اسلامی عراق و شام، شبکۀ حمایتی آنان، تاکتیکها و استراتژیها و اهداف آنان را توسعه دهد. پرسشها باز و محاورهیی اند که هدف آن، افشای اطلاعات بیشتر دربارۀ موضوع پژوهش بوده است.
پرسشنامهها سپس با تقریباً 30 خبرنگار، متخصصان علمی، مقامات محلی افغانستان، مقامات خارجی، کارمندان ناتو، کارمندان سازمان ملل و اعضای دولت اسلامی در میان گذشته شده است. بدینترتیب تا جای امکان، گسترۀ وسیعی از نظرات جمعبندی شده تا بر مبنای آن، تحلیلی جامع و منطقی به دست آید.
پژوهش برای رسیدن به هدف خود دولت اسلامی واقعی را به چهار عنصر اساسی تجزیه کرده و بر مبنای این چهار عنصر سعی کرده تا به این پرسش پاسخ دهد: آیا دولت اسلامی ولایت خراسان یک پدیدۀ تغییر پرچم است یا یک ولایت واقعی؟
- ایدئولوژی: دولت اسلامی ولایت خراسان از تفکر شاخۀ سلفی دولت اسلامی در عراق و سوریه تبعیت میکند، گرایش آنان به رعایت قوانین سختگیرانۀ اسلامی دولت عراق و شام و عدم مدارا با غیرمومنان و عزم راسخ در قرار دادن اسلام سلفی بالاتر از اهداف دیگر.
- اهداف: اقدامات دولت اسلامی ولایت خراسان به موجب ایجاد خلافت به هر طریق ممکن.
- تاکتیک و استراتژی: توانایی و اراده برای ایجاد شبکۀ متخصصان تکنیکی و عملیاتی برای حملات مستقیم به دشمن، تأمین منابع مالی، تشکیل ایتلافهای استراتژیک، و انتخاب موقعیتهای جغرافیایی.
- شبکههای دولتی و غیردولتییی که از فعالیتهای دولت اسلامی ولایت خراسان حمایت میکنند. میزان حمایت مردم محلی از آنها و میکانیسم و عملکرد دولت اسلامی ولایت خراسان برای جذب حمایتها.
بدینترتیب این چهار عنصر به مثابۀ فرضیات نخستین در پژوهش مورد نظر طراحی شده تا بتواند تصویر جامع و واقعی را در پیوند به ماهیت و حضور دولت اسلامی ولایت خراسان در افغانستان به دست آرد.
یافتههای پژوهش:
بر اساس یافتههای این پژوهش دولت اسلامی ولایت خراسان یک ولایت خودخوانده و ترکیب نامنظمی از شبهنظامیان هوادار دولت اسلامی عراق و شام است. تعهد ایدئولوژیک و قدرت جنگاوریاش به طرز عمیقی مبهم مینماید و نیز تاکتیکهای جنگیاش با دولت اسلامی عراق و شام بسیار ناسازگار است. طبق یافتهها چیزی در حدود دو عضو از میان 3000-6000 نیروی انسانی این سازمان در تماس منظم با دولت اسلامی عراق و شام قرار دارد. شمار زیادی از اعضای این سازمان را جنگجویان پیش تحریک طالبان تشکیل میدهد و بسیاری از اعضای برجستۀ پیشین تحریک طالبان عضویت این گروه را دارند. همچنین دریافته شده که تحریک خلافت پاکستان که خود بخشی از تحریک طالبان پاکستان به شمار میرفت، ستون فقرات سیاسی دولت اسلامی ولایت خراسان را میسازد. در واقع، دولت اسلامی ولایت خراسان در اثر بحران رهبری تحریک طالبان پاکستان و گروه طالبان به میان آمده است.
بر مبنای آمارهایی که داعش در رسانههای خود منتشر کرده، دریافته میشود که این گروه به سایر بخشهای الارض الخلافۀ مورد نظرشان، جاهایی مثل لیبیا و آفریقای مرکزی بیشتر توجه نشان میدهند تا افغانستان.
به رغم این که کشورهای پاکستان، ایران، آمریکا و متحدانش در حوزۀ خلیج فارس متهم به تشکیل مخفیانۀ دولت اسلامی ولایت خراسان اند اما کارشناسان غربی بدین باورند که دولت اسلامی ولایت خراسان بیشتر یک گروه اشتقاقی خودمختار از داعش است و نفوذ خارجی بر آن بسیار اندک است. اما برعکس، کارشناسان منطقه باور دارند که ماهیت چندوجهی این گروه، از جمله حامیانشان که اهداف گوناگونی را دنبال میکنند، باعث میشود که رابطۀ این گروه با دولت اسلامی عراق و شام چندان به نظر نیاید.
رابطۀ ایدئولوژیک این گروه با دولت اسلامی عراق و شام نیز گسسته و غیرارگانیک است. طوری که دولت اسلامی ولایت خراسان در تکوین اصلی گروه داعش نقشی ندارد و بیش از آن به سلفیسم شبکۀ حقانی، طالبان، جنبش اسلامی اوزبیکستان شبیه است. انگیزههای مالی برای پیوستن و گسستن اعضا از گروه ولایت خراسان و تمایل به انجام اعمالی که از نظر ایدئولوژی داعش مجاز نیست، دو دلیل دیگر عدم رابطۀ ایدئولوژیک داعش و دولت اسلامی ولایت خراسان به شمار میآید.
دولت اسلامی ولایت خراسان در ننگرهار، کنر، پکتیا، نورستان و بدخشان بیشتر به خود متکی اند و کمتر نزدیکی ایدئولوژیکی با دولت اسلامی عراق و شام دارند. اما جناح شمالی این گروه در ولایتهای جوزجان و فاریاب نزدیکی بیشتری با داعش دارند. جنگجویان تاجیکستانی و اوزبیکستانی نیز جذب همین گروه میشوند.
افزون بر این دو، اعضای این گروه در ولایتهای فراه و هرات نیز مثل اعضای ولایتهای شمالی نزدیکی ایدئولوژیک با دولت اسلامی عراق و شام دارند.
اتکای مالی این گروه بیشتر متکی بر استخراج غیرقانونی معادن، تجارت چوب و قاچاق مواد مخدر است و جناحهای مختلف این گروه منابع مالی و درآمدهای خود را با یکدیگر بخش میکنند. به طور مثال، پولی که در ننگرهار جمعآوری میشود به بیتالمال میرود و از آنجا به واحدهای دیگر این گروه توزیع میشود.
دولت اسلامی ولایت خراسان در سطوح متعددی از داشتن یک استراتژی مشخص رنج میبرد. بخشی از انرژی آنها در جنگ بر سر تقسیم منابع مالی غیرقانونی با طالبان صرف میشود. همچنین به دلیل تحصر موقعیت جغرافیایی آنها از ایجاد رابطۀ استراتژیک با دیگر همفکرانشان در پاکستان و هند محروم مانده اند.
جنگ همزمان این گروه با طالبان، ارتش ملی افغانستان و نیز نیروهای پاکستانی در مناطق قبایلی آن کشور اشاره بر ضعف تاکتیکی این گروه دارد. در حال حاضر تاکتیک مشخصی که بتواند این گروه را از نبرد سه جانبه برهاند و نیز یک جهاد جهانی را به نفع خود رقم بزند، وجود ندارد. همچنین هیچ نشانهیی دال بر روی دست گرفتن چنین تاکتیکی از سوی این گروه به مشاهده نمیرسد.
با توجه به یافتههای بالا میتوان گفت که ولایت خراسان یک ولایت واقعی نیست. ماهیت قبیلهیی شدیداً پیچیدۀ افغانستان، در کنار ماهیت مذهب تسنن و حنفی این کشور و نیز بیگانهگی قبایل پشتون با اصل ایدئولوژی داعش سد ظهور یک داعش واقغی در این کشور است. این گروه نتوانسته است که کاملاً به ایدئولوژی داعش پابند باشد. همچنین این گروه از تاکتیکهای جنگی و شورشگری طالبان استفاده میکند و هنوز به تاکتیکی که بتواند ضامن تصرف کل کشور افغانستان باشد، دست نیافته است. داعش به رغم مدعیات جهانی آن، یک سازمان محلی متناسب با کشورهای سوریه و عراق است و با ولایت خراسان در افغانستان انطباقی نمیتواند داشته باشد.
مشخصات تحقیق:
عنوان: دولت اسلامی ولایت خراسان، خلافت جعلی یا ولایت واقعی؟
نویسنده: شان ویتینگتون
دستیار ارشد: حسین احسانی
زبان پژوهش: انگلیسی
مترجم فارسی: جلیل پژواک
ناشر و مجری: انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، 1398
برای جزئیات بیشتر این پژوهش به لینک زیر مراجعه کنید: