قتل‌های ناموسی در کردستان

آمارهایی تکان‌دهنده از قتل‌های ناموسی در سراسر جهان وجود دارد اما این آمار در کردستان ایران هرساله نه‌تنها کم نمی‌شود بلکه مساله‌ی عادی در بین مردم منطقه تلقی می‌شود. از بانه و سنندج تا مریوان زنان کردستان قربانی نگرش‌ها و سنت‌های پدرسالار با ماهیت قبیله‌ای هستند. در سال ۱۳۸۸ در طول ۷ ماه بیش از ۱۰ زن در کردستان و در سه ماه پایانی سال ۹۱ تنها در مریوان و روستا‌های اطراف آن سه زن قربانی قتل‌های ناموسی شدند در سال ۹۷، کردستان با داشتن ۱۴ قتل دارای بالاترین آمار قتل‌های ناموسی در ایران بود و کرمانشاه با ۸ قتل در ردیف دوم قرار گرفت. از ابتدای سال ۹۸ تا آذرماه، ۱۰۳ زن در کردستان به دلیل اختلافات خانواده‌گی و ترس مدام از کشته شدن توسط اعضای خانواده خودکشی کردند و ۲۵ زن قربانی قتل ناموسی شدند؛ اما مساله‌ای که در مورد این خودکشی‌های از نوع خودسوزی در کردستان وجود دارد این است که در بعضی موارد خودسوزی به‌اجبار مردان خانواده صورت گرفته است، به‌عنوان‌مثال در یک مورد دختری در سنندج با پسری به ساندویچ‌فروشی می‌‏رود؛ پدر دختر بعد از دیدن این صحنه او را وادار به خودسوزی می‌‏کند.

فرشته نجاتی از اخیرترین قربانیان قتل‌های ناموسی کردستان بود، او اهل مریوان بود ۱۸ سال داشت و مادرش در یک آسایشگاه روانی بستری بود. دو روز قبل از مرگش با التماس از مسئولین آسایش‌گاه خواست به او پناه دهند وگرنه کشته خواهد شد. کسی حرفش را جدی نگرفت. فرشته از مادرش خداحافظی کرد، لباس‌هایش را درون ساکی گذاشت و به زن همسایه گفت برای خداحافظی آمده‌ام، این لباس‌ها هم یادگاری باشد برای تو، زن همسایه جدی‌اش نگرفت. روز بعد پدر فرشته به اتهام این که او با پسری رابطه داشته سرش را گوش تا گوش برید.

قتل ناموسی هنجار اجتماعی است که سال‌های بسیاری است در کردستان ایران وجود دارد؛ اما این مساله باوجود وقوع مدرنیته و تغییرات گوناگون و عمیق در حیات اجتماعیِ جوامع امروزی انسانی همچنان باقی‌مانده است. در این مساله عوامل زیادی نقش دارند که مهم‌ترین آن را در فرهنگ مردم کردستان می‌توان جستجو کرد. ساختارهای اجتماعی و فرهنگی که در کردستان وجود دارد به‌نوعی مردم را با این موج همراه می‌کند چون اکثریت فرهنگ آن منطقه به باورهای مردسالارانه و باورهای  سنتی پای بند است. کردستان دارای سنت‌های دیرین در فرودستی زنان و جنس دوم بودن آن‌هاست. در فرهنگ مردسالار حاکم بر نظم اجتماعی موجود در کردستان، زنان جز مایملک مردان بوده و محکوم به ایفای نقش‌های سنتی بر اساس نیازهای مردان‌اند و اگر زنی بخواهد از این نقش‌ها و جایگاه فرودست خود خارج شود، در واقع خط قرمز نظم اجتماعی مردسالار را شکسته، بنابراین باید مجازات و حتا به قتل برسد. مساله‌ی دیگر که بسیار در فرهنگ و سنت کردستان مهم است این است که شرف و ناموس مردان در گرو عفت زنان است، بنابراین میل جنسی زنان شدیداً کنترل می‌شود و حتی زنان در کردستان به همین علت ختنه می‌شوند و به مساله‌ای مهم تبدیل می‌شود که حتا سرپیچی از قوانین مربوط به رفتار جنسی به‌منزله نادیده گرفتن اصول اخلاقی و باعث ننگ و شرم‌ساری است، پس در نتیجه مردان باید ننگ را  با ریختن خون زن پاک کنند که دیگر انگ بی‌شرفی و بی‌غیرتی نخورند؛ بنابراین در این مناطق ناموس به‌نوعی مساله‌ی حیاتی در زندگی تبدیل می‌شود که باید از آن پاس‌داری کرد و اگر کسی این کار را نکند به‌گونه‌ای با طرد اجتماعی روبرو می‌شود. از دختران و زنان انتظار می‌رود بر اساس میل و گفته‌ی مردان خانواده عمل کنند و حتا پس از ازدواج کاملاً مطیع شوهر باشند. در این میان به دلیل حاکم بودن دیدگاه‌های سنتی در خصوص زنان، اگر آنان با جنس مخالف رابطه‌ای داشته باشند که مخالف با اصول اخلاقی مردم و فرهنگ منطقه باشد، همیشه به زن به‌عنوان مجرم اصلی موضوع نگریسته می‌شود و از نظر مردم واجب است که مجازات شوند. در این شرایط فشارها و طعنه‌های مردم، مردان خانواده و نزدیکان زنان و دختران حتا در برخی از موارد برخلاف میل باطنی صرفاً برای خلاصی از کنایه‌ها و انگشت‌نما شدن و تمسخر دیگران، بدون این که از گناه‌کاری زن یقین داشته باشند تصمیم می‌گیرند که زن را شکنجه کنند یا به قتل برسانند.

بسیاری از زنان از طریق روش‌هایی، چون گذاشتن چاقو زیر گلوی و ایجاد خراش و خونریزی، کتک زدن به‌قصد کشتن یا حتا حفر کردن قبر در حیاط منزل یا مکانی خارج از شهری و قرار دادن زن در آن قبر، تهدید به مرگ شده‌اند. به‌عنوان‌مثال زنی که دو فرزند داشت و از شوهر معتادش جدا شده بود، توسط برادر و پدرش به خارج از شهر بُرده شد، آن‌ها در مقابل چشمان همه روی او نفت ریختند و قسمتی از لباسش را هم سوزاندند و به او گفتند مواظب عفت خانواده باشد وگرنه آتشش می‌زنند.

این ساختارهای فرهنگی به‌گونه‌ای بازتولید می‌شوند و در ذهن مردم به‌نوعی باور و خط قرمز تبدیل می‌شوند. در طول زندگی مردم فرایند مردسالارانه را یاد می‌گیرند که باید از زنان در مقابل مردان دیگر محافظت شود و آبرو را بهانه خود قرار می‌دهند. در این میان حتی زنان با احساس نابرابری جنسیتی، پذیرش باورهای مردسالارانه و پایبندی به باورهای سنتی نگرش مثبتی به قتل ناموسی دارند و ضرورت این قتل‌ها را تایید می‌کنند.
مساله‌ی قتل‌های ناموسی به‌نوعی به بحث اقتصاد و توسعه‌نیافتگی کردستان هم مربوط می‌شود گویا بی‌کاری و فقر خشونت علیه زنان را به همراه دارد. از منظر روانشناسی نیز زمانی که مرد از لحاظ اقتصادی جایگاه ضعیف و شکننده‌ای دارد این ضعف اقتصادی را با تسلط بر روان و جسم زن جبران می‌کند. در این میان اکثریت زنان کردستان هم چون استقلال مالی ندارند قادر به بیرون آمدن از آن وضعیت نیستند. از طرفی دیگر چون هیچ نظارت قانونی‌ای بر این مسایل وجود ندارد پس این قتل‌ها پیامدی برای قاتلین ندارد؛ بنابر این باید به فقدان قوانین حمایتی و انجمن‌های حامی حقوق زنان توجه کنیم.