وارد تالار عروسی که می شوی، دو صف از زنان با لباسهای آزاد، رنگارنگ و باز در حال پذیرایی از میهمانها اند. در قسمت بالایی تالار رقص دستهای از زنان جریان دارد، صدای موسیقی با گفت و شنید زنان در دور میزها درهم میآمیزد و صحنهای را به وجود میآورد که در بیرون از این مکان نه خود آن زنان و نه هیچ فرد جامعه نمیتواند تصور آن را داشته باشد. در اینجا زنان آزادیهای ویژۀ خود را در پوشش و آرایش دارند. نه تنها در انتخاب لباس و مدل مو و آرایش که حتا بسیاری از دختران جوانتر برای رقص نیز سلیقههای خاص خود را دارند.
قبل از محافل زنانه، روزها قبل آمادهگیهای دختران و زنان جوانتر برای انتخاب شروع میشود. این تالارهای محافل عروسی و یا محافل مشابه که در تالارها و خانهها برگزار میشود، فضای مخصوص زنان است. هیچ مردی در این حریم راه ندارد، مگر به هنگام ورود عروس و داماد و خانوادۀ شان و با اعلام قبلی از سوی صاحبان محفل. زنان این محافل مشتری اصلی بازار گستردۀ لباس ومد وفیشن اند، بی آن که مشخص شود بخش مهمی از جامعه به صورت پنهان بازار مد وفیشن را به گردش میآورند و تالار های چند صد نفری محل خوشی، آزادی در پوشیدن لباس و آرایش و مد و فیشن، و رقصهای جورهای، تنهایی و دستهجمعی آنان است.
آیا چنین لباسی را میتوان در خانه هم پوشید؟ برای یافتن پاسخ با دو تن از دخترخانمها گفتگو کردم. مریم ( اسم مستعار) میگوید: « خوب نه این لباس خیلی آزاد است و متاسفانه در خانه پوشیده نمیشود، چون در خانه میهمانهایی هستند و رفت و آمد میکنند، این لباس مجلسی قطعا لباسی نیست که در خانه پوشیده شود.» و سارا ( اسم مستعار) نیز چنین میگوید :« چون خانوادهی ما مقید اند، دوست ندارند این لباس را به خانه بپوشم به همین خاطر به محفل میپوشم.»
دختران و زنان زیادی هستند که به مدل لباس و طرح و دیزاین آن اهمیت داده و کوشش میکنند نظر به مد روز لباس انتخاب کنند. این ذوق و علاقه به مدلهای جدید در میان زنان باعث میشود که طرح و دیزاین لباسهای محفلی تا لباسهایی که در دیگر مجالس میپوشند، متفاوت باشد. زمانی که داخل یک محفل زنانه میشوید فکر میکنید که وارد یک مکان دیگر شده اید، چرا که برخی آزادیهای زنانه در این گونه محافل به چشم میخورد که کمتر در انظار عمومی دیده میشود. زنان با لباسهای رنگارنگ محفلی که دارای مدلهای گوناگون از جمله دامن کوتاه، حلقۀ آستین، لباسهای بلند با یقههای باز که قدری از شانه و بالا تنهی آنان را نمایان میسازد، در چهار گوشۀ محفل دیده میشوند و برخیها هم روی ستیج عروس و داما، به رقص و پایکوبی مصروف اند. این آزادیها فقط و فقط مختص به همین مکان است. حالا بحث این جا است که این تفاوت در ظاهر و مدل لباس و چگونگی پوشش ظاهری زنان در مجالس و محافل از کجا سرچشمه میگیرد؟ چرا یک زن میخواهد در مجلس با یک لباس و در خانه با لباس دیگری ظاهر شود؟
مژگان (اسم مستعار) یک تن از باشندگان هرات پاسخ این پرسشها را اینگونه بیان میکند :« به خاطری که نه جامعهی ما از آن آزادیها برخوردار است، نه هم خانواده، مثلا در رسانهها مثل تلویزیون و یا در تصاویر که برند نشر میشود یا سلیبریتیها میپوشند میبینیم و دوست داریم که ما هم استفاده کنیم. هر کس زندگی خود را دارد و دوست دارد که هر طوری که دوست دارد لباس بپوشد، به همین دلیل جز مجلس دیگر جایی نیست که این لباس را بپوشیم.» از سوی دیگر گل بی بی (اسم مستعار) محدودیتهای فرهنگی را عامل پوشیدن چنین لباسهایی در مجالس عنوان میکند:« به خاطر فرهنگ کهنه و عقاید سختی که در جامعه رواج دارد مخصوصاً دیدگاههای قدیمی که والدین نسبت به لباسهای محافلی دارند، وقتی بپوشیم با برخورد سخت از طرف والدین مواجه میشویم و به همین خاطر در محفل این لباس را میپوشیم.»
محدویتهای خانوادگی و جامعه سبب شده تا بسیاری از زنان و دختران نتوانند آن طوری که دوست دارند لباس بپوشند و حتا گاهی در برخی از خانوادهها زنان به دور از چشم مردان خانواده، لباس مجلسی آماده کرده و فقط در محافل میپوشند. این موضوع را سهتن از دختر خانمهایی که با آنها گفتگو کردم گفتند. نرگس، مرجان و گلافروز ( اسمها مستعار اند) گفتند که در مورد نحوۀ لباس پوشیدن شان در محافل عروسی به مردان خانوادههای شان چیزی نمیگویند. به گفتۀ این دختران، مردان خانوادۀ شان در مورد لباسهای محفلی زنان خانواده چیزی نمیپرسند و آنان هم چیزی نمیگویند.
مدل لباسها و طرح و دیزاین آن در هر وقت تغییر میکند و این بحثی است که دغدغهی بیشتر طراحان لباس و خیاطهای زنانه و خود زنان بوده و با آن سرو کار دارند. وقتی که از دفتر برای انجام مصاحبه بیرون رفته بودم، چشمم به خیاطی به اسم گوهرشاد افتاد و از آنجایی که نام این خیاطی شبیه به نام برنامهی ما بود علاقمند شدم، تا با مسوولش به گفتگو بپردازم، با وارد شدن به دکان، صدای ماشین خیاطی و قیچی که پارچهای را برش میزد توجهام را به خودش جلب کرد. احمد طارق مسوول خیاطی گوهر شاد به این باور است که مدل لباسهای زنانۀ امروزی بیشتر از کشور ترکیه میباشد. وی میگوید در گذشته خانمها بیشتر از مدل لباسهای عربی استفاده میکردند ولی حال ذوق شان عوض شده است. احمد طارق میگوید:« ذوق مردم حال نسبت به چند سال پیش خیلی متفاوت شده است. مثلا در گذشته اگر یک تکه و مدل لباس مد میشد پنج،شش نفر از آن لباس میدوختند ولی حالا چنین نیست. نه میتوانیم بگوییم که یک تکۀ خاصی مد است یا یک مدل خاصی مد است. بیشتر مدلهای بلند و لباسهای خارجی طرف دار دارد.»
فروشندهگان لباس زنانه میگویند در این اواخر زنان بیشتر به پوشیدن لباسهای پوشیده روی آورده اند و بیشتر طرحهای ترکی و ایرانی را میپسندند. فریحه (اسم مستعار) فروشندهی لباس میگوید که زنان در این اواخر به لباسهای پوشیده و با حجاب بیشتر علاقه دارند. وی افزود:« بیشتر فروشاتی که ما داریم لباس با حجاب است، همه مشتریهای ما میگویند که لباس با حجاب میخواهیم و ما هم همین لباسها را بیشتر وارد میکنیم از کشور ترکیه.» علاقهمندی به پوشیدن لباسهای خارجی به خصوص لباسهای ترکی و ایرانی سبب کاهش علاقهی زنان به خرید لباسهای وطنی شده است. فروشندهگان لباس وطنی میگویند اکنون به دلیل قیمت بودن لباسهای گند افغانی کمتر کسی حاضر است از این لباسها استفاده کند. محمد اکبر یک تن از فروشندگان لباس گند افغانی میگوید بازار این لباسها در حال حاضر در هرات رو به رکود است. محمد اکبر میگوید:« چون صنایع دستی قیمتهای شان بالا تر است به همین خاطر نمیچلد، گند افغانی فروش ندارد و بیشتر سلیقهها فرق دارد، طرحهای شیکتر طرفدار دارد و طرح های قدیمی و سنتی اصلا فروش ندارد.»
وارد کنندهگان لباس زنانه و محفلی میگویند طرحها و دیزاینهای لباس را بر اساس ذوق وسلیقهی مشتریان شان انتخاب و وارد کشور میکنند. آقای اکبر زاده یک تن از فروشندهها میگوید لباسهای مجلسی را بیشتر از کشور چین وارد میکنند. اکبرزاده میگوید:« سلیقهها متفاوت است بعضی ساده پسند میکنند بعضیها مورهدار انتخاب میکنند و ما مطابق به میل و سلیقهی مشتری خود لباس انتخاب و وارد میکنیم، بعضی از لباسهای را که بیشتر مشتری پسند میکند دوباره میآریم.»
جامعهی سنتی افغانستان زنان را مقید ساخته، تا نظر به عرف و عنعنات جامعه خود را عیار بسازند و مطابق به آن لباس بپوشند، ولی این مقید بودن در محافل زنانه کمتر به چشم میخورد و آنجاست که زنان مطابق ذوق و علاقهی شان لباس میپوشند و از انظار همه پنهان اند. در این محافل آزادیهای دیده میشود که هرگز در هیچ مکان دیگری قابل مشاهده نیست تا جایی که میتوان گفت با ورود به این محافل تصور میکنیم که وارد دنیای دیگری شده ایم. اما این آزادیها همراه با ورود عروس و داما به محل و ختم محفل تمام میشود و دوباره زنان وارد دنیای واقعی شان شده و به روال عادی زندگی شان برمیگردند.