در سالهای اخیر برخی از کابلنشینان به والنتاین اهمیت میدهند. سالهای نه چندان دورتر در افغانستان این روز تنها برای دختران و پسران مجرد شناخته شده بود. اما اکنون هم برای مجردها و هم برای متاهلها روز والنتاین تبدیل به روزی خاص و نمادین شده است. هرچند ممکن است برای بعضیها این روز یک روز معمولی باشد و برگزاری مناسک این روز را به نوعی غربگرایی و تعبیت از فرهنگ غربی قلمداد گردد. از طرف دیگر والنتاین به لحاظ فکری و فرهنگی باب طبع عدهیی خاص نیست ولی آنچه ما در ظاهر امر میبینیم عمومیت یافتن پاسداشت این روز است.
از منظر جامعهشناسی ممکن است این موضوع، پیش پا افتاده و درجه چندمی باشد ولی این شمولیت و عمومیت یافتن روز والنتاین در بین مردم کشور میتواند حاوی پیامها و نکات قابل توجه اجتماعی و فرهنگی باشد. والنتاین روز تبدیل شدن کابلنشینان به شهروند جهان وطنی است. در مباحث مربوط به جهانی شدن این موضوع مطرح میشود که در جریان جهانی شدن و برداشتن مرزهای زمانی و مکانی مردم هویتهای جهانی کسب میکنند. اکنون والنتاین برای تمام مردمان جهان روزی مهم و خاص شده است و بخشی از مردم افغانستان از این قافله عقب نمانده و در این هویت جهانی سهیم شدهاند. پذیرش روز والنتاین در بین ما، از این جنبه میتواند نوید بخش پیام خوبی باشد و آن این است که شهروندان افغانستان خود را تافتۀ جدابافته نمیدانند و خود را شهروند جهانی میبینند. با وجود این که در تقویم رسمی کشور این روز هیچ اسم و رسمی ندارد ولی مثل دیگر نقاط جهان در افغانستان نیز این روز هم اسم دارد هم رسم.
روز والنتاین نمادی از زنانه شدن فرهنگ افغانستان است، زنانه شدن فرهنگ فرایندی است که در آن نقش و تاثیر زنان در حوزههای مختلف فرهنگی و اجتماعی گسترده و توسعه پیدا میکند. هرچند روز والنتاین در بین مردم کابل یک وضعیت عینی و صوری برای ظهور زنانه شدن فرهنگ است ولی این وضعیت عینی میتواند بعد ذهنی حضور زنان در فرهنگ و اجتماع را رقم بزند. به عبارتی میتوان گفت والنتاین به لحاظ صوری و ظاهری، بعدی زنانه به خود گرفته ولی همین غلبۀ نمادین زنانه شدن این روز، میتواند منجر به تغییر نگرش نسبت به زنان و جایگاه زنان در فرهنگ افغانستان باشد. برای همین است که در بین مردان این روز از چنان جدیتی برخوردار نیست، ولی چون برای زنان این روز مهم است و غلبه نگاه زنانه وجود دارد، مردان هم در مناسک این روز مشارکت میکنند.
بعدی دیگر این روز اما پهلوی تاریک و نگرانکننده و ناامید کننده است. جنگ و خشونت، کشتار و سوختن و سوختانده شدن است. چه بسا مردان این سرزمین هر روز کشته میشوند و هر کدامشان عشقی دارند. به یکی شان دل و دلهای بسته است که عاشقانه دوست شان دارند. در عین زمان ولنتاین کابلنشینها از نقاط امن، عصری و مناطق چون کارتۀ چهار، کارتۀ سه، پلسرخ، شهر نو، نقاطی از برچی، گولایی دواخانه و مکروریانها فراتر نمیرود. شهروندانی که جهان وطنی فکر میکنند و میاندیشند از دیگر نقاط شهر در ساحات کارتۀ سه و کارتۀ چهار میآیند. دعوت شهروندان به همدیگر به آمدن پلسرخ باورمندی است که در هر جای نمیشود ابراز کرد. ولنتاین و یا هر مناسبتی که اندکی خوشی به روح خستۀ این شهر بدمد، مناسبتی قشنگی است. آدم بیشتر از تجلیلکنندگان به شهروندان که از این خوشی لذت میبرند و میخندند بیشتر خوشحال میشود.