دُرمحمد کشمی

موسیقی بدخشان دامن گستر و فراگیر است و رنگ و رُخِ ویژه‌ای دارد آغازِ دهه‌ی پنجاهِ هجری خورشیدی یکی از آغازین دهه های درخشانی در موسیقی محلی کشور بود که دسته،دسته از هنرمندانِ بومی در کابل می‌آمدند و آهنگ هایِ شان را ضبط می‌کردند و در آغاز از طریق رادیو و بعدها  از طریق تلویزیون آهنگ هایِ شان به گوشَ مخاطبین شان می‌رسید و عام می‌شد و سال‌ها سر زبان‌ها بود ضبط و نشر آن آهنگ ها موسیقی هنرمندانِ آماتور را که در فورمِ موسیقی پاپ آهنگ هایِ شان‌را اجرا می‌کردند غنی تر می‌ساخت و آهنگ های زیادی وجود دارد که بار بار توسط خواننده های پاپ با سازهای جدید و طرز های جدید بازخوانی شده است. بازگُل بدخشی،فیض محمد، نیازمحمد، محمد رحیم بدخشی، محمد اکرم بدخشی و دُرمحمد کشمی این‌ها از آن‌جمله خواننده هایی بودند که در دهه‌ای پنجاهِ هجری خورشیدی جهت ظبطِ آهنگ های شان به رادیو تلویزیون افغانستان به کابل آمدند.

از آن‌جایی‌که بدخشان جغرافیایی کلانی دارد و فرهنگ های رایج در آن نیز گوناگون است و این چند رنگی فرهنگی ولایت های هم‌جوار اش را نیز تحت تاثیر قرار داده است و یکی از آن فرهنگ های تاثیر گذارش موسیقی بدخشانی  است که شاملِ دو حوزه‌ای هنری می‌شود یکی موسیقی پامیری و دیگر آن موسیقی تخاری، موسیقی پامیری ریشه در موسیقی دوازده مقام دارد که شامل موسیقی نیایشی، موسیقی دف بزم و فلک خوانی می‌شود که در دو بدخشان افغانستان و تاجیکستان رایج است. و فلک خوانی را یکی از پُر طرفدار ترین سبک های موسیقی پامیری می‌دانند.سعد الله نعیم اُف یکی از موسیقی‌دانانِ تاجیکستان فلک خوانی را به دو نوع می‌داند یکی فلک خوانی دشتی و دیگری هم فلک خوانی راغی، او می‌گوید (فلک خوانی دشتی بدون استفاده از الات موسیقی و بیشتر در صحرا و بیابان اجرا می‌شود و فریاد عنصر اصلی این سبک موسیقی است. آواز خوانان در فلک راغی که کمتر در تاجیکستان رایج است و بیشتر در افغانستان آنرا دوست دارند و اجرا می‌کنند از نی استفاده می‌شود. فلک خوانی نه تنها در تاجیکستان که در افغانستان و بخشی از خراسان ایران نیز اجرا می‌شود.)

دُر محمد کشمی از خواننده های حوزه‌ای تخار بود که در سال 1313 هجری خورشیدی در ولسوالی کشمِ ولایت بدخشان متولد شده و ازین‌که خانواده اش همه خواننده های محلی بودند و همواره نواها و آوا های موسیقی بدخشانی فضای خانه را پُر کرده بود او نیز با این هنر سُچه آشنا شد در آغازین روزهای آشنایی با این هنر نزد کاکایش وزیرگل که یکی از خواننده های محلی بدخشان بود نشست و اساسات موسیقی محلی بدخشان را آموخت و بعدها پا فراتر از خانه گذاشت و نزد فیض محمد منگل رفت تا حرفه‌ای تر وارد دنیای موسیقی شود او تا سال 1331 به یادگیری موسیقی بدخشانی پرداخت و اندک،اندک نام و نشانی از او در روستا ها پیچید و توانست صدایش را تا گوش مردمان روستایش برساند او درکُل موسیقی فرخاری را که بخشی از موسیقی بدخشانِ بزرگ بود آموخت و نامش در رده‌ای خواننده های محلی بدخشان به ثبت رسید.

موسیقی تخاری از بدخشان تا تخار از سمنگان تا فاریاب و نواحی همجوارِ آن ترویج یافته بود و علاقه‌مندی درین سبک هر روز بیشتر می‌شد همان بود که خواننده های زیادی درین سبک به وجود آمدند و آثارِ شان تا به امروز نمادی از همدلی و مهربانی بوده و می‌تواند مردمانِ زیادی را از فرهنگ های مختلف زیر یک چتر فرا بخواند. استاد وحید قاسمی در کتاب  « زیر و بم » که موسیقی اصیل بدخشان، هرات و بادغیس را به پژوهش و بررسی گرفته است نمونه های برجسته درین سبک را « نغمه های لاره یا لاریه، نیریز، مقام یا راگِ فرخاری، انواع فلک های آبشاری، خاوری، پیچاپیچ،تلقین، سنگردی، قرصک، سازِ قیصار، نغمه های منسوب به بابه قِران، قطعاتِ آق پشک، آدم خانی، قدوس بایی، لرخوابی، سُرمه یی، تایله، گوراوغلی خوانی، » و نمونه هایِ ازین قبیل می‌داند.

دُرمحمد کشمی یکی از آن خواننده‌گان موسیقی بدخشانی بود که پس از سال‌ها فراموشی مقام نیریز را یکبار دیگر خواند و خیلی زود این مقام که برخی از موسیقی‌دان ها آن‌را « ترانه‌ای نیریز» می‌دانند با نام و نشان او سر زبان‌ها افتاد.

نی‌ریز یکی از گوشه های موسیقی مقامی بدخشان است که ریشه در موسیقی کهنِ این سرزمین دارد نیریز در مقام راست اجرا می‌شود که برابر به گامِ ماژور است. دُرمحمد کشمی در تمامی اجراهایش از ساز های اصیل و سُچه‌ای موسیقی بدخشانی حوزه‌ای تخار استفاده کرده که شامل دمبوره، غیچک، زیر بغلی، چنگ، دوتار ترکمنی و اوزبیکی، زنگ، سنگتور، دف و قیراق می‌باشد. و خوش‌بختانه اکثرِ این سازها هنوز هم در موسیقی بدخشانی حوزه‌ای تخار کاربُرد وسیعی دارد. او در نواختن سازهای چون”بنجو” و “غیجک” و هم‌چنین دوتار بدخشانی تسلط کامل  داشت. از او نزدیک به یک هزار اثر هنری برجای مانده است.

که کلام سُچه داشته و با گویش منحصر به فرد مردمانِ آن حوزه خوانده شده است غزلیاتِ، رباعیات، و فی‌البداهه های فارسی که همه مایه های عاشقانه‌ای بومی دارد و او به خوبی آن‌هارا اجرا کرده که اکثراً در محافل خوشی میان مردمِ آن حوزه بازخوانی می‌شود.

 سرانجام این خواننده ای موسیقی محلی به تاریخ ۲۵ میزان/مهر 1399 در یکی از بیمارستان های تخار درگذشت.