روزی سردی است، من هم در خیابانها و کوچه پسکوچههای هرات به دنبال کسی میگردم که روز خود را از نو شروع کرده باشد، همان که میگویند روز از نو روزی از نو، «روز ازنو» عنوان بخشی از برنامهای است که من دربرنامهی خیابان در رادیو نوروز تهیه میکنم. دراین برنامه به دنبال کسانی هستم که در این جامعه شغلی دارند و روز و روزگار خود را بدان میگذرانند، کسانی که برای پیدا کردن لقمهنانی در سطح شهر هرات در تلاش اند.
در مسیر راه به هرکسی نگاه میکنم، به دلیل سردی هوا از بینی و دهان شان بخار در حال بیرون شدن است. بعضیها انگشتان خود را غنچه کرده و نوک شان فوت/پف میکنند تا شاید کمی گرم شوند.
ناخود آگاه پاهایم مرا به سمت یکی از پارکهای هرات میبرد، چشمهایم در حال بررسی اطراف خیابان این پارک است. همه صاحبان دکههایی که در این پارک وجود دارد، مواد خوردنی میفروشند. بعضی شان کچالو داخل روغن میاندازند تا چپس شود و بعضی دیگر در حال چرخ دادن بولانی اند تا نسوزد.
توجهام را پیرمردی جلب میکند که ریش بلند و سفیدی دارد و داخل دکهی سرخرنگش با دو پسر کم سن و سال در حال گفتوگو است و یک ظرف کلانی پر از شور نخود پشت پنجرهی این دکهی سرخ قرار داده شده است. با خود گفتم باید با این مرد لحظهای بنشینم و دربارهی کارش صحبت کنم، شاید سفرهی دل خود را پیشم باز کند و خاطرات دلنشینی داشته باشد.
نامش فقیر حسین است به گفتهی خودش موی خود را در شور نخود فروشی سفید کرده و هنوز هم به این کار مصروف است. کاکا فقیر حسین از این همه سال شور نخود فروشی خاطرات شنیدنی دارد، به گفتهی خودش کار شور نخود فروشی از دوران پادشاهی ظاهرشاه شروع کرده است.
او از وقتهای دور سخن میگوید که در جوار لیسهی حبیبیه کابل شور نخود میفروخت و داکتر نجیب الله رییس جمهور پیشین کشور دانش آموز بود و پیش کاکا فقیرحسین به شور نخود فروشی میآمده است.
به گفته کاکا فقیر حسین داکتر نجیب شور نخود و کچالو را بسیار دوست داشت و هر روز برای خوردن شور نخود به کراچی او میآمد.
یکی از خاطرات که این پیرمرد شور نخود فروش از داکتر نجیب دارد، اینگونه به من بازگو میکند:« در زمان داوود خان یک روز نجیب پیشم آمد، کچالو خورد و بعد به من گفت که شما شورنخود فروشها چرا کانتین نمیسازید، من گفتم که میسازیم، اگر دولت اجازه بدهد، بعد گفت من از دولت اجازه میگیرم، شما بین خود جلسه کنید که بعد از این کار شما منظم باشد و شورنخود فروشی و خوارکه فروشیها پاکیزه باشد. ما تبنگداران جلسه کردیم و برای ساختن چند کانتین برای بولانی فروشی، منتو فروشی، آب سرد وغیره عریضه کردیم، داکتر نجیب روز دیگر آمد وما را به وزارت معارف برد و امر کانتین شور نخود فروشی، بولانی و منتو را به ما گرفت.» او میگوید داکتر نجیب الله تا زمانی که داکتر شده بود، هم مشتری او بود و شورنخود و کچالو سفارش میداد، اما وقتی داکتر نجیب رییس جمهور شد دیگر کاکا فقیر حسین به گفته شوخیآمیز خودش « مجاهد صاحب» شده بود و به اثر فعالیت ضد دولتی در کابل تحت تعقیب قرار گرفت و به اجبار به ایران فرار و مهاجرت کرد.
کاکا فقیر حسین مهاجر میشود چندین سال دور از کشور در ایران زندگی میکند دوباره در دورهی مجاهدین به وطن بر میگردد، اما این بار شغل قدیمی خود را در هرات آغاز میکند.
از فقیر حسین شور نخود فروش پرسیدم شما خوب شور نخود پخته میکنید یا خانم شما؟
خطوط درهم و برهم صورتاش از میان ریشهای سفید و بلند فواصل خود را به هم نزدیک کرد و پس از معلوم شدن دندانهایش با گویش کابلی گفت:« ولا مادر اولادا خوبیش پخته میکنه، من قاعده او پخت نمیتانم، درجه یک اس.»
شور نخودی را که کاکا فقیرحسین آماده میکند، در شهر هرات کم نظیر است. برای همین از هر نقطهی شهر او مشتریهای خود را دارد. من هم از این فرصت استفاده کرده و طعم شور نخود کاکا فقیرحسین را چشیدم.
در اخیر هم باید گفت هیچ شور نخود به اندازه شور نخود کاکا فقیر حسین خوشمزه و خوش طعم نمیشود و شورنخود او را در رستورانتهای شیک و مجلل هم نمیتوان پیدا کرد.
Notice: Undefined offset: 0 in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336
Notice: Trying to get property 'term_id' of non-object in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336