در روز سرباز قرار داریم و خواستم به این بهانه کوتاه مطلبی به خاطر ارجگذاری به این مقام مقدس تحت عنوان سرباز داشته باشم. همان طوری که از نامش پیدا است سرباز یعنی شخصی که به خاطر کشور و مردمش سر را فدا میکند. سرباز و سربازها هستند که ساختار ارتشها را در تمام کشور های جهان و در مسیر تاریخ ایجاد کرده اند. در واقع ارتش یعنی ساختاری متشکل از نفرات، تعلیمات، تجهیزات و تاسیسات در چارچوب دکترین، استراتژی و پالیسیهای مشخص که برای دفاع از ارزشهای تعریف شده و منافع یک ملت تشکیل و سازماندهی میشود، بدیهی است که از آغاز پیدایش انسان به نوعی سرباز وجود داشته، برای دفاع از قبیله یا جمعی که کنار هم زندگی میکردند. اما در کشور ما اگر از سربازان گمنامی که در برهههای مختلف زمان به مقابل متجاوزین مثل سکاییها، پارتها، هونهای سفید، مغلها و تاتارها جنگیده اند و مردان بزرگی که در این عرصه بافداکاری تاریخ را زرین کرده اند، بگذریم به شکل نسبتا مدرن مطابق شرایط زمان در قرن 18 ( 1717 – 1725 )، ارتش 28 هزار نفری هوتکیها که بیشتر ساختار قومی داشت ایجاد و در تصرف اصفهان توانایی خویش را به نمایش گذاشت. در نبرد اصفهان برای اولین بار از توپهای زنبورک به روی شتر نیز استفاده شد.
در ادامه به ابتکار احمد شاه درانی در سالهای 1747 -1772 ارتش منظم 70 هزار نفری تشکیل گردید که موفقیت های کلان و دستآورد تاریخی داشت. امیر دوست محمد خان ارتش سی هزار نفری را از اقوام مختلف ایجاد و تنخواه حواله کرد، امیر شیر علی خان بر وسعت و کارآیی آن افزود. به قول آقای غبار، شیرعلی خان قوایی به کمیت 50 هزار پیاده، سواره و توپچی را به وجود آورد . عبد الرحمان خان برای ارتش کشورش وقت و سرمایۀ بیشتری گذاشت تا اردوی تقریبا نود هزارنفری در این کشور داشته باشد . امیر حبیب الله برای ارتش مکتب حربی را تاسیس کرد . شاه امان الله توسعۀ بیشتری را فراهم کرد، از آلمان، بریتانیا،ایتالیا، بلجیم، چکسلواکی، اتریش و روسیه سلاح مدرن به شمول طیاره خریداری و آموزگاران نظامی ترکی را استخدام کرد .
در زمان محمد ظاهر شاه و دورۀ صدارت شهید محمد داود خان، تجهیزات پیشرفتۀ هوایی، زرهی و زمینی نسبتا مدرنی از روسیه خریداری شد. به دورۀ حزب دموکرتیک خلق، قوای مسلح از نظر تشکیلات و تجهیزات زمینی و هوایی پیشرفت قابل ملاحظه و چشمگیری داشت . متاسفانه بعد از سقوط داکتر نجیب الله و حاکمیت مجاهدین قوای مسلح قوی کشور از هم پاشید، هر چند در بعضی مناطق مثل حوزهی جنوب غرب ساختار ارتش با تجهزات کامل آن حفظ شد، ولی چون راهبرد مرکزی و پلان مشخصی با تعریف معین و یک پارچگی ملی وجود نداشت، هر جزوتام به یک قوماندان تسلیم شد سلاح و تجهزات آن از دست رفت. از سوی دیگر، یکی از برنامههای اساسی کشور های منطقه به ویژه پاکستان انحلال ارتش افعانستان بود، چنان که آقای نواز شریف طی صحبتی در پارلمان کشورش گفت:« اگر تمام خدمت من به پاکستان انحلال ارتش افغانستان باشد کافی است.» به نظر من یکی از خطاهای استراتژیک مجاهدین از دست دادن و فرو پاشی ارتش افغانستان در این برهه از تاریخ بود.
اولین کشوری که سربازی اجباری را قانونی ساخت فرانسه در سال 1798 میباشد. مدت سربازی در کشورها از یکسال شروع میشود. در کرۀ شمالی طولانیترین زمان برای مردان 11 سال و زنان 7 سال می باشد. ارتش کشور ما بعد از رخدادهای 11 سپتامبر ایالات متحده به سال 2002 به توصیه و سفارش امریکا و ناتو که مصارف آن را می پرداختند، به طرف سیستم داوطلب و یا حرفهای رفت. امروزه بیشتر کشور های جهان به ویژه کشورهای غربی، قوای مسلح حرفهای و داوطلب دارند و کشور های زیادی در آستانۀ پیوستن به این روش میباشند.
از نظر مسلکی ارتشهای حرفهای بسیار توانا با ظرفیت کافی بوده، از نظر قیمت ارزانتر و از نظر تعداد محدودتر میباشد، بیشتر صاحب نظران نظامی در محاسبۀ شان یک سرباز داوطلب را از نظر بازدهی مسلکی و اجرای وظیفه، معادل پنچ سر باز غیر حرفهای محاسبه میکنند، به ویژه با پیشرفت علم نظامی، پیچیده شدن سلاح، تجهیزات و تکنولوژی، سرباز عادی با دو ماه تعلیمات و یک سال یا بیشتر اجرای وظیفه، جوابگوی وضعیت نیست. موضع بشری هم در این روش مطرح است که مکلفیت حق انتخاب را متضرر می سازد، موارد دیگری که در انتخاب ارتش حرفهای در 2002 تاثیر داشت، قیمت گران تعلیم و تربیه بود که توسط خارجیها پیش برده میشد. نباید فراموش کنیم که اوضاع وقت کشور نیز برای سیستم مکلفیت مساعد نبود.
در حال حاضر با در نظر داشت چالشها وفرصتها این پرسشها مطرح است 1 – آیا برای افغانستان دورهی مکلفیت سربازی مطابق قانون اساسی ضرورت است یا اردوی داوطلب فعلی؟ 2 – آیا ساختار فعلی قوای مسلح، کمیت و کیفیت آن پاسخ گوی وضعیت امنیت داخلی و امنیت خارجی با تو جه به موقعیت جیوپولتیک و جیواستراتژیک افغانستان می باشد؟
به نظر من با توجه به پیشرفت علم نظامی و تکنولوژی شدن تجهزات نظامی و ضرورت آموزش به پرسونل قوای مسلح، همگام با پیشرفت تکنولوژی ارتش داوطلب ارزانتر، مفیدتر، تواناتر و از ظرفیت و قابلیتهای بهتر و بیشتری بر خوردار است، با در نظر داشت مدت طولانی که سرباز دو طلب سپری میکند، ظرفیتهای که داوطلب از بعد مسلکی و حرفهای به دست میآورد، قابل مقایسه با دورهی مکلفیت نیست. بدیهی است که حفظ این اردوی قهرمان مسلکی به ویژه نیروهای کوماندو و ویژه که در سطح منطقه بینظیر یا کمنظیر بوده و تجربهی بیش از ده هزار عملیات شبانه را دارند، قطعا و قطعا ضروری میباشد.
البته به نظر من یک سیستم مختلط برای کشور ما بسیار ضروری میباشد، چنین سیستم مختلط میتواند، جوابگوی قانون اساسی و نوعی ارزشگذاری در عرصۀ بازدارندگی احتیاط استراتژیک، صرفهجویی در مصارف و نگرش عنعنوی باشد. من قبلا طرح نیروی مختلط را البته قبل از 2014 به شورای امنیت ملی داده بودم، ولی متاسفانه به دلیل وجود پول باد آوردۀ خارجی، تامین هزینه از جانب آنان و اوضاع امنیتی نسبتا بهتر، مورد توجه قرار نگرفت. این مطلب گنجایش کل طرح را ندارد، اما به فراز های آن اشاره می کنم.
-امور قرار گاهی وزارت دفاع و بخش های غیر نظامی آن به سر بازان دورۀ مکلفیت سپرده شود که تقریبا شامل نزدیک ثلث قوتها میشود، چون خاطرههای تلخ جلب و احضار هنوز در افکار عمومی باقی مانده است.
– یک کمپین تبلغیاتی برای جلب باور مردم آغاز گردد. سرباز دورهی مکلفیت در بخش قرار گاهی انجام و ظیفه نموده به جنگ شرکت نمیکند.
-دورهی مکلیفت برای شهر وندان کشور نیز دوطلبانه میباشد، برای کسانی که نمیخواهند شرکت کنند، محدودیتهای ساده از جمله عدم اخذ پاسپورت، وکالت افراد و اشخاص و شاید موارد مشابه در نظر گرفته شود.
-مدت خدمت عسکری در قدم اول یکسال و به تدریج طی پنج سال در حد نهاییاش یعنی 18 ماه رسانیده شود.
-دورهی عسکری بعد از 60 یا 75 روز تعلیمات قابل فروش نیز است، هر کس بخواهد مدت باقی مانده را به مبلغ معین میتواند خریداری کند، اما هر پنچ سال یک مرتبه جهت تعلیمات مجدد برای یک ماه یا 45 روز تا سن 35 سالگی باید حاضر شود، این روش ساختار تشکیلاتی بسیار مهم و راهبردی احتیاط را ایجاد وحفظ میکند.
پول فروش ایام سربازی می تواند بخشی از هزینه ارتش را اکمال کند. نیروی مکلفیت ترخیص شده و کسانی که ایام سربازی را خریداری میکنند به عنوان نیروی استراتژیک احتیاط و ذخیرۀ ملی محسوب میشوند که در شرایط سفر بری عمومی میتوانند استعمال شوند. هر پنج سال یک مرتبه یک مانور عمومی برای فعال و زنده نگهداشتن احتیاط برگزار و تشکیل آن به گونهی توانمند حفظ شود. برای دورهی لسانس و ماستری مدت سربازی نصف مدت سرباز عادی مکلفیت بوده، میتوانند همین مدت را به عنوان داکتر معلم انجینیر … در نقاط دور افتاده و محروم به شکل داو طلب خدمت نموده یا مثل دیگران خریداری کنند.
نکتهی مهم که روی کاهش هزینه تاثیر عمیق دارد، از صفوف این قوتها افراد داوطلب به قوتهای حرفهای نیز شامل میشوند. به این ترتیب شما یک نیروی حرفهای و یک قوت دورهی مکلفیت داشته از هزینهها نزدیک به 20 فیصد کاسته شده، از همه مهمتر یک قوت تعلیم یافته باورمند به نظام، به عنوان نیروی احتیاط استراتژیک مطابق قانون اساسی به وجود میآید. هر چند که شرایط به این طرح کمی دیر است اما میتواند آغاز خوبی باشد، همزمان با امیدواری مذاکرات در دوحه و از جانب دیگر پایان تعهد مالی جامعهی جهانی در سال 2024 گام مثبت تلقی میشود.
آیا ساختار فعلی ارتش پاسخ گوی وضعیت است؟ در پاسخ باید گفت که به دو عرصه جواب متفاوت و جداگانه داد، کنترل نا امنیهای داخلی و حفظ وضعیت جاری کشور، وظیفۀ اصلی یک ارتش که همانا حفظ استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی است میباشد. در مورد اول در توانایی ارتش به کنترل اوضاع داخلی نباید شک کرد، بدیهی است که در جنگهای نامنظم که دشوارترین جنگها است، بده بستانهای در جنگ و دست به دستهای صورت میگیرد، البته به گونهای دراز مدت، بحث ادامۀ منابع و تجهیزات بسیار مهم است که راه حل کاهش هزینهها و تا حد ممکن اتکا به منابع داخلی از اهمیت ویژه برخودار میباشد، در واقع اردوی فعلی و نوع تجهیزات و تعلیمات و ساختار تشکیلاتیاش برای کنترل نا امنیهای داخلی ایجاد گردیده است.
نباید فراموش کنیم که تلفات و ضایعات طولانی مدت، نیز تاثیر ژرف منفی داشته، از لحاظ جنگ روانی باید مدیریت شود . مورد دوم این است که ارتشها برای اجرای وظایف عنعنوی و اصلی که همانا حفظ استقلال تمامیت ارضی و حاکمیت ملی در چارچوب دکتریناش ( دکترین کشور ما دفاعی می باشد ) میباشد تشکیل میگردد، متاسفانه ارتش ما در این عرصه تا هنوز کمبودهای بسیار و بسیار زیاد دارد . اصولا کمیت و کیفیت نفرات و تجهیزات و حتا تعلیمات ارتش در هر کشوری بر مبنای بلانس قوتهای کشورهای همسایه تنشهای موجود منطقهای وضعیت اراضی و تعریف دکترین ایجاد میگردد که توانایی اجرا و انجام وظیفه عنعنویاش را در شرایط مختلف داشته باشد .
در حال حاضر ارتش در بخش هوایی فاقد دو رکن قوای هوایی یعنی قوای دافع هوا و قوای راهدار بوده و دربخش هوایی نیز فاقد طیارۀ دفع وطرد وشکاری میباشد که ایجاب توجه جدی و هزینه زیاد نموده و درعین حال بسیار ضروری است. طبعا در مدیریت جنگ چالشهای وجود دارد که اصلاحات و توجه به خاطر بهبود آن باید به گونهی جدی صورت گیرد. خوشبختانه تشکیل واحد برای جزوتامهای کوماندوی سه نهاد امنیتی یک خبر خوش است، انتظار میرود در کنار قوای هوای و زمینی، نگاه مسلکی و ژرفی به سوی قوای کوماندو نیز صورت گیرد که از نظر موقیعت اراضی کشور و نوع جنگ تشکیل قوای کوماندو، یک ضرورت فوری است، تا درکنار تشکیل قولاردوها آهسته آهسته فرقههای کوماندو نیز داشته باشیم.
معاون اول وزیر دفاع بحث بازنگری تعبیهی قوتها را در سطح کشور اخیرا مطرح کرد که خبر دلگرم کننده برای رفع یکی از چالشهای بسیار مهم میباشد. استعمال قوتها نیز نارسایی فراوان دارد که باید توجه شود به ویژه در مواردی که قطعات کوماندو به جای پیاده استعمال میشود. در این دو دهه جوانهای برومند تحصیل یافته ارکان حرب ماستر علوم نظامی که در کشورهای پیشرفته جهان تحصیل کرده اند، در بیشتر بخشهای اردو جابجا شدند که جای افتخار است و آینده پر از امید را نوید میدهد، اما مسلک عسکری مثل پرنده است یک بالش تخصص و بال دیگر تجربه است، این خلا که به اثر تقاعد دستجمعی ایجاد شده، باید در کوتاه مدت رفع شود، اگر رهبری نیروهای دفاعی از دگروالهای ارکان حرب، ماستر نظامی با رفع تقاعد یا به حیث مشاور در قدمههای مختلف تاکتیکی استفاده کند راه حل مناسب می باشد .
صلاحیتها بسیار به بالا متمرکز است، در جنگهای نا منظم هر قدر صلاحیت به قدمههای پایینتر و تاکتیکی توزیع شود توان مانور و استفاده و استعمال قوت مفیدتر میشود. هرچند وضعیت تعینات بهتر شده، هنوز گاهی روابط در تعیین قدمههای تاکتیکی تاثیر گذار است. کمیت قوای مسلح یک چالش اساسی است، علمای عرصهی امنیت میگویند حد اقل برای کنترل یک پارتیزان به ده نیروی امنیتی ضرورت است، با توجه به کمیت طرف مقابل جنگ و همچنین دکترین و وظایف عنعنوی، باید در فکر افزایش کمیت اردو بود. روزت مبارک سرباز