کنفرانس ژنو درمورد افغانستان به تاریخ 23 و 24 نوامبرسال جاری، ارایه دهندهی فرصت بسیارمهم برای تجدید همکاری بین افغانستان و جامعهی جهانی بود. این فرصت زمینه ساز، میتواند به افغانستان کمک کند تا از وابستگی به سوی اتکا به خود، از درگیری و جنگ به سوی صلح برود.
پس از توافق بحثبرانگیز ایالات متحده و طالبان در فبوری 2020،گفتگوهای صلح بین دولت افغانستان و طالبان در ماه سپتامبر در دوحه آغاز شد. حتا اگر مذاکرات بین دولت افغانستان و طالبان به خوبی هم پیش برود و هر دو طرف به تعهدات احتمالی خود پایبندی نشان دهند، بازهم این تنها از جملهی گامهای اولیه به سوی ثبات و پایداری در افغانستان است. من به طور گسترده در جاهای دیگر در مورد آنچه برای تأمین امنیت افغانستان و حل و فصل سیاسی بالقوه لازم است، نوشته ام. دراین یادداشت، به آنچه مورد نیاز حمایتکنندگان مالی افغانستان است، توجه خواهم داشت و روی آن بحث میکنم.
در بهترین سناریوی ممکن، خشونت به طور قابل توجهی کاهش مییابد، و همراه با آن هزینههایکه به طور مستقیم ویا غیرمستقیم به امنیت ارتباط دارد هم کاهش مییابد. تخمین بانک جهانی در چنین سناریویی اینست که افغانستان برای 5 سال آینده قادرخواهد بود سالانه در حدود 6.3 میلیارد دلار کمک نظامی و توسعهای داشته باشد، چیزی در حدود 26 فیصد کمتر از سطح فعلی. در حالی که اگر روند صلح شکست بخورد و سطح خشونت افزایش یابد به اساس گفتههای بانک جهانی، افغانستان سالانه به 2 میلیارد دلار کمک اضافی نیاز خواهد داشت.
دریافت مساعدت کافی، حتا برای بهترین قضایا دشوار خواهد بود. مساعدت یا حمایت مالی به افغانستان درهر صورت کاهش یافته است. کمکهای امنیتی و غیر امنیتی ایالات متحده به افغانستان از میزان بالغ بر 6.2 میلیارد دالر امریکایی در سال 2011 به 4.5 میلیارد دالر امریکایی در سال 2020 کاهش یافته است. در بودیجهی سالانهی سال 2020 استرالیا از 80 میلیون دالر کمک مالی توسعوی برای افغانستان در سال 2019-2020، به 52 میلیون دلار تقلیل آمده است.همه گیری ویروس کرونا باعث تضعیف اقتصاد در سراسر جهان شده است. پیشرفتهای اخیر در زمینهی تولید واکسین کرونا این خوش بینی را ایجاد کرده است که اقتصاد جهانی میتواند سال آینده بازگردد، اما بودیجهی کمکهای مالی افزایش نخواهد یافت.
خطر دیگر این است که جامعهی جهانی فکر میکند که در حال حاضر مذاکراتی که در مورد توافق نامهای برای صلح جریان دارد باعث به خطر افتادن حقوق زنان، حقوق بشر و در کل ارزشهای دموکراتیک خواهد شد، در این صورت تمایلی به ارائهی کمکهای مالی زیاد نخواهند داشت. این خطر را میتوان با این فرض که مساعدت کننده گان میتوانند به گونهی مشروط حمایت کنند، کاهش داد و همچنین توسط این که دولت افغانستان تضمین کند که دستاوردهای فعلی حفظ خواهد شد. اگر بودجهی مورد نیاز برای مساعدت در دسترس نباشد، نه تنها ثبات را تضعیف میکند بلکه تسویه حسابهای بعدی را در معرض خطر قرار میدهد. این اتفاق قبلاً هم افتاده بود، ختم کمکهای اتحاد جماهیر شوروی به فروپاشی رژیمی که مسکو از آن حمایت میکرد، منجر شد.
مسیر حرکت از جنگ به صلح در افغانستان بسیار پیچیده تر از مسیرحرکت از صلح به جنگ خواهد بود. در نهایت، افغانها سرنوشت خود را رقم میزنند، اما حمایت سیاسی و مالی جامعهی جهانی از افغانستان در زمینه سازی مسیر ثبات و خودکفایی امری حیاتی خواهد ماند.