رقص از رشته هنرهای نمایشی است و یکی از هنرهای هفتگانه شمرده میشود. به خاستگاهِ این هنر نمایشی تا کنون در هیچ یک از متون تاریخی اشاره نشده است. رقص برخلاف هنرهای دیگر مثل نقاشی، مجسمهسازی و ابزارهای سنگی، جسم فزیکی از خود برجای نگذاشته است، بنا براین از خاستگاه رقص و ورود آن به فرهنگهای مختلف بشری هیچ اسنادی در دست نیست. اگر ما رقص را از نگاهِ باستان شناسی در نقاشیهای برجا مانده از تمدنهای بزرگ جستجو کنیم، درمییابیم که رقص در نقاشی مقبرههای مصری قبل از میلاد و یا هم معابد هندویی وجود داشته است. و همچنان در داستانهای اساطیری رقص کاربرد بدوی داشته است، در واقع میشود گفت که قبل از به وجود آمدن دبیره و یا خط نوشتاری رقص یکی از شگردهای انتقال داستانهای اساطیری از نسلی به نسل دیگری بوده است.
رقص و موسیقی دو پیدیدهیی ناگسستنی است و به هیچ وجه نمیشود آنها را از همدیگر جدا کرد، همانطوری که شعر و موسیقی از همدیگر جدا ناپذیر اند و تا هنوز هم معلوم نیست که کدام یک مقدمتر از دیگر است. بنابراین رقص و موسیقی همواره همزیستی داشته اند. رقص در فرهنگهای بشری انواع مختلف دارد. رقص صحنهیی، نوعی از رقص است که به صورت دسته جمعی در تیاترها اجرا میشود مثل بالههای کلاسیک، نیو کلاسیک، بالۀ مدرن و یا هم سیرک رقص، اما در فرهنگهای کهن بشری رقص ریشه در آیین و عرفان دارد، مثل رقص شمشیر در جوامع بدوی اعراب که قبل از آغاز نبرد به آن میپرداختند و یا هم آیین رقص شاهان هخامنشی با اسب، رقص قربانی گاو در آیین میترا اینها همه رقص های آیینی هستند و رقص سماع که نوعی از رقص صوفیانه است و صوفیان هنگامی که به وجد میآیند به آن میپردازند و این نوع رقص اکثراً از سوی مریدان مولانا جلالالدین محمد بلخی اجرا میشود. و تا هنوز هم رواج دارد ولی ریشۀ آن به رقصهای آریایی دارد.
رقص در افغانستان
افغانستان که متعلق به اقوام گوناگون است و مردمانِ آن دارای ارزش های مختلف فرهنگی اند رقص نیز در این کشور مجموعهیی از سبکهای مختلف اجرایی دارد. ولی متاسفانه تا کنون به این پدیدۀ فرهنگی توجه آنچنانی صورت نگرفته و به عنوان یکی از هنرهای رسمی از سوی دولت شناخته نشده است. ولی به عنوان رسوم مردمی در نواحی مختلف همواره اجرا میشود. با وجودی که این پدیده همواره شامل خوشیهای مردم بوده ولی با آن هم در اکثر مناطق به کنشگران رقص « رقاصه » میگویند که این کلمه بارِ منفی دارد.
تا کنون نزدیک به 30 نوع رقص در افغانستان شناسایی شده که همۀ آنها شکل ابتدایی و فولکلوریک دارند، اگر این رقصها وسعت داده شود و تلفیقی در اجراهای آن صورت بگیرد، بدون شک این سبکها ظرفیت کلانی برای پذیرفتن سبکهای بیرونی را دارند تا با تنوع اجرایی مواجه شده، سبکهای جدیدی را به وجود آورند. رقصهای فولکلور و مردمی افغانستان، شامل رقصهای اتن، پشپوی هزارهگی، ارقچین کابلی، قرصک پنجشیر، اتن کابلی، افشاری، سلامی، رقصِ شاتکوی نورستانی، رقصِ کابلستانی،رقص مشرقی، رقصِ پامیری، رقص قطغنی، « این رقص میلودی خاص خودرا نیز دارد که توسط بابه قِران یکی از خوانندههای محلی شمال افغانستان ساخته شده است»، رقصِ بیل جنگی « این رقص معمولا در جشن دهقان توسط کشاورزان در محل برگزاری جشنها اجرا میشود»، رقص چوب جنگی، رقص اسپک بدخشانی « این رقص در مراسم عروسی توسط عدهیی از جوانان که بالای اسپک دستساز مینشینند و حرکت میکنند اجرا میشود »، رقصِ خراسانی هراتی، رقصِ سماع هراتی، رقص آبشاری هراتی « این رقص نیز در مراسم عروسی توسط دو نفر و یاهم یک نفر اجرا میشود که موسیقی اجرای این رقص ریتم تندی دارد و شامل حرکاتِ بداههیی نیز میشود »،رقصِ چوببازی هراتی، شُش کبابی، کُردی هراتی، گنجشکک طلایی، قدوس بایی، قرصک نورستانی گل کجکی دار، رقصِ قاشق بازی و رقصِ چاینک بازی که مخصوص مردمان اوزبیک در صفحات شُمال است و همچنان رقصِ غوش دپتی به معنی پرنده پامیزند یکی از رقص های فولکلور ترکمن ها در افغانستان است،میشود.
رقصِ اتن یا اتن ملی
اتن یگانه رقصی است که از سوی دولتها پسوند ملی را به خود گرفته و اجرای آن نیز در محافل رسمی جواز دارد. این رقص ریشه در خراسان قدیم دارد و اکثراً در میان پشتونهای افغانستان اجرا میشود، این رقص به طور دستهجمعی توسط جوانانِ مرد یا زن در مراسم رسمی و غیر رسمی اجرا میشود. در اجرای اتن تعدادی از کنشگرانِ به شکل مدور با جنباندنِ سرها دست به دست همدیگر داده ایستاده میشوند و یک نفر در میانِ آنها در دایرهیی که ایجاد شده میرقصد و بعد به نوبت همه آنهایی که ایستاده اند یکی یکی وارد میدان شده و در نقطهیی مرکزی تک نفره رقص میکنند.
این رقص در دوره های مختلف تاریخی شیوههای اجرایی گوناگونی داشته است و به مرور زمان تغییراتی نیز در اجراهای آن پدید آمده است. برخی بر این باور اند که اتن ریشه در آیین زردشتی دارد. پیروان زردشت در رشته مراسم آیینی شان دورادور آتش میچرخیدند و سرود هایی از اوستا را میخواندند که اجرای آنها نزدیکی زیادی به اجرای اتن امروزی در افغانستان داشته است. اتن در حوزههای مختلف شکلهای متفاوتی دارد. که شامل اتنِ خوستی، اتن لوگری، اتنِ وردکی، اتنِ کابلی، اتنِ پکتیایی،اتنِ نورستانی، اتنِ پشهیی، اتنِ ختک، اتنِ کوچی و اتن هراتی میشود.
اتن ختکی یکی دیگر از رشته رقصهای باستانی در افغانستان است که در قدیم این رقص در مناطق جنوبی افغانستان رواج داشته است. رقص ختک با شمشیر و کف زدنهای پی هم اجرا میشود. صدای شمشیرها آهنگِ خاصی به اتن ختک میدهد.
رقص قَرصَک
قرصک همانطوری که یکی از سبکهای موسیقی محلی افغانستان است یکی از سبکهای محلی رقص نیز است این رقص از رقصهای خاصِ مردم پنجشیر است که با کف زدنهای متواتر اجرا میشود و دف یگانه سازی است که با ریتمِ کف زدنها یکجا به صدا درمیآید، معمولاً در قرصک بالاتر از ده نفر اشتراک میکنند یک نفر ساز میزند و دو سه نفر دیگر رباعی میخوانند و بقیه میرقصند.
رقصِ عرقچین
این رقص یکی از رقص های بومی مردم کابل است، درین رقص معمولاً یکی از خانم های جوان چادر رنگی نازکی به سر میکند و دستمالی به رنگ سرخ را به کمرش میبندد و با دفِ که در دست دارد آهنگی را با مطلع عرقچین میخواند و دیگران آهسته، آهسته رقص کرده به شکل کورس آنرا تکرار میکنند.
رقص های دیگری نیز میان مردمان بلوچ در افغانستان رواج دارد که معمولاً در ولایات بلوچ نشین در محافل خوشی آنها اجرا میشود رقص هایی چون چوچاپ، شمشیر بازی، دوچوبه، چاپ زابلی دو لت و سه لت که شبهرقصهای خراسانی است.