بعد از جشن یلدا و سده، بزرگترین جشن تاجیکان نوروز است. این جشن باستانی یادگاری از نیاکان ملت تاجیک به حساب میآید که همهساله در فصل بهار از آن تجلیل میکنند. بین مردم تاجیک کسی نیست که خاطرهای از نوروز نداشته باشد، یا این جشن را نشناسد. میان خُرد، جوان و کهنسال این جشن مهم و شناختهشده است. نوروز در حقیقت ادامه جشنهای پیشین مانند جشن یلدا و سده است. فروغ خورشید در شب یلدا متولد میشود، در جشن سده چهلروزه میشود و در نوروز به کمال میرسد.
خورشید بعد از عبور از اوج سردیها و سختیها و نجاتیافتن از نیروهای اهریمنی، به بلاغت میرسد. در این ایام مردم به خصوص دهقانان از پیروزی و برومندی خورشید خوشحالند. چرا که اکنون خورشید میتواند با نیرو و فروغش روح زمین را دوباره زنده کند تا دهقانان دوباره بتوانند با خیال راحت و آرامش به کشت و کار بپردازند و برای ادامه زندگی و معیشت از خورشید و زمین کمک بگیرند. بنابراین، خورشید و زمین از قدیم به دلیل کشت و کار و تأمین نیازهای بشر خیلی مهم بوده اند. فلسفه پیدایش جشن نوروز نیز به همین معنی است. یعنی غلبه روشنایی بر تاریکی؛ و شادمانی و برکت بر غم، قحطی و خشکسالی. در کتاب اوستا، قدیمیترین کتاب تاریخی در مورد نامگذاری نوروز چنین آمده است:« جمشید و جم که دارای نیروی خدایی هستند، به خاطر قحطی و خشکسالی به جنگ اهریمن رفته اند و با نابودی اهریمن بار دیگر خیر و برکت به مردم برگشته و تمام درختان خشکشده، دوباره سبز شده اند. مردم چنین روزی را نوروز یا روز نو نامگذاری کرده اند.»
نوروز، همهساله در روز اول حمل یا 21 مارچ در بیشتر کشورهای جهان جشن گرفته میشود. در سال 2009 نوروز به فهرست آثار فرهنگی یونسکو وارد شد و در پایان ماه فوریه سال 2010، مجمع 64 انجمن کل سازمان ملل متحد، 21 مارچ را روز بین المللی نوروز اعلام کرد. نوروز را در بعضی از ناحیههای تاجیکستان « عید سر سال » نیز میگویند. در آمدآمد بهار، مردم سه کشور فارسیزبان افغانستان، ایران و تاجیکستان به پیشواز از جشن نوروز، رسم و آداب مخصوص خود را دارند. برخی از این آیینها بین سه کشور فارسیزبان مشترک و برخی نیز متفاوتند. پیش از شروع جشن نوروز در این سه کشور خانهتکانی رسم است. در خانهتکانی به امید نوشدن و نیتهای نیک برکت و خوشی در هر خاندان، خانهها را تمیز و وسایل شکسته را به امید دور کردن نحس و بدی دور میاندازند.
در ایران نوروز با چهارشنبهسوری آغاز میشود و در آخرین شب چهارشنبه آخر زمستان با افروختن آتش و پرش از روی آن، این شب را جشن میگیرند. این رسم در قدیم در تاجیکستان نیز معمول بوده است، اما آنگونه که در ایران رایج است هنوز در تاجیکستان رایج نشده است. در افغانستان نیز جشن چهارشنبهسوری رایج نیست. فلسفه پرش از روی آتش در این شب پاکی، نو شدن و رهایی از غم و غصه است. یکی از سنن و آداب و رسوم جشن نوروز سفره «هفت¬سین» و «هفت¬شین» بین کشورهای فارسیزبان است که انواع میوهها و رستنیها در آن میچینند. البته برخی اعتقاد دارند که در گذشته در ایران هفتشین و در افغانستان هفتچین رایج بوده است و اکنون جای خود را به هفتسین دادهاند. دلیل انتخاب عدد هفت، مقدس بودن این عدد و مفهوم خوشیُمنی و جاودانگی آن است.
مردم ایران در سفره هفت سین خود سیر، سمنو، سرکه، سماق، سنجد، سبزه و سیب میگذارند که هر کدام از آنها نماد چیزی است. سبزه نماد شادمانی، سیب نماد تندرستی و زیبایی، سمنو نماد زایش و باروی گیاهان، سنجد نماد مهر، دلباختگی و عشق، سیر نماد پاکیزگی محیط زیست و رفع چشم زخم، سرکه نماد باطل کردن سحر و جادو و سماق نماد پیوند دلها است. علاوه بر اینها تخم مرغ، سکه، آینه، قرآن و آب و ماهی نیز سر سفره ایرانیان چیده میشود. مردم افغانستان در سفره هفتسین خود از هفت میوه خشک که عبارتند از کشمش، سنجد، پسته، فندق، قیسی و گردو استفاده میکنند. هرکدام از این میوههای خشکشده به اعتقاد مردم افغانستان از هفت درخت چیده شده است که به عنوان برکت سر سفره میگذارند. به همین دلیل گاهی در افغانستان به جای هفتسین از هفتچین استفاده میکنند.
در سفره مردم تاجیکستان هم هفت سین و هم هفتشین دیده میشود. سفره هفت سین دارای سیر، سیب، سبزی، سنجد، سرکه، سُمَنَک ( سمنو) سپند؛ و سفره هفتشین دارای شکر، شانه، شمع، شینی، شربت، شیربرنج و شیر است که هرکدام از آنها نماد و سمبل مفهوم خاصی به حساب میآیند. در این ایام غذاهای مخصوص نیز در این سه کشور پخته میشود. علاوه بر سمنو که در این سه کشور معمول است، در تاجیکستان از گیاهان مخصوص که در کوهها رسته، غذاهای مخصوص میپزند. یکی از غذاهای بسیار رایجی که در این ایام میپزند، « دَلدَه» است. غذای «دلده» در هر یک از مناطق تاجیکستان متفاوت است. در برخی از مناطق با گندم، نخود و شیر و در برخی مناطق نیز از گیاه سیاهعلف، نخود، گندم، لوبیا همراه با برخی ادویهها درست میشود.
در ده و روستاها رسم بوده که هر محلی تا هفت دیگ از این نوع غذا را میپختند و بین مردم تقسیم میکردند. علاوه بر این، پختن سمبوسههای گیاهی با انواع رستنیهای کوهی بین مردم رایج است. همچنین نان و کلچههای مخصوص نوروزی نیز معمول است. در ایام نوروز معمولا بین تاجیکان رسم است که هر شخصی باید لباس نو بپوشد. دلیل پوشیدن لباس نو، دور انداختن غم و غصه و کهنگی است و امید داشتن به آینده روشن و بهتر. مخصوصا لباسهای ملی مانند اطلس، ادرس و چکن بین بانوان تاجیک رایج است. همچنین بازیها و ورزشهای سنتی و جشنهای متنوع و خاص در این ایام بین مردم تاجیک معمول است که همهساله در سراسر تاجیکستان برگزار میشود؛ ورزشهایی چون اسبدوانی، مسابقه دو، بندکشی، چوگان و کُشتی که هر کدام از آنها ریشه در فرهنگ مردم تاجیک دارد.
هدف برگزاری اینگونه ورزشها و بازیها که یادگاری از نیاکان ما هستند، بیانگر شجاعت و پهلوانی است. به خصوص ورزش کُشتی که بین تاجیکان طرفداران زیادی دارد. تقریبا هر سال در این ایام در سراسر تاجیکستان حتی در کوچکترین دِه، مسابقه کشتی برگزار میشود. آغاز این مسابقه خیلی جالب است؛ ابتدا دو ریشسپید محله به عنوان نماد و سنبل، رقصکنان وارد میدان مسابقه میشوند و دور میدان چرخ میزنند و سپس به نیت فال نیک شروع به کشتی می¬کنند. بعد از کشتی نمادین این دو ریشسپید، مسابقه به شکل رسمی آغاز مییابد. قهرمان شدن در این مسابقه علاوه بر دریافت جوایز خوبی مانند خانه و ماشین، باعث میشود قهرمان تا سال آینده ورد زبانها باشد.
یکی دیگر از مسابقههای مهم و رایج در این ایام مسابقه بُزکشی است. هرچند این نوع مسابقه در برخی جشنها مانند جشن عروسی، روز ولادت وعیدها از طرف برخی ثروتمندان برگزار میشود، اما در فصل بهار در هر استان و ناحیه در دشتهای پهن و بزرگ رواج بیشتری دارد. در این نوع مسابقه، بُزی را یک روز پیش از بازی سر میبُرند و در آب میگذارند تا خیس شود. روز مسابقه در یک میدان بزرگ و وسیع شرکتکنندگان بسیار با اسب مخصوص که برای این نوع مسابقه تربیت شده اند حضور مییابند. رسم این بازی چنین است که داوری بازی، بُزی سربریده را در یک نقطه معین میگذارد و سپس تمام اسبسواران که تعدادشان از 50 تا 150 یا بیشتر است برای گرفتن بُز و بردن آن به نقطهای مشخص که به آن «مَرَه» میگویند و حدودا از 300 تا 500 متر فاصله دارد حرکت میکنند. هر شرکتکنندهای که موفق به بردن بُز به آن نقطه شود، برنده مسابقه اعلام خواهد شد و با جوایز نفیسی مانند ماشین و خانه از وی تقدیر خواهند کرد.
این نوع بازی در برخی نواحی افغانستان و اوزبیکستان نیز رایج است. چوگانبازی یا گویبازی، نوع دیگری از بازیهای نوروزی و قدیمی تاجیکان است که در میدان بزرگ برگزار میشود. در این بازی شرکتکنندگان سوار بر اسب به دو دسته تقسیم میشوند، و هر دسته تلاش میکند که گوی را به دروازه دسته رقیب وارد کند. چوگانبازی به شکلهای چوگان پیاده و چوگان روی چمن نیز برگزار میشده است و در گذشته در جشنهای گوناگون نیز رایج بوده است. بندکشی، یکی دیگر از بازیهای این ایام است. در این نوع بازی، بند بزرگی که طولش تا 10 متر است در میدانی هموار که با خط مشخص شده است، بین دو گروه متشکل از 4 تا 6 نفر قرار داده میشود. دو گروه باید با زورآزمایی و تلاش، این بند بزرگ را از خط به طرف خود بکشند. گروهی که موفق به چنین کاری میشوند ،برنده مسابقه اعلام خواهند شد. همچنین بازیهایی مانند چیلیککبازی، نیزهاندازی، تیراندازی و… ،بازیهای ایام نوروزی به حساب میآیند و همهساله در سراسر تاجیکستان بین مردم برگزار میشود.