نخستین شب شعر و موسیقی تاجیک به صورت آنلاین در 25 اکتبر، از طریق برنامۀ زوم از طرف بنیاد بین المللی ژالۀ اصفهانی برگزار شد. بنیاد ژالۀ اصفهانی، یکی از بنیادهایی است که در این چند سال اخیر توانسته است، مشوق و معرف نغز و خوب شعر شیرین شاعران جوان سه کشور همزبان باشد. و شعر آنها را نه تنها در جغرافیای سه کشور فارسیزبان بلکه در جهان معرفی نماید. ژالۀ اصفهانی از شناختهترین شاعران پارسیگو است که مدتی در تاجیکستان زندگی کرده و خودش را تاجیک میدانسته و برای تاجیکستان و مردمان این دیار نیز اشعار زیاد و زیبایی سروده است. از طرف اتفاق نویسندگان تاجیکستان نیز برای این بانوی پرآوازه و همدل تاجیکان بارها برنامه شعرخوانی و گرامیداشت گرفته شده است.
در این شب شعر شیرین و به یادماندنی علاوه بر شعرخوانی شاعران پیشکسوت و جوان تاجیک و سخنرانی فرهیختهگان و ادیبان سه کشور فارسیزبان، آواز روحنواز هنرمندان محبوب دلهای فارسیزبانان؛ دولتمند خالف، فرقت سعید، رنگ و زیبایی خاصی به این محفل بخشیده بود.
در ابتدای این برنامه یادی از دو چهرهی ماندگار و جاوید ایران و تاجیکستان؛ استاد محمد رضا شجریان، خسرو آواز ایران و استاد گلنظر کیلدی، شاعر سرشناس و محبوب تاجیکان شد. و از هرکدام از این دو فرزانه و فرهیخته، کلیپ و سرودخوانی و شعر خوانیهای زیبا نیز پخش شد.
استاد رستم وهاب زاده سردبیر مجلۀ « صدای شرق»، استاد دانشگاه ملی تاجیکستان و یکی از داوران یازدهمین جشنوارۀ امسال بنیاد ژالۀ اصفهانی از رشد شعر جوان تاجیک در این چند دهۀ اخیر صحبت کرد. و عوامل رشد شعر جوان تاجیک را حمایت دولت تاجیکستان از استعداهای جوان و فضای مناسب و شرایط خوب دوران استقلال تاجیکستان ارزیابی نمود. در ادامۀ صحبت خود به هدفمندی و مشخص گویی شعر جوان تاجیک همراه به جلوه های نو و تازه و امروزی اما همریشه و همراه با سنتهای ادبی شعر کلاسیک اشاره کرد. و یادآور شد که هرچند در دنیای تکنولوژی امروز که شاعران جوان تاجیک با شعر همزبانان از طریق شبکههای اجتماعی در ارتباط هستند و تبادل افکار و اندیشه میکنند و متاثر از شعر همدیگر هستند، اما با این وجود در شعر جوان تاجیک ویژگی خاصی دیده میشود که مخصوص شعر تاجیک است.
استاد علی دهباشی ادبپژوه، ادیب و سردبیر « مجلۀ بخارا» یکی دیگر از سخنرانان این محفل بود که از نقش مهم و موثر فرهنگ و زبان فارسی در پرورش و رشد شاعران در خطۀ فارسی زبانان یاد کرد. از فرهنگ و زبان و از جامعهای که در طول تاریخ همواره دوش به دوش شاعران بوده و به ادیبان و شاعران خود همیشه اهمیت داده است. استاد علی دهباشی از انقلاب مشروطه به عنوان یک تحول بزرگ یاد کرد که با باز شدن درهای جهان غرب، مضامین اجتماعی و جدیدی نیز وارد شعر فارسی شد. استاد در آخر به برنامههای بیشتر و بررسیهای بیشتری در رابطه با نقد ادبی بین کشورهای فارسی زبان اشاره کرد و ارتباط بین سه کشور فارسی زبان را یکی از عوامل رشد فرهنگی و ادبی بین مردم تاجیکستان و افغانستان و ایران دانست.
استاد رضا محمدی شاعر و ادیب توانای افغانستان سخنران دیگری بود که به شکل مختصر به تاریخچۀ جریانهای شعر افغانستان پرداخت و ادبیات افغانستان را پل ارتباط بین کشور تاجیکستان و ایران و حد وسط بین دو جامعه دانست و از برخی ادیبان و شاعران تاجیک و ایران یاد کرد که حضورشان در افغانستان باعث مجال معرفی و امکان تبادل تجربه و تاثیر افکار بین سه جامعه بوده است که جلوههای از این تاثیر پذیری شاعران همزبان را در شعر سه کشور میتوان دید. علاوه بر این به نکته خیلی مهم، یعنی؛ سبک تازهای که میتوان آن را شیوۀ شوکت بخارایی یا سبک هندی فرارود دانست اشاره کردند که به پیچیدگی و رازآمیزی سبک هندی یا مکتب اصفهان نیست. چنین نکتهای البته در آینده میتواند موضوع خوبی برای محققان و پژوهشگران ادبیات باشد. در ادامۀ صحبت استاد محمدی از شاعران چپ ایران و تاجیکستان یاد کرد که جریان واحدی فارسی را شکل دادند به خصوص خانم ژالۀ فقید که حلقۀ وصل این دوره بود. در آخر استاد شعر فارسی افغانستان را بعد از جنگ، یک مسیر تازه دانست که با شیفته شدن به ادبیات تاجیک و ایران، هویت مستقل خود را باز یافته است.
پس از سخنرانیها نوبت به شعر و موسیقی اصیل تاجیک رسید. صدای دو هنرمند و موسیقینواز و خوانندۀ محبوب فارسی زبانان؛ دولتمند خالف و فرقت سعید، بعد از سخنرانیهای شان و یاد کردن از خاطرات شهر شیراز و شعر شهریار و از حمایت پیشوای ملت تاجیکان از هنر و هنرمندان و موسیقی تاجیکی و شعر فارسی تمام بینندگان و شنودگان عزیز را به وجد آورده بود. در بخش شعرخوانی نیز، شاعران پیشکسوت و جوان تاجیک؛ خانم فرزانه خجندی، استاد رستم وهاب زاده، جناب فردوس اعظم و رستم عجمی به شعر خوانی پرداختند.
مهمان اشعار این شاعران باشید!
فرزانه خجندی
از نام من به نام جوانی سلام گو
و از صبح و شام سبز نشانی سلام گو
بر آفتاب لعلوش طاق ازرقی
بر شهنگین تاج کیانی سلام گو
باران چکید و باغ و چمن غصه مست شد
بر باغ فصل بوسه ستانی سلام گو
عشق است اول من و عشق است آخرم
بر اول و همیشه و ثانی سلام گو
ما می رویم و بعد به عصر سی و چهل
از نام من اگر بتوانی سلام گو
از نام من به نغز ترین آدم جهان
بر خود ایا حبیب نهانی سلام گو
فردوس اعظم
ای که شور هیجان در نفسم می ریزی
خنده ات گل، نگهت گل، تو چه شورانگیزی!
با همین طرز نگاهت که برازنده توست
به خدا حیثیت آیینه را می ریزی!
خنده ات منبع الهام غزل های بلند
بسکه از عنصر تشبیه و هنر لبریزی
صبح، گل، مهر همه بر رخ تو می بالند
چونکه شادابتر از این همه بر می خیزی
حافظ و مولوی و شمس که همراز تو اند
اهل شیراز و یا بلخ و یا تبریزی؟
من به هر حال برای تو غزل خواهم گفت
تا تو در ذهن من آهنگ غزل می ریزی
رستم وهاب زاده
استعاره
هر سری عقاب کوهسار ما
گر چه نه کم و نه بیش
یک پرنده است
هر پرنده یک عقاب نیست
آنچنان که
آفتاب گر چه یک ستاره است
هر ستاره آفتاب نیست
دوستم، برادرم!
من به عین باورم
که این قیاس از وجود ما و توست:
تا که خون گرم زندگی در رگ من تو می تپد
این سبوی سر به زیر آفتاب
خالی از شراب نیست
تا که شهپر امید ما نریخته است
هر کبوتری در دیار ما
کمتر از عقاب نیست
رستم عجمی
ما ذرّهای زِ کهنهترین خاکِ این دریم
بر ما بتاب تا به فلک سَر بَرآوریم
رندیم و خرقهپوش و نظرباز و دفنواز
تنها در آسمانِ تو خورشیدِ خاوریم
آغوش وا کن ای وطن! ای مادرِ وطن!
ما کودکانِ گُمشدهات در سه کشوریم
در دامنت شکوفهی امّیدمان شکفت
دور از تو در خزانِ غریبی شناوریم
دامانِ مهربانِ تو از دست رفته است
شبزندهدارِ معرکهی دیدهی تَریم
چون آسمانِ ابری و چِلتکّهی تو ایم
یک روحِ اشکبار ولی در سه پیکریم
تاجیکزاده ایم و هم افغاننژادهایم
ایران کجاست؟ ما همه طفلانِ مادریم
مهتاب، خوشهخوشه، پراکنده شد زِ شرق
باید یکی شویم و در آیینه بنگریم
آیینهی شکستهی ماهیم بر زمین
چندین ستارهایم که با هم برادریم
باید گفت که شعر تاجیک در طول تاریخ خود فراز و نشیبهایی را طی کرده است. دانشمندان و ادیبان تاجیک و غیر تاجیک با توجه به دو رویکرد بیرونی و دورنی شعر، صد سال اخیر شعر تاجیک را به چند دوره دسته بندی کرده اند. برخی از این پژوهگران تنها به رویکرد بیرونی شعر یعنی عوامل سیاسی، اجتماعی و تاریخی شعر پرداختهاند. برخی نیز به رویکرد درونی یعنی محتوا و قوالب شعری و عناصر استفاده شده در شعر اشاره کرده اند. و برخی نیز به هر دو رویکرد یعنی عوامل بیرونی و درونی. ما حصل این دوره بندی ها از 4 دوره تا 8 دروه را در بر میگیرد. اما آنچه برای اهل ادب معلوم است نظر واحدی نیز در نخستین شکل گیری جریان شعر تاجیک دیده میشود. شروع این جریان قبل از ورود روسیه به آسیای مرکزی است. این جریان به نام جنبش روشنگری که در تاجیکستان به جریان معارف پروری مشهوراست، حدود اواخر سدۀ 19 شروع میشود. هدف این جنبش مبارزه با جهل و جهالت بوده و توجه به دانش و علم و ترویج آن در بخارای شریف. بنمایههای شعر این دوره به فرمودۀ استاد عینی مضامین همچون وطن،معارف، دانش، و ملت بوده است.