آیا نشست استانبول به بن‌بست می‌خورد؟

چنین می‌نماید که روی تاریخ برگزاری نشست استانبول که ۱۶ اپریل گفته شده است همه جهت‌ها توافق دارند. اما در مورد سطح اشتراک، آجندای نشست و دیگر ترتیبات مرتبط به آن توافق وجود ندارد. سفیر زلمی خلیل‌زاد نمایندۀ ویژۀ ایالات متحده در مورد صلح افغانستان به کابل آمده است تا دربارۀ این مسایل با ارگ، شورای عالی مصالحه و سیاست‌مداران کابل‌نشین دیگر گفتگو کند. رییس‌جمهور محمد اشرف غنی در مراسم توضیح طرحش برای حل سیاسی گفت که وقتی آقای خلیل‌زاد به کابل بیاید او طرح خود را به تفصیل با ایشان در میان خواهد گذاشت. شورای عالی مصالحه هم اعلام کرده است که کمیتۀ توحید طرح‌ها کارش را به پایان رسانده است.

در حال حاضر در کابل گفتگوهای سیاست‌مداران روی حضور یک تیم یک‌دست و طرح واحد در نشست استانبول متمرکز است. به نظر می‌رسد که ریاست جمهوری در تلاش است تا طرح واحد از نشانی جمهوری اسلامی افغانستان به نشست استانبول برود و هر جناح طرح جداگانه نداشته باشد. هم‌چنان در کابل تلاش‌ها بر این امر متمرکز است که هیاتی که به نشست استانبول می‌رود، یک‌دست باشد و در جریان گفتگوها پراکنده نشود.

طالبان حضور ملاهبت‌الله آخندزاده رهبر این گروه را در نشست استانبول رد کرده اند، به همین دلیل حضور رییس‌جمهور غنی در این نشست منتفی است. گمانه‌ها تا چند روز پیش بر این بود که رهبران قدمۀ اول طالبان و رییس‌جمهور و معاون اول ریاست جمهوری افغانستان هم در نشست استانبول شرکت می‌کنند و دیپلومات‌های قدرت‌های بزرگ تا زمانی که یک توافق‌نامه بین دو طرف امضا نشود، به آنان اجازۀ برگشت نمی‌دهند. در نشست بن سال ۲۰۰۱ هم تقریبا همین طور بود و قدرت‌های جهانی و منطقه‌یی به شرکت‌کننده‌گان آن نشست گفته بودند که نباید بدون امضای یک توافق‌نامۀ جامع آن شهر را ترک کنند. در آن زمان پروفیسور برهان‌الدین ربانی که از سوی سازمان ملل متحد به عنوان رییس‌جمهور به رسمیت شناخته می‌شد اعلام کرده بود که باید فیصلۀ نهایی در مورد نقشۀ راه سیاسی آیندۀ افغانستان در کابل صورت بگیرد، اما دیپلومات‌های امریکایی و دیگر قدرت‌های بزرگ در آن نشست تاکید داشتند که باید حتما تمام چیز در بن فیصله شود.

امروز هم دکتراشرف‌غنی می‌گوید که همه‌چیز در استانبول فیصله شده نمی‌تواند. موضع او این است که اگر توافقی در استانبول صورت می‌گیرد باید یک جرگۀ سنتی متشکل از نماینده‌گان تمام شهروندان افغانستان در کابل برگزار شود و آنچه را که روی آن در استانبول توافق شده است، تایید کند. به باور او بدون تایید جرگۀ هیچ توافق‌نامه‌یی مشروعیت اجتماعی و سیاسی کسب نمی‌کند. آقای غنی هم‌چنان بر این نکته تاکید دارد که رییس حکومت انتقالی باید انتخابی باشد و از شهروندان افغانستان رای‌ بگیرد. او پیوسته تاکید می‌کند که قدرت را صرف به منتخب شهروندان می‌سپارد نه به یک ادارۀ موقت.

از طرف دیگر موفقیت نشست استانبول بستگی به توافق دو طرف روی اصول بنیادین آیندۀ سیاسی افغانستان دارد. در حال حاضر فاصلۀ ذهنی بین طالبان و حوزۀ جمهوری بسیار زیاد است. از دید طالبان رییس دولت نباید در یک انتخابات شفاف، رقابتی و عمومی که در آن تمام زنان و مردان بالغ شهروند افغانستان حق رای داشته باشند، انتخاب شود. از دید آنان انتخاب رییس دولت صلاحیت انحصاری « شورای حل و عقد» است. اما دیگر نیروهای سیاسی افغانستان به شمول حزب اسلامی گلبدین حکمتیار طرف‌دار انتخابات هستند. وضع موجود که خون‌ریزی و جنگ شاخصۀ عمدۀ آن است برای هیچ نیرویی قابل قبول نیست. اما در مورد وضع مطلوب نظرات مختلف است.

همه در حوزۀ جمهوری بر این باور اند که انتخاب رییس دولت در یک انتخابات شفاف، عادلانه، رقابتی و عمومی اصل تفکیک‌ناپذیر  وضع مطلوب است. اما طالبان چنین چیزی را قبول نکرده اند. از دید آنان نظام اسلامی وضع مطلوب است. نظام اسلامی‌ مطلوب آنان رییس دولت منتخب ندارد. در بهترین حالت رییس دولت آن نظام یک خلیفۀ مادام‌العمر است که مثل خلفای اموی و عباسی اختیارات نامحدود دارد و یک خالد یا جعفر برمکی را هم به عنوان نخست‌وزیر در کنار خود تحمل می‌کند. نیروهای سیاسی غیر طالب چنین چیزی را قبول کرده نمی‌توانند. بنابراین تا زمانی که در مورد وضع مطلوب میان طالبان و حوزۀ جمهوری توافق حاصل نشود، هر نشستی به بن‌بست می‌رسد.

رییس‌جمهور غنی به این باور است که حکومت انتقالی که کشور را از وضع موجود به وضع مطلوب می‌برد باید رییس منتخب داشته باشد. در دهۀ نود قبل از این که کابل به دست طالبان بی‌افتد این گروه در نشست‌های رسمی و غیر رسمی می‌گفتند که هدف شان باز کردن راه‌ها، جمع‌آوری اسلحه از نزد افراد غیر مسوول و زمینه‌سازی برای تشکیل یک حکومت همه‌شمول است. همین مذاکره‌کننده‌گان طالبان در قطر که در آن زمان ریش‌های سیاه داشتند و جوان بودند، می‌گفتند که اگر در پایان کار همه روی ظاهر شاه توافق کنند، این گروه هم زعامت او را می‌پذیرد. اما پس از تسخیر کابل، طالبان از همه نیروها خواستند به امیرالمومنین آنان بیعت کنند. اعدام بدون محاکمۀ داکترنجیب‌الله هم همۀ سیاست‌مداران و رهبران غیر طالب را متوجه ساخت که چه سرنوشتی در انتظار شان است.

امروز هم بعید نیست که طالبان در نشست استانبول خواستار انتقال قدرت به چهره‌های به اصطلاح غیر جنجالی و ختم « ضمایم اشغال» شوند. از دید آنان حکومت کنونی، پارلمان، قضا، شورای عالی مصالحه و مجموع حوزۀ جمهوری « ضمایم اشغال امریکایی» است. به نظر می‌رسد که هدف طالبان ختم « ضمایم اشغال امریکایی» و انتقال قدرت به چهره‌های به اصطلاح غیر جنجالی است بدون این که در مورد ختم جنگ و قبول انتخابات تضمین بدهند. از دید آنان ادارۀ انتقالی متشکل از چهره‌های غیر جنجالی بهانۀ لازم را برای ایالات متحده فراهم می‌سازد تا نیروهای خودش را خارج کند، پس از خروج امریکایی‌ها، به احتمال زیاد طالبان به شهرهای افغانستان هجوم خواهند آورد. بعید نیست که طالبان در بدل حذف نام‌های رهبران این گروه از فهرست سیاه سازمان ملل متحد و رهایی زندانیان شان به تاخیر در خروج امریکایی‌ها موافقت کنند. اما سپردن قدرت به چهره‌های به اصطلاح غیر جنجالی بدون این که انتخاباتی برگزار شود، مورد قبول حکومت کنونی افغانستان قرار نخواهد گرفت. بدون توافق روی وضع مطلوب و نحوۀ گذار به آن، نشست استانبول هم مثل مذاکرات قطر به بن‌بست می‌خورد.