ریشه‌های منازعۀ در افغانستان

ریشه‌های منازعۀ طولانی افغانستان، بیشتر بیرونی است تا داخلی. واقعیت نقش بازیگران خارجی در منازعۀ افغانستان را کسی انکار کرده نمی‌تواند، اما افغان‌ها هم در شکل‌دهی بستر و زمینۀ جیوپولیتیکی که کشورشان در آن قرار دارد بی‌نقش نیستند. درک نقش کنونی و تاریخی افغان‌ها در شکل‌دهی وضعیت منطقه و افغانستان بسیار مهم است.

افغانستان کنونی در بستر رقابت‌های توسعه‌طلبانۀ بریتانیای عصر استعمار و روسیۀ تزاری در قرن نُزده شکل گرفت. این کشور در ربع آخر قرن بیست به پرتگاه یک جنگ ویرانگر و مرگبار افتاد. سقوط افغانستان در گودال جنگ و خون‌ریزی در قرن بیست نیز معلول جنگ سرد جهانی میان ایالات متحده و اتحاد شوروی سوسیالیستی بود. قدرت‌های منطقه‌‌یی مثل پاکستان وعربستان هم در نقش نیروی نیابتی ایالات متحده در جنگ افغانستان عمل کردند. ولی به رغم نقشی که سیاست‌های جهانی و قدرت‌های بزرگ در مورد افغانستان داشتند، بازی‌گران بین‌المللی این کشور را یک دولت قرون‌وسطایی می‌نمایانند که بسیار عقب‌مانده است. ولی افغانستان با وجود توسعه‌نیافته‌گی‌اش در استراتژی‌های جهانی  کشورهای که در پی نفوذ‌گذاری در خارج از مرزها و حوزه‌های نفوذ سنتی‌شان هستند، نقش مهم دارد.

افغانستان در استراتژی امریکایی «راه ابریشم جدید» و برنامۀ راهبردی «یک کمربند یک راه» چین جایگاه خودش را دارد. قدرت‌های نوظهور منطقه‌یی هم که نگاه آسیامحور دارند نیز در تلاش نفوذ‌گذاری در افغانستان هستند. به طور مثال افغانستان جایگاه مهم در راهبرد «نگاه به شرق» جمهوری ترکیه و دیدگاه «تعرفۀ واحد گمرگی» روسیه دارد. موقعیت منحصر به فرد افغانستان سبب شده است که در راهبردهای جهانی بیشتر قدرت‌های کوچک و بزرگ جا داشته باشد.  شاید به همین دلیل است که در نهادهای اکادمیک و حتا دیدگاه‌های عامیانه تلاش می‌شود که نقش قدرت‌های بزرگ و بازیگران جهانی در تحولات افغانستان برجسته شود. ولی ضروری است که به نقش افغان‌ها هم در شکل‌دهی مناسبات قدرت و تحولات سیاسی افغانستان و منطقه نیز توجه شود. درست است که افغانستان جایگاه مهم در سیاست جهانی دارد ولی نقش مردم این کشور را نمی‌توان در تحولات انکار کرد. مورخان تا حدودی نقش مردم افغانستان را توضیح داده اند. مورخان نشان داده اند که مردم عام افغانستان، چه‌گونه  تحولات ناشی از رقابت‌های قدرت‌های استعماری روس و انگلیس در قرن نزده را سمت و سو دادند. چشم‌پوشی از نقش افغان‌ها در تحولات افغانستان و منطقه به معنای نفی سهم سازندۀ مردم افغانستان در دگرگونی‌های مثبت اقتصادی و فرهنگی در کشور خودشان و کشورهای منطقه است.

برای درک نقش مردم افغانستان در تحولات منطقه و کشور خودشان باید از تحلیل‌های رسمی و اکادمیک در مورد سیاست خارجی و تاریخ دیپلوماسی افغانستان فراتر برویم و به دیپلوماسی غیررسمییی که شهروندان افغانستان آن را شکل دادند و در آن دخیل بودند، بپردازیم. شناخت این دیپلوماسی بسیار مهم است. در جهان امروزی  آن‌چه که دیپلوماسی فرهنگی، دیپلوماسی نرم، یا غیررسمی خوانده می‌شود، توسط شهروندان مهاجر یک کشور در کشورهای دیگر انجام می‌شود. افغان‌ها هم همیشه دیپلوماسی نرم و غیر رسمی خودشان را داشته اند. جامعۀ مهاجران افغان در کشورهای دیگر همواره نقش دیپلوماسی نرم و فرهنگی را برای کشور شان ایفا کرده اند. از نظر من این نقش باید تقویت شود. جامعۀ مهاجران افغان در کشورهای مختلف باید با قوت تمام این نقش را ایفا کنند. افغانستان می‌تواند نقش جهانی و منطقه‌‌یی خودش را از طریق جامعه‌ی مهاجران افغان در کشورهای مختلف تقویت ببخشد. از نظر من کابل باید بین سیاست خارجی افغانستان و جامعۀ مهاجران افغان در کشورهای حوزۀ آسیا-اروپا ارتباط منطقی برقرار کند. در حال حاضر بیشتر توجه افغانستان روی تقویت قدرت لابی‌گری جامعۀ مهاجران افغان در امریکای شمالی است. اما به نظرم این کافی نیست. افغانستان باید در کشورهای آسیایی هم  از قابلیت‌های جامعۀ مهاجران استفاده کند. قابلیت‌های این جامعه در گذشته هم به درد افغان‌ها خورده است و بعد از این هم می‌تواند برای افغانستان مفید واقع شود. از طرف دیگر نگاه از پایان به بالا به روابط منطقه‌‌یی و جهانی افغانستان  با نگاه برعکس آن، خیلی متفاوت است. باید به نوع نگاه و مهارت‌های جامعۀ مهاجران افغان در  کشورهای مختلف در شکل‌دهی سیاست خارجی افغانستان، توجه شود. حمایت رسمی از دیپلوماسی غیر رسمی جامعۀ مهاجران افغان، سبب بهبود وجهۀ افغانستان در جهان می‌شود و قابلیت‌ها و توانایی مردم افغانستان را بازتاب می‌دهد. دیپلوماسی رسمی و غیر رسمی در افغانستان باید به گونه‌یی آشتی داده شود که بازتاب دهندۀ مهارت‌ها، توانایی‌ها و روابط جهانی مردمان عادی این کشور باشد.

من با  بسیاری از افغان‌های بازرگان آشنا استم. در یکی از پژوهش‌های میدانی‌ام در چین با افغان‌های بازرگان در آن کشور مواجهه داشتم. آنان معاملات تجاری مهم را در چین انجام می‌دادند. مرکز اصلی کاروبار آنان در شهرهای مثل کابل، مزار و هرات بود. بسیاری از افغان‌های بازرگان کسب و کار پرسود در کشورهای آسیای میانه به راه انداخته اند. آنان در جمهوری‌های اتحاد شوروی سابق، کار و کاسبی پر رونق دارند. در امیرنشین‌های حاشیۀ خلیج فارس هم بازرگانان افغان حضور پررنگ اند. این بازرگانان در بازار پررقابت تجاری کشورهای نفت‌خیز و ثروت‌مند عربی بسیار خوش درخشیده اند. جامعۀ بازرگان افغان در این کشورها آن‌چه را که دیپلوماسی غیر رسمی، فرهنگی و نرم خوانده می‌شود، نیز اجرا کرده اند که باید این نقش آنان تقویت شود.

این تاجران افغان در کشورهای مختلف که هرکدام به تنهایی شبکۀ ارتباطی و بازرگانی خودشان را در کشورهای میزبان دارند، ربطی به پروژه‌های «اتصال منطقه‌یی» جامعۀ جهانی ندارند. در دو دهۀ گذشته جامعۀ جهانی تلاش کرد تا افغانستان با منطقه وصل شود و پروژه‌های هم به هدف اتصال منطقه‌‌یی روی دست گرفته شد، اما افغان‌های بازرگان نه به کمک این پروژه‌ها بل‌که  با اتکا به نیرو و ظرفیت‌های درونی خود، در کشورهای مختلف شبکه‌سازی کردند و موفق شدند. این امر سابقۀ تاریخی هم دارد. هندوها و سیک‌های افغانی که امروز در اروپا تجارت‌های موفق راه‌اندازی کرده اند و ثروتمند هستند، وارث بازرگانانی هستند که در قرن نزده و در عصر رقابت‌های استعماری روس و انگلیس، آسیای میانۀ زیر سلطۀ روس‌ها و آسیای جنوبی استعمارشده را به هم وصل کرده بودند. بازرگانان افغان در آن زمان در اوج تنش‌ها روابط تجاری آسیای میانه و جنوب آسیا را زنده نگهداشتند. آنان در محیط بسیار نامساعد، تجارت می‌کردند و موفق بودند. این وضعیت در سال 1992 نیز تکرار شد. بسیاری از افغان‌های که در دهۀ آخر حیات اتحاد شوروی به آن کشور برای تحصیل و آموزش فرستاده شده بودند، پس از فروپاشی این امپراتوری سوسیالیستی مستقیم از دانشگاه و مراکز آموزشی به بازار آمدند و بدل به تاجران موفق شدند. در دهۀ اول فروپاشی شوروی، تجارت در بسیاری از کشورهای آسیای میانه در دست افغان‌ها بود. بنابراین افغان‌ها در بازرگانی، اتصال منطقه‌‌یی و مسایلی از این دست از قدرت‌های جهانی و منطقه‌‌یی پیش قدم هستند. آنان پیش از ایجاد راهبرد «یک کمربند یک راه» اتصال منطقه‌‌یی را در عمل تحقق بخشیده بودند. مشاهدات و یافته‌هایم نشان می‌دهد که جامعۀ بازرگانان افغان بین حوزه‌ها و کشورهای  پل ارتباطی زده اند که در سیاست و روابط خارجی با هم دیگر مشکل دارند. به طور مثال بازرگانان افغان در کشورهایی که با هم تضاد و حتا دشمنی دارند، شبکه‌های ارتباطی و تجاری به صورت هم‌زمان ایجاده کرده اند، شرکت‌های بسیاری از آنان در ایران، عربستان، ترکیه، روسیه و اوکراین نماینده‌گی دارد. این کشورها با هم دیگر مشکل دارند، ولی تاجران افغان، با مهارتی که دارند توانسته اند در این کشورها نماینده‌گی باز کنند بدون این که سوءظن ایجاد شود. اوکراین و روسیه با هم دیگر بسیار مشکل دارند، ایران و عربستان تا سرحد دشمنی در روابط شان پیش می‌روند، ولی این امر مانع شبکه‌سازی و فعالیت هم‌زمان تاجران افغان در این کشورها نشده است.

بسیاری از این تاجران که با من صحبت کرده اند خودشان را یک دیپلومات می‌دانند. این امر نشان دهندۀ مهارت‌های زبانی، انطباق‌پذیری فرهنگی و درک درست آنان از حساسیت‌های سیاسی کشورهاست. قدرت بزرگی مثل چین در تطبیق پروژۀ یک کمر یک راهش به مشکل دچار می‌شود، اما این تاجران افغان با استفاده از مهارت‌های فرهنگی، تجاری و دیپلوماتیک خودشان از موانع می‌گذارند. برخی از تاجران افغان که در غرب آسیا فعالیت دارند، حتا در اوج تنش‌ در روابط عربستان وترکیه، بدون هیچ مشکلی بین جده و استانبول رفت و آمد می‌کنند. حتا در وضعیت جنگی و تنش‌های نظامی بین روسیه و اوکراین، تاجران افغان مرزهای  این دو کشور را به مقاصد بازرگانی عبور کرده اند. روند مبادلۀ کالا بین روسیه و اوکراین به دلیل فعالیت تاجران افغان، حتا در اوج تنش‌های نظامی هم متوقف نشد. تاجران افغان محیطی را شکل داده اند که دولت‌ها حضور و فعالیت‌ آنان را به سود خود می‌دانند و از رفت و آمد آنان به قلمرو دولت خصم جلوگیری نمی‌کنند. این افغان‌ها در واقع در زمینه و سیاق بسیار نامساعد بستری از فعالیت‌های تجاری ایجاد کرده اند. به همین دلیل است که دولت‌های کشورهایی که این بازرگانان در آن زنده‌گی و فعالیت دارند، به آنان نگاه مثبت دارند. این دولت‌ها تاجران افغان و فعالیت‌های آنان را به سود اقتصاد کشورهای شان می‌دانند.

البته برخی از کشورها نگاه منفی و بسیار ساده‌انگارانه به تاجران افغان دارند و آنان را تمویل‌کننده‌گان تروریسم و فروشنده‎‌گان مواد مخدر، می‌دانند. اما کشورهایی هم هستند که تاجران افغان را پتانسیلی می‌دانند که می‌توانند به کمک آن نفوذ مثبت و نرم خود را در افغانستان گسترش دهند. به طور مثال روس‌ها در سال 2019 به کمک یک انجمن تجاری افغان‌های مقیم روسیه، نیروهای سیاسی مختلف افغانستان را در تالاری در مسکو گرد هم آوردند تا راه‌های رسیدن به صلح در کشور شان را مورد بحث و بررسی قرار دهند. در این نشست، علاوه بر نماینده‌گان طالبان، دیگر سیاست‌مداران مشهور افغانستان نیز شرکت کرده بودند. یک تاجر افغان در چین نمایندۀ تمام تاجران خارجی مقیم شهر یووی آن کشور تعیین شد. این تاجر افغان، از تمام تاجران خارجی آن شهر نزد دولت چین نماینده‌گی می‌کند. علاوه بر این تاجران افغان در کشورهای که زنده‌گی و فعالیت دارند، منشای تغییرات مثبت اجتماعی و فرهنگی شده اند. مثلا مردم تاجیکستان خودشان را مدیون تاجران افغان می‌دانند. تاجیکستانی‌ها می‌گویند که پس از سقوط اتحاد شوروی، بازرگانان افغان به آنان تجارت را آموختند. اقتصاد بستۀ اتحاد شوروی، سبب شده بود که بیشتر مردم آسیای میانه از آموزش مهارت‌های تجاری محروم بمانند. تاجران افغان این حرمان را برای آنان جبران کردند. رستورانت‌داران افغان در کشورهای مختلف، غذاهای وطنی شان را به مشتریان‌شان که از ملیت‌های گوناگون هستند، عرضه می‌کنند و به این غذاها هویت جهانی بخشیده اند . بسیاری از تاجران افغان، خودشان را سفیران فرهنگی افغانستان در کشورهای میزبان می‌دانند. آنان سویۀ مثبت و درخشان فرهنگ افغانستان را در کشورهای میزبان نماینده‌گی می‌کنند.

تاجران افغان یادگرفته اند که چه‌گونه با دیپلوماسی روزمره و عمل‌گرا به تنش‌های جیوپولیتیک کشورها پاسخ بدهند و از آن فراتر بروند. شبکه‌های ارتباطی این بارزگانان به آنان کمک کرده است تا در اوج تنش‌ها میان کشورهای مختلف، فعالیت شان متوقف نشود. این مهارت بی‌نظیر دیپلوماتیک آنان را قادر ساخته است تا مثل اسلاف‌شان در محیط نامناسب فعالیت کنند و موفق باشند. افغانستان می‌تواند از این مهارت بازرگان مهاجر افغان استفاده کند.

دولت‌های کشورهای مختلف از مهارت‌های دیپلوماتیک اقشار گوناگون مردم‌شان برای تقویت روابط متقابل با دولت‌های همسایه و فراهمسایه، توسعۀ روابط خارجی و نفوذگذاری در کشورهای دیگر استفاده می‌کنند. افغانستان هم می‌تواند از مهارت‌های جامعۀ تاجرانش برای نفوذ‌گذاری و تقویت جایگاه جهانی و منطقه‌اش استفاده کند. تاجران افغانی که از پیچیده‌گی‌های روابط کشورهای مختلف با استفاده از مهارت‌های دیپلوماتیک شان عبور کرده اند، روشن است که به درد افغانستان هم می‌خورند.