شکستن سکوت؛ ضرورت آگاهی‌بخشیِ جنسی در جامعه

سودابه عزیزی

از آنجایی که در فرهنگ ما صحبت کردن روی موضوعات مرتبط با نقش‌ها و مسایل جنسی، هم‌چنان تابو تلقی می‌شود، این عدم گفتگو باعث شده است که آموزش‌ جنسی و یا حتی پرداختن به مسایلی چون فقر جنسی، به ندرت مورد توجه قرار بگیرد. در حالی که بسیاری از مشکلات اجتماعی و روانی از نبود آگاهی در این زمینه، نشات می‌گیرد. در فرهنگ ما، تصور بر آن است که گویا نقش‌ها و رفتارهای اجتماعی زن و مرد، از پیش – و به شکل غیر قابل تغییری – تعریف شده‌اند. چنین تفکری نه تنها جایی برای بررسی علمی با عملی این موضوعات باقی نمی‌گذارد، بلکه هر نوع تلاشی برای آموزش و آگاهی بخشی را تهدیدی برای الگوها و ارزش‌های فرهنگی قلمداد می‌کند. از سوی دیگر، در جوامع اسلامی، آموزه‌های دینی نقش مهمی در شکل‌گیری و نگرش باورهای افراد در مورد مسایل جنسی ایفا می‌کند. این نقش‌آفرینی اما به شدت تحت تاثیر فرهنگ‌هایی قرار گرفته که نابرابری‌ها جنسیتی و تعصبات سنتی را از نسل‌های گذشته، به ارث برده‌اند. به همین دلیل، بسیاری‌ از کاستی‌ها و محدودیت‌های فرهنگی به غلط به مذهب نسبت داده می‌شوند و آموزه‌های جنسی در اسلام، اشتباه و نوعی بی‌حیایی تلقی می‌شوند. برای نمونه ملاهای افغانستان و کشورهای همسایه، تعریف‌های متفاوت و متناقضی از شرایط دین در مورد جنسیت،  حجاب، آموزش و کار، ارایه می‌دهند که نتیجه‌ی آن ایجاد نوعی سردرگمی میان جوامع بوده است. به خاطر دارم، در صنف نهم مکتب، فصلی از کتاب بیولوژی به موضوع جنسیت انسان‌ها اختصاص یافته‌ بود؛ اما مدرس ما، به بهانه‌ی اینکه آن فصل را بیهوده می‌دانست، تصمیم گرفت از تدریس آن، صرف نظر کند. این نوع بی‌توجهی، در عمل جوانان را از آگاهی ضروری محروم و آنها در معرض خطر قرار می‌دهد.

عوامل:
رابطه میان جنگ، فقر جنسی و اقتصاد رابطه‌ای بسیار پیچیده و متقابل است. جنگ‌ها اغلب به تخریب زیرساخت‌ها، افزایش بیکاری و گسترش فقر منجر می‌شوند، و این شرایط اقتصادی ناپایدار، توانایی افراد را در تأمین نیازهای جنسی و حتی ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی کاهش می‌دهد. در شرایطی که درآمد افراد به شدت کاهش یافته و فشارهای مالی به اوج خود می‌رسد، بسیاری از خانواده‌ها با تنش‌های فراوانی مواجه می‌شوند. این تنش‌ها به مرور زمان، رضایت زناشویی را کاهش داده و روابط عاطفی میان زوجین را کمرنگ‌تر می‌کند. در چنین جوامعی، فقر اقتصادی نه‌تنها به مشکلات فردی و خانوادگی دامن می‌زند، بلکه نقش مستقیمی در تخریب بنیان‌های اجتماعی نیز دارد. در جوامع سنتی، این شرایط جنگی و اقتصادی بیشترین آسیب را متوجه زنان می‌کند. زنان معمولاً در خط مقدم آسیب‌های ناشی از فقر اقتصادی، بی‌عدالتی‌های اجتماعی، فشارهای فرهنگی، و ضعف حمایت‌های خانوادگی قرار می‌گیرند. در نبود فرصت‌های شغلی یا حمایت اجتماعی، این مسایل اغلب زنان را به رفتارهایی سوق می‌دهد که ممکن است از نظر جامعه ناپسند باشد. این وضعیت، نه‌تنها زنان را در معرض قضاوت‌های ناعادلانه قرار می‌دهد، بلکه شکاف‌های اجتماعی و فرهنگی را نیز عمیق‌تر می‌کند.

پیامدها:
جنگ، علاوه بر تأثیرات اقتصادی، پیامدهای فرهنگی و آموزشی مخربی نیز دارد. تخریب زیرساخت‌های آموزشی و ترویج بی‌سوادی، یکی از بزرگ‌ترین تبعات جنگ است که به مرور زمان، آگاهی اجتماعی را کاهش داده و مشکلاتی نظیر فقر جنسی را تشدید می‌کند. بی‌خبری از موضوعاتی چون فقر جنسی و پیامدهای آن، آسیب‌پذیری زنان و کودکان را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. این معضل نه‌تنها به تبعیض و نابرابری جنسیتی دامن می‌زند، بلکه زندگی زنان را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار می‌دهد. یکی از مهم‌ترین ابعاد این مسئله، رابطه چندبعدی میان جهل و فقر است. نبود آگاهی در زمینه مسایل جنسی، به فقر جنسی منجر می‌شود و این خود مشکلات اجتماعی و فردی متعددی را ایجاد می‌کند. در جوامعی که آموزش جنسی به عنوان تابو شناخته می‌شود، عدم آگاهی در این زمینه باعث بروز مشکلات جدی بهداشتی و عاطفی می‌شود. برای مثال، بسیار دردناک است که برخی جوانان برای رسیدن به ارضای جنسی، به رفتارهای ناسالمی نظیر برقراری رابطه با حیوانات یا استفاده از تصاویر و اصوات روی می‌آورند. این رفتارها علاوه بر آسیب‌های روانی، خطرات بهداشتی شدیدی را نیز به همراه دارد. از سوی دیگر، فقدان آگاهی باعث می‌شود افرادی که دانش و مهارت لازم را ندارند، به راحتی مورد سوءاستفاده قرار گیرند. یکی از مشکلات رایج در میان جوانان، «اعتماد کور» است که به شکل‌گیری مشکلات روانی بلندمدت و تأثیرات منفی در زندگی اجتماعی آن‌ها منجر می‌شود.

کمبودها:
در افغانستان، قوانین مربوط به آزار و اذیت جنسی بسیار محدود و ناکافی‌اند. اگرچه قوانینی در مورد آزار و اذیت، تعرض و خشونت جنسی وجود دارد، اما این قوانین غالباً ناقص و غیرعملی هستند. برای مثال، قانون منع خشونت علیه زنان در ظاهر از حقوق جنسیتی زنان محافظت می‌کند، اما چالش‌های فراوانی در اجرای آن وجود دارد. یکی از این چالش‌ها، سوءاستفاده از مقام و قدرت در نهادهای رسمی است. بسیاری از قربانیان، به دلیل ترس از انتقام یا عدم اعتماد به نهادهای قانونی، از گزارش دادن موارد آزار و اذیت خودداری می‌کنند. علاوه بر این، حمایت اجتماعی از قربانیان نیز بسیار ضعیف است. زنانی که موارد آزار جنسی را گزارش می‌کنند، اغلب از سوی جامعه و حتی خانواده طرد شده و مورد قضاوت قرار می‌گیرند. این زنان، به جای دریافت حمایت، به «ننگ جامعه» تبدیل می‌شوند. مشکل دیگری که باید به آن توجه کرد، نبود قوانین مشخص برای مقابله با مزاحمت‌های جنسی آنلاین است. در فضای مجازی، بسیاری از افراد به راحتی می‌توانند از اطلاعات، تصاویر یا فیلم‌های شخصی دیگران، به‌ویژه زنان، سوءاستفاده کنند. چندی پیش، نمونه‌هایی از این موارد در شبکه‌های اجتماعی مورد بحث قرار گرفت، اما هیچ راهکار مؤثری برای مقابله با آن ارائه نشد. تجربه شخصی من نیز نشان‌دهنده این واقعیت تلخ است؛ زمانی که عکس پروفایل پوشیده و با حجاب خود را از شبکه‌های اجتماعی حذف کردم، درخواست‌های دوستی و پیام‌های نامناسب به طرز قابل توجهی کاهش یافت. پس از آن پیام بسیار زننده‌ای دریافت کرده بودم که ذکر آن در این مقاله، مناسب نیست. چنین واکنش‌هایی نشان می‌دهند که نادیده گرفتن این رفتارها تنها باعث تقویت آن‌ها می‌شود، بل مسئولیت ما ایجاب می‌کند که با قاطعیت بیشتری به مقابله با این مسایل بپردازیم.

راه حل‌ها:
با اتخاذ تدابیر موثر در حوزه آموزش و پرورش، می‌توان به بهبود معضله فقر جنسی در جوامع سنتی که سال‌ها جنگ بنیان‌های آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن‌ها را ویران کرده، پرداخت. در این راستا، طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی کوتاه‌مدت و بلندمدت برای گروه‌های مختلف جامعه، از جمله کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان، ضروری به نظر می‌رسد. این برنامه‌ها می‌توانند با بهره‌گیری از منابع گوناگونی چون رسانه‌های تصویری، صوتی و نوشتاری، گام‌های موثری در ارتقای سطح آگاهی و دانش جنسی بردارند. به عنوان مثال، گنجاندن محتوای مرتبط با فیزیولوژی و آناتومی بدن در نصاب تعلیمی می‌تواند به متعلمین مکاتب کمک کند تا درک بهتری از جسم خود داشته و با اصول تعلیم و تربیت در این زمینه آشنا شوند. برای بزرگسالان، که رفتن به مساجد و گوش دادن به موعظه‌های ملاها و امامان بخش مهمی از زندگی روزمره‌شان است، این مسئله پیچیده‌تر است. چرا که ملاها غالباً مباحث مرتبط با موضوعات جنسی را تابو می‌دانند. بنابراین، برگزاری کارگاه‌های آموزشی و سمینارهای آگاهی‌بخشی برای روحانیون و بزرگسالان می‌تواند فضایی ایجاد کند که در آن درباره مسایل جنسی به صورت باز و بدون قضاوت بحث و گفتگو شود. البته در افغانستانی طالبانیِ کنونی، این کار بسیار دشوار به نظر می‌رسد. 

نقش خانواده‌ها:
گفتگو و تبادل نظر پیرامون مسایل جنسی بهتر است از درون خانواده‌ها آغاز شود. خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی، نقش کلیدی در ایجاد فضایی امن برای بحث در مورد این مسایل دارد. علاوه بر خانواده‌ها، مدارس نیز می‌توانند نقش موثری در این زمینه ایفا کنند. مکاتب می‌توانند به مکانی تبدیل شوند که در آن افراد بدون احساس شرم یا خجالت، درباره مسایل جنسی صحبت کنند. این محیط‌های آموزشی می‌توانند به تدریج تابوی سکوت را در این زمینه بشکنند و فرصت‌هایی برای بحث آزاد و آگاهی‌بخشی فراهم آورند.

فرهنگ گفتگو:
همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، در فرهنگ ما گفتگو پیرامون مسایل جنسی همواره تابو بوده است. این محدودیت‌ها مانع از رشد آگاهی اجتماعی در این زمینه شده‌اند. برای رفع این مشکل، ایجاد فضایی برای تبادل نظر و گفتگو میان افراد می‌تواند تاثیرات عمیقی داشته باشد. این نوع گفتگوها به افزایش اطلاعات افراد درباره مسایل جنسی، آگاهی از خطرات ناشی از بی‌خبری، شناسایی رفتارهای ناامن و همچنین کاهش حس شرم و خجالت کمک می‌کند. در نتیجه، افراد راحت‌تر می‌توانند به دنبال اطلاعات و کمک‌های لازم بروند و از عواقب منفی سکوت و بی‌اطلاعی نجات یابند.

حمایت از قربانیان:
حمایت از تجربیات قربانیان می‌تواند به دیگران کمک کند تا احساس تنهایی نکنند. بسیاری از قربانیان به دلیل ترس از قضاوت یا سرزنش، در بیان چالش‌ها و تجربیات جنسی خود سکوت اختیار می‌کنند. اما شکستن این سکوت و تشویق افراد به بیان تجربیاتشان می‌تواند اثرات روانی مثبتی داشته باشد و آنان را از انزوا بیرون بیاورد. چنین حمایت‌هایی نه تنها به قربانیان احساس ارزشمندی می‌بخشد، بلکه به جامعه نیز کمک می‌کند تا با واقعیت‌های تلخ این موضوع مواجه شود و در راستای تغییر فرهنگ سکوت گام بردارد.

نقش‌ رسانه‌ها:
رسانه‌ها به عنوان ابزاری قدرتمند، نقش مهمی در تغییر نگرش‌های اجتماعی و شکستن تابوهای پرخطر ایفا می‌کنند. رسانه‌های تصویری، با تولید و پخش برنامه‌ها، فیلم‌ها و سریال‌های آموزشی در زمینه روابط سالم، می‌توانند به تدریج دیدگاه‌های منفی و کلیشه‌های قدیمی درباره مسایل جنسی را تغییر دهند. این مسئولیت تنها به عهده رسانه‌های تصویری نیست؛ رسانه‌های صوتی و نوشتاری نیز در این مسیر نقش‌آفرین هستند. رسانه‌های نوشتاری می‌توانند با انتشار مقالات آموزشی، داستان‌های سالم جنسی و روایت تجربیات قربانیان، به فرایند طبیعی‌سازی این موضوع کمک کنند. بازتاب این مسایل در رسانه‌ها می‌تواند جامعه را نسبت به اهمیت آموزش و آگاهی جنسی حساس‌تر کرده و به مرور زمان، فرهنگ گفتگو و آگاهی‌بخشی را تقویت کند. 


Notice: Undefined offset: 0 in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336

Notice: Trying to get property 'term_id' of non-object in /home/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336