حملهی تروریستی به دانشگاه کابل و قتل عام دانشجویان که گروه تروریستی داعش شاخهی خراسان مدعی انجام آن شد، سوالهای جدیدی در مورد این گروه به وجود آورده است. بلندپایهگان حکومتی در کابل از جمله امرالله صالح معاون اول ریاست جمهوری پیوسته میگویند که گروه داعش شاخهی خراسان موجودیت مستقل ندارد و هستههای تروریستی که زیر این نام فعالیت میکنند، زیر مجموعهی شبکهی حقانی هستند و آجندای فرقهگرایانه دارند و در اکثر موارد اهداف نرم را مورد حمله قرار میدهند. ولی بلندپایهگان در کابل تا هنوز در این مورد افشاگری نکرده اند که چگونه این گروه داعش ولایت خراسان که به باور آنان بخشی از شبکهی حقانی است با شعبهی اطلاعرسانی و روابط عمومی خلافت تروریستی داعش در ارتباط است و از طریق همین شعبه مدعی انجام حملههای تروریستی میشود و نامههای خبری منتشر میکند.
حتما بلندپایهگان امنیتی و سیاسی در کابل به دلایل افشا نشدن برخی از معلومات حساس استخباراتی در این مورد توضیح نمیدهند ولی معلومدار است که شعبهی رسانهای خلافت تروریستی داعش با آنچه که داعش شاخهی خراسان نامیده میشود، ارتباط منظم دارد و حتما رهبران گروه داعش در خاورمیانه دوام این رابطه را به سود خود میدانند. از موضعگیری مقامهای دولتهای دیگر از جمله ایالات متحده چنین استنباط میشود که گروه داعش ولایت خراسان موجودیت مستقل دارد و آجندای خودش را که با دستور کار طالبان و گروههای دیگر متفاوت است دنبال میکند. از نظر ایالات متحده گروه داعش، نمیخواهد حل سیاسی جنگ افغانستان که واشنگتن آن را هدف مهم سیاست خارجیاش قرار داده است، موفق شود.
پالیسیسازان ایالات متحده هم به این باور اند که گروه داعش در افغانستان با عمیق شدن بحران و تشدید جنگ فرصت تقویت و سازماندهی پیدا میکند. دیپلوماتهای امریکایی از جمله سفیر خلیلزاد به این باور اند که با راه افتادن حل سیاسی جنگ افغانستان و اعلامآتشبس میان طالبان و نیروهای امنیتی افغانستان، فرصت بزرگ برای مبارزه با گروه داعش و محو آن به وجود میآید. به نظر میرسد که بحثهای دولت افغانستان و امریکا در مورد گروه دولت اسلامی ولایت خراسان/داعش تاهنوز به نتیجه نرسیده است و دو طرف نظرات همدیگر را در این مورد در فضای عمومی رد میکنند. اما این داستان امروز است، تا یک ونیم سال قبل اختلافی میان امریکا و افغانستان در مورد داعش عمومی نشده بود. حتا به نظر نمیآمد که دوطرف در این مورد اختلاف داشته باشند. در آخرین سفر دونالد ترمپ به بگرام در سال ۲۰۱۹ رییسجمهور غنی اعلام کرد که ایالات متحده و کابل به زودی شکست کامل داعش در افغانستان را اعلام میکنند. پس از آن شکست کامل داعش در افغانستان اعلام شد.
وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد که نیروهای امنیتی و دفاعی آخرین پایگاههای داعش در درههای دور افتادهی ننگرهار را تسخیر کرده اند. گروه طالبان هم با پخش نامههای خبری متعدد اعلام کردند که در مناطق زیر نفوذ وکنترل شان داعش را نابود کرده اند. در سال ۲۰۱۹ آقای خلیلزاد نوشت که ایالات متحده، حکومت افغانستان، طالبان و ناتو به طور مشترک گروه داعش را ضربه زده اند. از مناطقی که در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در کنترل داعش بود، فیلمهای مستند زیادی ساخته شد و تصور میشد که گروه داعش شاخهی خراسان دیگر مرده است و توان راهاندازی حملههای تروریستی را ندارد.
اما از شروع سال ۲۰۲۰ به بعد و پس از امضای توافقنامهی ایالات متحده با گروه طالبان، حملههای تروریستی داعش به اهداف نرم و محلهای تجمع شیعیان شدت گرفت که سبب بهت و حیرت همه شده است. چگونه گروهی که شکست خورده بود، هنوز هم یک تهدید کلان برای شهر بزرگ، پرجمعیت و به شدت حفاظتشدهی کابل است؟ پس از حملهی تروریستی به دانشگاه کابل، برخی به این نتیجه رسیده اند که یک هستهی محرمانه و زیر زمینی بسیار مخفی تروریستی به نام داعش شاخهی خراسان در کابل فعال است و توان راهاندازی حملههای قاتلانه به اهداف نرم را دارد. به نظر میرسد که داعش پس از شکستی که در شرق کشور خورد و مناطق زیر کنترلش را از دست داد، خودش را به هستههای محرمانه و زیر زمینی تروریستی در کلانشهرها از جمله کابل بدل کرد.
این گروه تروریستی حتما به این نتیجه رسید که دیگر نمیتواند قلمرو در اختیار داشته باشد و تنها راه بقایش این است که خودش را به هستههای زیرزمینی درکلانشهرها از جمله کابل بدل کند و با حملههای تروریستی، اهداف نرم را بزند. چنین مینماید که هستههای خوابیده و زیر زمینی داعش در کلانشهرها مثل گروه طالبان توان راهاندازی حملههای موتربم را ندارد ولی میتواند به اهداف نرم و حفاظت نشده مثل دانشگاه کابل، آموزشگاه کوثر، مسجدها، شفاخانهها، نیایشگاهها، باشگاههای ورزشی و دیگر محلهای تجمع حمله کند و سبب ارعاب عمومی شود. به نظر میرسد که ظهور مجدد داعش به شکل زیر زمینی و در نقش هستههای خوابیدهی تروریستی عوامل مختلف دارد.
چنین مینماید که تنشهای و دشمنیهای منطقهای یکی از عوامل این وضعیت است. بیشتر کسانی که رهبران داعش شاخهی خراسان خوانده میشوند اهل کرمایجنسی و دهکدههای نزدیک آن در ولایت ننگرهار هستند. اینها قبلا با تنظیمهای همکاری میکردند که متحد سازمان استخبارات پاکسان آیاسآی بودند. بعید نیست که برخی از آنانی که خودشان را داعشیهای خراسانی میدانند هنوز هم با آیاسآی و سازمانهای که از آن بریده اند، در ارتباط باشند. پژوهشهای دانشمندان غربی از جمله انتونیو گستوزی نشان میدهد که حتا از سال ۲۰۱۲ شماری از جنگجویان شبکهی حقانی و گروههای دیگر از مناطق قبیلهنشین پاکستان به عراق و سوریه رفتند و با گروه جبههالنصره و دولت اسلامی عراق و شام پیوستند.
همین اشخاص و افراد دوباره از خاورمیانه برگشتند و اساس داعش ولایت خراسان را گذاشتند. بعید نیست که این اشخاص و افراد هنوز هم با آیاسآی و سازمانهای که قبلا با آن کار میکردند رابطه داشته باشند. حملهی سال ۲۰۱۹ به گورودوارهی گورو هری رای صاحب در شوربازار کابل توسط یک جهادیست هندی عضو داعش نشان میدهد که عناصر ضد هند در آیاسآی داعش را در راستای اهداف منطقهای خود استفاده میکنند. بعید نیست که عناصر ضد افغانستان در آیاسآی به منظور دستیابی هرچه سریعتر به اهداف استراتژی قتل با هزار زخم داعش را استفاده کنند. آنان حتما به این باور اند که با افزایش فعالیتهای داعش خراسان، صلح مدنظر طالبان که این گروه در آن هیچ بهایی نمیپردازد، مورد حمایت عمومی در افغانستان قرار میگیرد. از امکان به دور نیست که یکی از عوامل ظهور مجدد داعش همین امر باشد.
حدس قریب به اتفاق بسیاری از متخصصان هم این است که برخی جهادیستهای بسیار افراطی که مجذوب روایت آخرزمانی داعش شده اند، از گروههای دیگر بریده اند و به داعش شاخهی خراسان پیوسته اند. چندی قبل سازمان امنیت ملی شماری از استادان دانشگاه و ملاها را به ظن فعالیتهای ترویجی و جلب و جذب به گروه داعش بازداشت کرد. گفته میشود این اشخاص و افراد به همان روایت آخرزمانی داعش باور داشتند و برای آن جلب وجذب میکردند. آن عده از جهادیستهای که تصور میکنند طالبان و گروههای جهادیست دیگر تعهد جدی به آنچه جهاد جهانی خوانده میشود ندارند نیز با گروه داعش یکجا میشوند. به نظر میرسد که رهبران گروه داعش شاخهی خراسان منابع انسانی و ارتباطات خارجی شان را به گونهای تنظیم کرده اند که پاسخگوی فعالیت کنونی آنان باشد و بتواند هستههای خوابیدهی آنان را در کلانشهرها حمایت کند. از امکان به دور نیست که گروه طالبان هم برای مشروعیتزدایی بیشتر از دولت افغانستان، به طور غیر مستقیم زمینهی فعالیت هستههای خوابیدهی داعش را فراهم کرده باشند. مجموع این عوامل و عوامل ناشناختهی دیگر سبب ظهور مجدد و خونین داعش خراسان شده است.