اسحاق ثاقبی داراب
از میان مردم خراسان (افغانستانکنونی)، کمتر کسی را میتوان سراغ کرد که در نخستین دیدار از سرزمین هری یا هرات، نگاهاش به کشورش متفاوتتر نشود و لب به تحسین زیباییهای هرات نگشاید.
قول معروفی وجود دارد که گفته: «جهان اقیانوسی است و در این اقیانوس مرواریدی هست و آن مروارید هرات است.»
هنگامی که برای بار نخست قدم به هرات نهادم، درمقایسه با دیگر شهرهای افغانستان از عظمت جغرافیایی گرفته تا مردم، معماری، فرهنگ و ادبیات در این شهر، متعجب شدم. برای ساعاتی باخود میگفتم که واقعاً آیا هنوز در افغانستان هستم؟
هرات باتوجه به موقعیت و نیز از دید معماری و فرهنگ پُر بارش، هم قلب خراسان بزرگ است و هم دروازه باشکوه این زیستبوم به شمار میآید.
هرات در وندیداد اوستا بنام هَرویوا (Harōiva) آمده است و درباره آن چنین سخن به میان آمده است: «ششمین سرزمین و کشور نیکی که من، اهورامزدا، آفریدم هَرویو و دریاچهاش بود.»
هرات پیش از کشف مسیر دریایی اقیانوس هند در گذرگاه جاده ابریشم قرار داشت و نقشی بزرگ را در بازرگانی میان هند، خاورمیانه، آسیای مرکزی و اروپا ایفا میکرد. هرات از لحاظ موقعیت جغرافیایی در طول تاریخ بستر مناسب تلاقی تمدنهای شرق و غرب نیز به شمار میرفت. از اینرو از آن به عنوان یکی از گهوارههای تمدنی تاریخ پرهیاهوی خراسان نام بردهاند.
تمام امپراتوران و دولتهای قدرتمند، دستِکم در درازنای تاریخ سه هزار ساله منطقه و جهان، در پی تسخیر هری یا هرات بودهاند و عطش سیریناپذیری برای قاپیدنِ این جغرافیایزرین داشتهاند.
در اواخر قرن هفتم پیش از میلاد، هرات را حاکمان ماد تسخیر کردند و سپس کوروش، شاهنشاه دگراندیش و مقتدر هخامنشیان، شهر را فتح کرد. یکبار نیز این شهر به وسیله اسکندر یونانی ویران شد. در آن سالها هرات اندوهناک بود. اما دیری نپایید که شاهان فرهنگدوست و نوروزپسندِ اشکانی موفق به شکست آخرین شاهزادگان سلوکی شده و هرات را به نگین منطقه بدل نمودند.
هرات در دوران ساسانیان نیز رونق و شکوه بیشتر یافت. با حمله اعراب به خراسان، هرات نیز مانند دیگر نقاط خراسان در سکوت رفت اما با حاکمشدن سلسله طاهریان تاجیک، این شهر اندکی جان گرفت و با بلند شدن صدای سُم اسب قهرمان خراسان و عیارمرد سیستانی یعنی یعقوب لیث، این شهر به سوی درخشیدن لمید و همراه با شاهان سامانی غرق در شکوه و جلال فرهنگ، تنوع و دگردیسی شد.
این شهر بزرگ در دوران غوریان نیز تحولی خجسته دید. براساس شرح مستوفی، هرات در زمان سلاطین غوری در قرن دوازدهم، رشد زیادی کرد. کار مسجد جامع هرات توسط سلطان غیاثالدین غوری در ۱۲۰۱م، شروع شد. در این دوره هرات مهمترین مرکز تولید فلزات، مخصوصاً برنز گردید. این شهر در دوران غزنویان و سلجوقیان نیز سیر صعودی فرهنگی و علمیاش را پیمود.
اما هرات در دوران خوارزمشاهیان و سپس مغولان خونآشام و همینطور امیر تیمور ویرانگر، داستان پرآبچشمی دارد. ولی زخمها و دردهای هرات با فرزندان روشندل تیموری التیام یافت و در این دوره، شهر به مرکز روشنایی شرق تبدیل شد. چنانچه مورخان این دوره، بهویژه سده پانزدهم میلادی را «رنسانس یا نوزایی شرق» دانستهاند. در این میان حضور و کوشش سلطان بایقرا، شاهزاده بایسنقر، گوهرشاد بیگم و غیره، بسیار مهم و تاثیر گذار است و نقش آنها در جهت بهبود بخشی هرات که پایتخت حکومت آنها نیز بود، ستودنی است.
نوروز در سرزمین هری در تمامی این اعصار بهخوبی تجلیل میشد و این جشن همراه با شکوه و زیبایی تمام و کمال، دور میزد و سالها و دورانها میگذشت.
هرات اینک از دید فرهنگی، ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی همچنان نقطه واصل میان ایران، شمال خراسان یا افغانستان، ترکمنستان و شبهقاره هند است. امیر اسماعیلخان در سالهای جهاد و حکومت مجاهدین با در دست داشتنِ هرات، حاکمیت تمام استانهای غربی کشور را در دست داشت و این شهر با تسلط طالبان چه در بار نخست در سال ۱۳۷۴ و چه دور پسین، باعث شکست تمام جنوب و غرب و شمال افغانستان شد.
با توجه به ماهیت تاریخی و اهمیت فرهنگی، هرات میتواند با ابزار نوروز، چهره افغانستان را از دید سیاست و اقتدار دگرگون سازد. زیرا موقعیتجغرافیایی ـ تجارتی، هیبت تاریخی و داربست فرهنگی این شهرِ پرنفوس، توانایی اقتدار بخشیدن دوباره به نوروز را درمنطقه دارد.
پیوسته در دهههای پسین اما تنها مانع ترویج فرهنگ نوروزی و اقتدار فرهنگی در هرات و سایر شهرهای افغانستان، بخشی از مذهبیون افراطی بودهاند. این طیف از روحانیون به همهچیز سرک میکشند و حتی به اصطلاح، به پریدن یک پرنده از بامی در بامی میپیچند و دهها گونه فتوا صادر میکنند. آنان هم سبب تضعیف نوروزباوری در میان مردم فرهنگ دوست هری شدند و هم باعث عقبمانی و انحطاط آگاهی و دانایی در میان شهروندان هستند.
مردم هرات، بیشترینشان اهل هنر، ادبیات، عرفان و تاریخاند. مضامیناساسی همانند نوروز در هنر و شعر هراتیان موج میزند. از همه مهمتر اینکه شهروندان و فرهنگیان هرات، خیلی باورمند به خود ارادیت فرهنگی ـ تاریخی هستند و با این روحیه بلند، بدونشک میتوانند نوروز را بر تمام افغانستان رونق ببخشند و همچنان هرات را پیوند دهنده نوروزستان در حوزه زبان فارسی و تمام منطقه سازند. اما تنها به آن شرط که یک شمار افراطیون و متعصبان مذهبی، بر سر جای خود برگردند و خیال شهروندان هراتی را از احساسات سوء مذهبی آسوده سازند و از ترسهای بیهوده و پوچ، آزادشان گردانند.
درک ماهیت جشن نوروز از سوی مردم افغانستان و به ویژه هراتیان، یک امر حیاتی است و نیز ضرورت جدی دارد که مردم، انتباه از ارزشهای فرهنگی ـ تاریخی این حوزه بگیرند. زیرا جامعه افغانستانی، در پرتگاه تاریکی و جهل ایستاده است و تنها و تنها راه رهایی از این بدبختی و لجامگسیختهگی، واگرد به شناخت تاریخ اصیل این حوزه و استقبال از ارزشهایی چون نوروز، یلدا، سده و غیره است.
هرات که همیشه لقب «نگین خراسان» را با خود حمل کرده است، میتواند به مثابه نقطه وصل در حوزه نوروز عرض اندام کند و افغانستانِ نگونبخت را رُخشویی کند و صیقل ببخشد.
مولانای بزرگ این ابیات را چه قدر زیبا و دلپسند نوشته است؛ در بیتنخست مراد از بهار همان نوروز بوده و رسیدنِ نگارِ مورد نظرش را همانند جشن به استقبال مینشیند:
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد
غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
باغ سلام میکند سرو قیام میکند
سبزه پیاده میرود غنچه سوار میرسد.
یادداشت: نشریه نیمروز به همکاری انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان در اقدامی ارزشمند، شمارهی اخیر ویژه نامه خود را به شهر تاریخی هرات اختصاص داده است. این ویژه نامه شامل مجموعهای از مقالات، گفتگوها و یادداشت ها از اساتید، پژوهشگران و نویسندگان برجسته است که به بررسی ابعاد مختلف هرات، از جمله تاریخ، فرهنگ، سیاست، و جامعه شناسی این شهر میپردازد. برای دانلود نسخهی الکترونیک، این لینک را دریابید.
Notice: Undefined offset: 0 in /home2/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336
Notice: Trying to get property 'term_id' of non-object in /home2/radionowrrr/public_html/wp-content/themes/nrfaizi/single.php on line 336