ریشه‌یابی رادیکالیسم دینی در نظام آموزش‌های عالی

ریشه‌یابی رادیکالیسم دینی در نظام آموزش عالی نام پژوهشی است که انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان آن را در سال 1398، در 122 صفحه چاپ و منتشر کرده است. پژوهشگر اصلی این تحقیق رامین کمانگر و دستیار او، صفی‌الله طاهاست که طی هفت ماه این پروژه را به انجام رسانده اند. این پژوهش در دو بخش به بررسی رادیکالیزه‌شناسانۀ متون و درس‌گفتارهای مضمون ثقافت اسلامی در دانشگاه‌های کشور می‌پردازد که بر اساس نصاب درسی نظام آموزش عالی افغانستان، این مضمون «دانشگاه‌شمول» خوانده شده است و تدریس آن در تمامی دانشکده‌ها الزامی‌ست. ثقافت اسلامی مضمونی درسی است که زیر این عنوان مفاهیمی چون نظام اخلاقی اسلام، نظام اجتماعی اسلام، نظام اقتصادی اسلام، جهان‌بینی اسلامی، عبادات و حکمت‌های آن، قرآن و علوم معاصر و تمدن اسلامی؛ برای دانشجویان دوره‌ها و رشته‌های مختلف دانشگاه‌های کشور تدریس می‌گردد.

دو پرسش اصلی این پژوهش قرار زیر اند:

  • آیا مطالب و آموز‌ه‌های مندرج در درس‌گفتارهای مضمون ثقافت اسلامی حامل رادیکالیسم دینی اند؟
  • آیا فراگیری این آموزه‌ها از عوامل رادیکالیزه‌شدن دانشجویان است؟

پس از طرح این پرسش‌ها پژوهش در بخش نخستین به بحث و بررسی مفاهیم «رادیکال» و «رادیکالیسم» می‌پردازد و سپس متون و درس‌گفتارهای مضمون ثقافت اسلامی را تحلیل محتوایی می‌کند.

روش تحقیق:

در این پژوهش درس‌نامه‌های ثقافت اسلامی سه دانشگاه کابل، ننگرهار و هرات به عنوان نمونه انتخاب شده است. هم‌چنان در تحلیل داده‌های آن از روش تلفیقی تحلیل محتوایی-کمی استفاده گردیده است. تعداد پرسش‌نامه‌هایی که مورد این تحلیل و ارزیابی قرار گرفته اند، مطابق روش‌شناسی کتاب 373 برگ بوده است. این شمار پرسش‌نامه به عنوان نمونۀ آماری از بر مبنای جدول آماری «مورگان» از روی جامعۀ آماری 10150 دانشجو که همه در پایان سمستر پنجم دورۀ تحصیلی‌شان قرار داشته اند، انتخاب شده است. تقسیم پرسش‌نامه‌ها در این دانشگاه بر اساس درصدی جامعۀ آماری‌شان بوده است. بنابراین، شمار دانشجویان دانشگاه کابل در پایان سمستر پنجم سال 1397، 4188 نفر، دانشجویان دانشگاه هرات 3258 نفر و دانشجویان دانشگاه ننگرهار 2704 نفر برآورد شده است. از این‌رو، برای دانشگاه کابل 157 پرسش‌نامه، برای دانشگاه هرات 119 پرسش‌نامه و برای دانشگاه ننگرهار 119 پرسش‌نامه اختصاص یافته است.

افزون برآن، برای بازتاب نظر آموزگاران مضمون نظام سیاسی اسلام این پژوهش با هشت استاد از دیپارتمنت‌های ثقافت اسلامی دانشگاه‌های کابل، هرات و ننگرهار مصاحبه کرده است که از آن نیز در تحلیل محتوای متون درس‌نامه‌ها استفاده شده است.

پژوهش مورد نظر در برج جوزای سال 1397 آغاز و هفت ماه پس از آن به انجام رسیده است.

یافته‌های پژوهش:

نتایج پژوهش نشان می‌دهند که متن درس‌نامه‌های نظام سیاسی اسلام در هر سه دانشگاه مورد نظر، در سطوح مختلف حامل رادیکالیسم دینی اند. آن‌چه به عنوان شاخصه‌های رادیکالیسم دینی مشخص شده عبارت از خواست تغییرات بنیادی و فوری حتا توأم با خشونت، کامل‌پنداری و کمال‌پنداری، این‌همانی و غیریت‌سازی، تبعیض فرهنگی و طرد و حذف دیگری است. این نتایج در پی نخستین پرسش پژوهش کنونی به دست آمده است. نتیجۀ پرسش دوم اما قرار زیر است:

  • 52.1 درصد پاسخ‌دهنده‌گان بر این باور اند که نظام سیاسی اسلام، امارت اسلامی و یا خلافت اسلامی است.
  • 13.9 درصد دانشجویان فکر می‌کنند که نظام سیاسی کنونی افغانستان اسلامی نیست.
  • 45.9 درصد اما نظام کنونی را تا حدی اسلامی می‌دانند.
  • 22.5 درصد دانشجویان خواستار تغییر نظام سیاسی افغانستان به خلافت یا امارت اسلامی و دیگر نظام‌های سیاسی اند.
  • 88 درصد پاسخ‌دهند‌ه‌گان خواستار تطبیق قاعدۀ امر بالمعروف و نهی عن المنکر اند.
  • 84.7 درصد دیگر بدین باور اند که اسلام بهترین دین است و باید آموزه‌های آن در تمام حوزه‌های زنده‌گی تطبیق گردد.
  • 35.7 درصد اعتقاد دارند که خلافت اسلامی باید دوباره احیا گردد.
  • 19.6 درصد از دانشجویان پاسخ‌دهنده مخالف قرائت‌های گوناگون دین و 37.5 درصد موافق آن اند.
  • 92.8 درصد بدین باور اند که اسلام دینی کامل است و باید همه از آن پیروی کنند.
  • 19.8 درصد پاسخ‌دهنده‌گان مخالف همزیستی ادیان مختلف در کنار یک‌دیگر اند.
  • 75.3 درصد دیگر نیز خواستار تلاش برای گسترش اسلام در کشورهای دیگر اند.

برای مطالعۀ بیشتر این پژوهش را دانلود کنید: