جریان افراط‌گرایی در مدارس دینی غیررسمی افغانستان

جریان افراط‌گرایی در مدارس دینی غیررسمی افغانستان نام پژوهشی است که در برج سنبله 1394 از سوی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان در کابل به چاپ رسیده است. در این پژوهش، افراط‌گرایی به مثابۀ مجموعه‌ارزش‌هایی تلقی می‌شود که قدرت سازگاري صاحبان آن ارزش‌ها را با مخالفان فکری‌شان محدود می‌کند و به همین دلیل سه عنصر عمدۀ مدرسان، طلاب و برنامه‌ها و متون درسی را در مدارس دینی غیررسمی افغانستان مورد مطالعه قرار می‌دهد تا کیفیت و چه‌گونه‌گی این ارزش‌ها را به دست دهد.

یافته‌هاي کلیدي:

  • 40 درصد از استادان و شاگردان مدارس دینی باور دارند که فرقۀ حنفی، نمایندۀ اسلامی واقعی است. هم‌چنین حدود 16 درصد، چنین برچسپی را به شاخۀ دیوبندي این فرقه می‌زنند. از طرف دیگر، بیش از10 درصد نیز دیدگاه جامع‌تري داشته و معتقدند که چهار فرقۀ عمدة اهل تسنن برعلاوۀ فرقۀ شیعۀ جعفري، اصول اسلام واقعی را حمل می‌کنند.
  • بیش از 85 درصد پاسخ‌گویان معتقدند که اکثر مکاتب اسلامی نقش مثبتی در تبیین و رشد اسلام داشته اند. در حالی که فقط 5.7 درصد دیگر با چنین دیدگاهی مخالف اند.
  • بیش از50 درصد پاسخ‌دهنده‌گان، غیرمسلمانان را به عنوان تهدید تلقی نمی‌کنند اما40 درصد از آنان مخالف رفتار برابر و مساویانه با غیرمسلمانان اند.
  • بالای80 درصد پاسخ‌گویان، مشکل خاصی با همزیستی پیروان ادیان توحیدی دیگر در محیط اجتماعی‌شان ندارند.
  • اکثریت پاسخ‌دهنده‌گان، آن تعداد از مقامات فعلی دولت افغانستان را که ایده‌هاي لیبرال دارند، تأیید نمی‌کنند. بنابراین باور که چنین مقاماتی باعث ترویج ارزش‌هاي غربی می‌شوند. با این حال، تعداد کثیري از پاسخ‌گویان حکومت فعلی افغانستان را یک حکومت مشروع دینی قلمداد می‌کنند اما، حدود 70 درصد از اساتید و طلاب به این باور اند که اگر حکومت به سخن علمای دین گوش ندهد، باید علیه‌اش مقاومت صورت گیرد.
  • بخش قابل ملاحظه‌یي از منابع سازمانی و عملیاتی مدارس تحت پوشش این تحقیق، از طریق مردم محل تمویل می‌شود و میزان مساعدت‌هاي مالی بیرونی، بسیار اندك است.
  • بیشتر از 50 درصد اساتید مدارس علاقه‌مندند که مدارس‌شان از سوی حکومت افغانستان تمویل شود. اما شماری هم بر این باورند که نقش کمک‌هاي محلی و مردمی در احیا و پیشبرد امور مدارس خیلی حیاتی بوده و باید ادامه یابد.
  • اکثر مدارس مورد مطالعۀ این پژوهش، با نهادها و مراکز دینی داخلی و خارجی رابطۀ آموزشی ندارند. در این میان، کمتر از 15 درصد از مسؤولان مدارس وجود چنین رابطه‌یی را تأیید می‌کنند. بادرنظرداشت همین نکته، تصور می‌شود؛ مدارس وابسته به مذهب تشیع، در مقایسه با اهل تسنن، روابط بیشتری با منابع خارجی داشته باشند.

اهداف پژوهش:

هدف از راه‌اندازي این مطالعه، یافتن پاسخ براي سه مسألۀ اساسی دربارۀ میزان جریان‌هاي افراطی در مدارسی دینی و نقش آن‌ها در ترویج باورهای افراط‌گرایانه است:

 نخست، دانستن میزان ایده‌هاي رادیکال در میان اساتید و طلاب مدارس تحت پوشش. دوم، میزان ایده‌هاي افراطی سازمانی این مدارس؛ و سوم جست‌وجوي رد پاي ایده‌ها و نیت‌هاي افراطی در منابع تمویل و ارتباط خارجی این مدارس.

در عملیاتی‌سازی این برنامه شاخص‌های زیر نیز به کار رفته است:

  1. فرقه‌هاي متفاوت اسلامی که پاسخده‌هندگان از آن پیروي می‌کنند؛
  2. میزان تساهل و مدارا با فرقه‌هاي متفاوت اسلامی؛
  3. میزان تساهل و مدارا با غیرمسلمانان؛
  4. نگرش در مورد ادغام ایدئولوژي اسلامی با ساختارهاي اجتماعی و سیاسی فعلی کشور؛
  5. میزان سازگاري و تحمل ارزش‌هاي سکولار و غیردینی؛
  6. سنجش دیدگاه‌ها در مورد جنبش‌ها و گروه‌هاي رادیکال اسلامی؛
  7. نحوة ارتباط با تمویل‌کننده‌گان مالی خارجی؛
  8. و نحوة ارتباط با اهداکننده‌گان غیرمالی و ایدئولوژیکی خارجی.

روش پژوهش:

این پژوهش در ولایت‌های بامیان، بدخشان، بادغیس، بلخ، هرات، کابل، قندهار، کنر، کندز و ننگرهار انجام شده و50 مدرسۀ دینی غیررسمی را پوشش داده است. کار ساحه‌یي این پژوهش را یک گروه 15 نفرۀ اجرا کرده است که اعضای‌شان از سوی انستیتوت انتخاب و سپس از سپری‌کردن دورۀ آموزشی دو روزه به کار گماشته شدند.

 در این پژوهش از روش اختلاطی کمی و کیفی استفاده شده است. از هر مدرسه، دو مدرس و چهار طالب از طریق روش‌های مشخص کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند که در مجموع 306 نفر را در بر می‌گیرد. باید تذکر داد که شمار افراد مورد مطالعه در حدی نیست که با اطمینان کامل یافته‌های پژوهش را به همه مدارس دینی غیررسمی افغانستان تعمیم داد اما می‌توان گفت که این پژوهش یک چشم‌انداز کلی را از وضعیت مدارس در افغانستان ترسیم می‌کند.

در انتخاب مدارس مورد مطالعه، اعضای «کانون علمی و تحقیقات اسلامی افغانستان» پرسشگران این تحقیق را یاری رسانده و علاوه بر آن، بر کار پرسشگران ساحه‌یی نیز نظارت داشته اند.

مشخصات پژوهش:

عنوان: جریان افراط‌گرایی در مدارس دینی غیررسمی افغانستان (گزارش کاربردی، نتایج تحقیق در ده ولایت افغانستان)

نویسنده‌گان: عبدالاحد محمدی، مصعب عمر و محمد محق

مشاور: عبدالکبیر صالحی

بررسی‌کننده‌گان:

  1. داکتر شهربانو تاج‌بخش، مشاور ارشد علمی انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، مدیر برنامۀ امنیت بشری در ماستری امورات عامۀ انستیتوت مطالعات سیاسی ساینس‌پو در پاریس و محقق در انستیتوت پژوهشی صلح اسلو (PRIO).
  2. داکتر احمت سیت ییلا، پروفسور و رییس دیپارتمنت جامعه‌شناسی دانشکدۀ هنر و علوم و متخصص تروریسم و افراط‌گرایی در دانشگاه هران ترکیه.
  3. داکتر صبیحه حسین، استاد در مرکز مطالعات دلیت و اقلیت‌های دانشگاه جامعۀ ملی اسلامیه، در دهلی نو هندوستان.
  4. رابرت زمان، محقق ارشد در انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان و دانشجوی دورۀ دکترای دانشگاه کینت انگلستان، بخش بروکسل بلجیم.

ناشر و مجری: انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، سنبله 1394.

برای جزئیات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:

https://aiss.af/persian/assets/aiss_publication/ea6075f080cfdcd0fe4f944dfd24ddbb.pdf